حسن هاشمیان
علیرغم تمام انتقاداتی که متوجه اردوغان است، اما حاکم دو دهه اخیر ترکیه، برخلاف خامنهای جرأت آن را دارد که خود را مستقیم در معرض انتخابات مردم قرار دهد، طرحها و دیدگاههای خود را به رفراندم بگذارد و در انتخابات عمومی با دیگر ایدلوژیهای متفاوت از حزب خود رقابت کند.کارهائی که خامنهای نه فقط جرأت انجام آنها را ندارد، بلکه هرکسی که چنین تقاضائی از وی بکند را به زندان میاندازد.
با این وجود اردوغان منتقدین سرسختی دارد و بسیاری از کارشناسان اقتصادی، سیاستهای مالی چند سال اخیر حکومت وی را عامل فقیر شدن بیشتر مردم ترکیه میدانند. علاوه بر این، اردوغان مانند زمامداران جمهوری اسلامی در هر انتخاباتی نهایت استفاده را از امکانات وزارتخانههای تحت امر خود و رسانههای دولتی به عمل میآورد و رقیبان خود را در این زمینهها خلع سلاح میکند. اما در مقایسه با خامنهای، اردوغان در بخش مربوط به اراده ملی، جرأت انجام کارهائی دارد که خامنهای هرگز به آنها ورود نمیکند. در این نوشته به برخی از این کارها اشاره میشود:
1- برگزاری رفراندم: اردوغان حداقل دو بار طرحها و دیدگاههای خود درباره شکل حکومت و قانون اساسی در ترکیه را در معرض رأی مردم قرار داد. بار نخست در سال 2010 بود که اردوغان برای رهائی از قانون اساسی وضع شده در پی کودتای 1980 توسط نظامیان و با بهانه ورود به اتحادیه اروپا و همسانی لازم قوانین ترکیه با این کشورها، دست به اصلاحاتی در قانون اساسی زد و بار دوم در سال 2017 برای تغییر نظام سیاسی از نخستوزیری به ریاست جمهوری متوسل به رفراندم شد و مردم ترکیه با بیش از 51 درصد آراء به این تغییرات رأی مثبت دادند.
این در حالی است که خامنهای و نهادهای تابعه وی، برگزاری رفراندم را «خط قرمز نظام» میدانند و با رجوع به رأی مردم و برگزاری همهپرسی مخالفت میکنند. بسیاری از سیاستهای تحمیلی خامنهای بر مردم ایران به همهپرسی نیاز دارند به ویژه در موضوع «حجاب» که به پوشش شخصی مردم مربوط میشود و موضوع «کمک به محور مقاومت» که منابع مالی گستردهای از دارائیهای ملت ایران را هدر داده، مخالفتهای عمومی وسیعی وجود دارد.اما خامنهای با علم به نتیجه یک همهپرسی در چنین موضوعاتی، از ورود به آن واهمه دارد.
2- رقابت با ایدئولوژیهای متفاوت: در ایران تحت سلطه جمهوری اسلامی فقط «اسلامیها» حق شرکت در انتخابات را دارند و ایدئولوژیها متفاوت دیگر از لیبرال، چپ، ملی، قومی، فمینیستی و غیره حذف میشوند. بارها شده حتی «اسلامیها» در یک دوره تأیید شدند و در دوره بعد حذف گشتند. بعد از 44 سال حکومت ولی فقیه در ایران، «اسلامیها» نیز شکل و طبقات مختلف یافتند. « خودی» و «غیرخودی»، «ذوب شده در ولایت مطلقه فقیه» و فاصله گرفته از آن، «بی بصیرت»ها و الی آخر که قرار نیست این لیست عناوین در نظام «ملایان و پاسداران چماقدار» پایانی بگیرد.
این در حالی است که در انتخابات ترکیه ایدئولوژیهای متفاوت و گاها متضاد در صحنه حضور دارند. براساس قانون انتخابات ترکیه، هرکسی که بتواند بیش از 100 هزار امضا جمع کند، میتواند خود را نامزد ریاست جمهوری کند. حتی صلاحالدین دمیرتاش رهبر حزب کردی «خلق دموکراتیک» که از سال 2016 در زندان به سر میبرد این حق دارد که در صورت جمعآوری بیش از 100 هزار امضا خود را برای نامزدی ریاست جمهوری ترکیه معرفی کند. کاری که در انتخابات 2018 ترکیه انجام داد و با اینکه در زندان به سر میبرد، بعنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری حاضر بود.
اما در ایران یک باند شش نفره به رهبری جنتی، با سفارشها و فرمایشات ولی فقیه، تعیین میکنند چه کسی در انتخابات نامزد شود و یا نامزدی او را رد کنند.شاید مسخرهترین چیزی که در مورد انتخابات میتوان گفت این است که باند حاکم تعیین میکند که چه کسی در انتخابات رقیب آن باشد! این وضع مسخره در هر انتخاباتی در ایران تکرار میشود.
بعد از 44 سال از حاکمیت ولی فقیه، باز شدن هر نوع ایدئولوژی متفاوت از جمهوری اسلامی، به معنی شکست صددرصد ملایان حاکم است.مردم چنان از ایدئولوژی حاکم متنفرند که به هر شکل متفاوت از آن رأی خواهند داد و این حقیقتی است که خامنهای نیک آن را میداند و لذا تا میتواند مانع ورود تفکرات متفاوت از خود با آلت «شورای نگهبان» میشود. خامنهای هرگز جرأت نمیکند مانند اردوغان در یک انتخابات با ایدئولوژیهای متفاوت رقابت کند.
3- صندوق شیشهای و شفاف رأیگیری: در حالیکه هزینه تولید صندوق شیشهای رأیگیری در مقایسه با دزدیها، اختلاسها، صرف میلیاردها دلار برای حسن نصرالله، بشار اسد و حوثیهای یمن چیزی به حساب نمیآید، اما خامنهای جرأت ندارد چنین شفافیتی در صندوقهای رأیگیری به کار گیرد و همچنان بر صندوقهای پوشیده با پارچه سفید که معلوم نیست چه چیزی درون آنها هست و بعد از پایان یافتن انتخابات چه چیزی به آن اضافه میشود، اصرار دارد. خدعه انتخاباتی ولی فقیه سلسله طولانی دارد که صندوق پوشیده با پارچه یکی از ارکان آن است. این در حالی است که انتخابات ترکیه با صندوق شفاف شیشهای به میدان میآید، در معرض روزنامهنگاران، نمایندگان نامزدها و بازرسان بینالمللی قرار دارد و تا پایان شمارش آراء چنین شفافیتی حاکم است.
4- پرهیز از انتخابات الکترونیک:با اینکه جمهوری اسلامی در زمینه استفاده از علم الکترونیک به خصوص در سرقت اطلاعات، هکرز، حملات الکترونی، کنترل اطلاعات شهروندان و استفاده از دوربینهای چهرهشناس از آخرین تکنولوژی دنیا استفاده میکند، اما در الکترونی کردن انتخابات عجله ندارد و سالهاست که این موضوع را به بهانههای مختلف به تعویق انداخته است. ترس خامنهای از انتخابات الکترونیک در کجا نهفته شده است؟ ترس و وسواس خامنهای از انتخابات الکترونیک بسیار است، اما شاید مهمترین مسأله به این برمیگردد که در انتخابات الکترونیک، خامنهای نمیتواند تقلب کند یا در نتیجه آنطور که میخواهد دست ببرد. به خصوص وقتی که دادههای شخصی رأی دهنده به موازات رأی وی ثبت میشود. در انتخابات الکترونیک نمیتواند از شناسنامههای مردگان استفاده کرد، همچنین در انتخابات الکترونیک نمیتواند بدون وجود رأیدهندگان واقعی، صندوقها را پر کرد.
به همین دلیل خامنهای از انتخابات الکترونیک وحشت دارد و جرأت ورود به آن را ندارد.
5- پدیده مسخرهای بنام تمدید ساعت رأیگیری: در انتخابات ترکیه، ساعت 5 بعدازظهر رأی گیری به پایان میرسد و قابل تمدید نیست. چه در زمانی که در ترکیه زندگی میکردم و چه الان که از دور انتخابات ترکیه را پیگیری میکنم، تا حالا ندیدم که ساعت رأیگیری تمدید شود.در دیگر کشورهای دموکراتیک دنیا هم به ندرت میتوان چنین رسمی را سراغ گرفت.اما در جمهوری اسلامی تمدید ساعت رأیگیری بعنوان یک رکن اساسی انتخابات محسوب میشود که شهروندان ایران به آن عادت کردند و گاها تا نیمههای شب ادامه مییابد. برای هواداران جمهوری اسلامی در زمانی که صندوق رأیگیری در اختیار سپاه و بسیج قرار دارد، بهترین فرصت پر کردن صندوقها به حساب میآید. در بعضی مناطق ایران نسبت صندوقهای سیار دو یا سه برابر مناطق دیگر است و پر کردن صندوق سیار راحتتر از صندوق ثابت است به خصوص وقتی که ساعت رأیگیری تمدید میشود.تمدید ساعت رأیگیری یکی از مهمترین مکانیزمهای مهم پر کردن صندوقهای رأی در جمهوری اسلامی است که خامنهای جرأت آن را ندارد چنین رویهای را کنار بگذارد.
6- تبلیغات روز انتخابات: در حالیکه تبلیغات در ترکیه 24 ساعت قبل از شروع رأیگیری متوقف میشود، در جمهوری اسلامی تبلیغات در روز انتخابات به جنگ روانی میان مردم و حکومت تبدیل میشود. رسانههای جمهوری اسلامی به شکل یک طرفه و بریده از واقعیتهای جامعه، با به کارگیری انواع روشهای «قانع سازی»، بر طبل «حقانیت» جمهوری اسلامی، باطل بودن دشمنان و رأی دادن بعنوان «تکلیف دینی و ملی» اصرار میکنند. یک جنگ تبلیغاتی تمام عیار علیه ملت ایران که ریشه در عدم اعتماد خامنهای به «انتخابات واقعی» دارد. خامنهای اعتقاد دارد که مردم ایران «صغیر» و «نابالغ» هستند و از طریق چنین تبلیغات رسانهای، میتوان آنها را مانند « گوسفند» به پای صندوق رأی کشاند. خامنهای جرأت ندارد چنین رویهای را در روز انتخابات کنار بگذارد.