Thursday, May 25, 2023

صفحه نخست » پاسخی کوتاه به اکبر گنجی! علی کشگر

kashgar.jpgاین‌بار اکبر گنجی با نوشتن متن کوتاهی تحت عنوان «آیا اسرائیل شاهزاده مجتبی خامنه‌ای را به پادشاهی خواهد رساند؟» به خیال خود، خواسته به کنایه نیشی به سنت تاریخی چند هزاره‌ای ایران زده و «تصفیه حسابی» با پادشاهی خواهان مشروطه ایران کرده باشد.

اما متاسفانه خرفتیِ این فرد به او اجازه نمی‌دهد که بداند شاه و شاهزاده در تاریخ ایران با تاج شاهی و تخت شاهی تعریف می‌شوند و مجتبی خامنه‌ای و علی خامنه‌ای و امثالهم با عمامه و ریش شناخته و معرفی می‌شوند بطوری که شاعری با ژرف اندیشی در دو بیت زیر به درستی آنرا توصیف کرده است:

آن‌که عمامه سر است از علماست / آن‌که پشمینه تن است از فقهاست
آلتم هر دو صفت را داراست / به گمانم که فقیه الفقهاست

این از تفاوت میان شاهزاده و آخوندزاده! اما در باره زبان کنایه و ایهام اکبر گنجی، بد نیست خاطره‌ای از کتاب سیاحتنامه ابراهیم بیگ را تقدیم ایشان کنم: «روزی یکی از علمای افغان در یکی از مدرسه‌های هرات به طلاب درس تقریر می‌کرد. از قضا، مهدی بیک شقاقی را ــ که اسمش بر همۀ شما معلوم است ــ بدان مجلس درس گذار افتاد. در کمال بی‌اعتنایی آمد تا نزدیک رحلۀ مدرس بنشست. آقای مدرس از هیولا و هیئت کذائی و لباس دهاتی آن رم‌خورده خیالش پرت می‌شود. ولی بعد از ختام درس، مهدی بیک را مخاطب داشته می‌گوید: «درسی را که تقریر کردم، تو هم فهمیدی؟» مهدی بیک نیم‌خندی کرده می‌گوید: «چرا فهمیدم!» می‌گوید: «چه درس بود؟» جواب می‌دهد: «درس است دیگر!» می‌گوید: «چطور درس است دیگر؟ درس از چه بود؟» جواب می‌گوید: «از ایهام و کنابه.» ــ واقعاً درس هم ار آن بوده است ــ می‌گوید: «معنی ایهام چیست؟ تعریف کن ببینم!» جواب می‌دهد: «ایهام است دیگر!» می‌گوید: «این حرف دلیل آن نمی‌شود که تو معنی ایهام را دریافته‌ای، اگر می‌دانی بگو!» مهدی بیگ می‌گوید: «معنی ایهام این است که مثلا بنده یک غلام دارم نامش مبارک و شما هم غلامی دارید نامش مبارک. هر دو مبارک با همدیگر دعوا کردند. مبارک غلام بنده مبارک شما را زد بر زمین، رید بر سر مبارک شما.»

حالا من هم به اکبر گنجی می‌گویم، مبارک غلامِ شاهزاده رید بر سر مبارک شما!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy