Thursday, Jun 8, 2023

صفحه نخست » بازگشت ماله‌کش اعظم و سقوط رژیم به سبک شوروی سابق

malehkesh.jpgبهرام فرخی - کیهان لندن

نشست کلاب‌هاوس شش ساعته‌ی جواد ظریف: وزیر ماله‌کش و «علاج‌کن» رژیم، مدیر جریان جدید (ستاد بازیافت اصلاحطلبان)، یارِ نمازِ صبح سردار میدان، پستچی اطلاعات و یارِ غارِ نایاک، روباهی با دُمی به نام حسن روحانی، امیرکبیر ثالث و در نهایت بازیکن راگبی که برای دشمنی با روسیه، طرح برجامی ایران را به دیکتاتورش پوتین می‌سپارد تا با دریبل زدن از پمپئو به دست ترامپ برساند که شاید بتواند برای لحظاتی این عزیز را در آغوش بگیرد و در تلویزیون‌های جهان برای لحظه‌ای هم که شده چهره زشت رژیم بچه‌کش اسلامی را با لبخندهای آلوده به کف دهان کمی بزک کند، و از همه مهمتر دروغگویی که حافظه تاریخی خود را از دست داده، برگزار شد.

تا اینجای داستان همه چیز روشن است. دیکتاتور اعظم چراغ سبز داده تا موش‌هایی که در نه ماه قبل در فاضلاب‌ زمستان را سر می‌کردند، دوباره از سوراخ بیرون آمده و با ژست آزادیخواهانه بار دیگر مردم ساده‌لوح و البته سیاستمداران هفت‌خط را دور زده و خود را برای چند سال آینده در اختیار «بیت رهبر» قرار دهند. آنهم در حالی که به نظر می‌رسد اپوزیسیون دموکراتیک رژیم هنوز به خود نیامده و از درگیری‌های چند ماه اخیر درس نگرفته و تا همین دیروز با خودزنی و بیل زدن بر پای همدیگر در باز شدن فضا برای ظهور امثال ماله‌کش اعظم نقش داشته است.

واقعیت اما این است وزیر امور خارجه رژیمی که در دوران حضور خود به آستان رهبری و پاسدارانش التماس می‌کرد تا بتواند در مقابل دوربین‌ها و افکار عمومی جهان جنایت ساقط کردن هواپیمایی را که اکثر سرنشینانش هموطنان خودش بودند ماستمالی و «علاج» کند، در هر دادگاه صالحی اگر به حبس طولانی محکوم نگردد، دست‌کم از صحنه‌ی سیاست محو می‌شود.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

حال باید دید این جریان اصلاح‌طلبی که جواد ظریف نماینده و امیرکبیر آن معرفی می‌شود، قرار است کدام جرثومه‌های فساد را دور خود جمع کند و می‌‌خواهد برای تکرار شعارهای نخ‌نمای مشارکت پرشور و فعال انتخاباتی و بازارگرمی برای استمرار رژیم چه نقشه‌ای را پیش ببرد.

بیش از نه ماه از خیزش انقلابی ۱۴۰۱ می‌گذرد. در این مدت میلیون‌ها زن و مرد آزاده در سراسر جهان برای برچیده شدن این نظام تروریستی و قرون وسطایی با جوانان شجاع و برومند ایرانزمین که با دست خالی و قلب‌هایی سرشار از عشق به آزادی و دموکراسی به خیابان‌ها رفته و دست‌کم پانصد تن از آنها کشته و ده‌ها هزار تن زخمی و زندانی شده‌اند، اظهار همبستگی کرده‌اند.

رویای آزادی و دموکراسی جوانان صلح‌طلب ایرانزمین با حیله‌های شیطانی رژیم و نبود انسجام در صفوف اپوزیسیون و منافع مادی قدرت‌های جهانی با نام «رئال پولیتیک» هنوز به واقعیت نپیوسته است.

من از درگیری‌های بین «اپوزیسیون» و بازگشت امثال جواد ظریف که به قصد پاکشویی خون‌هایی که ریخته شده به «میدان» آمده، نه تنها ناامید نشده‌ام بلکه در اینجا قصد دارم دلایل امید خود را به سقوط قطعی این رژیم که با این انقلاب ملی وارد مرحله تازه‌ای شده است بیان کنم.

۱- ایجاد یک سیاست خارجی پرهزینه و غیرعقلانی در مواجهه با آمریکا و اسراییل در ۴۴ سال اخیر و دوستی با رژیم‌های تمامیت‌خواه.

۲- صرف هزینه‌های هنگفت فروش نفت و منابع ملی برای حمایت از رژیم سوریه و جنگ در یمن و مسلح ساختن گروه‌های تروریستی در لبنان و فلسطین و عراق و همسو ساختن دولت‌های مستقر در خاورمیانه و تبلیغات و حمایت از گروه‌های تروریستی در آفریقا و حکومت‌های تندرو کمونیستی در آمریکای جنوبی در راستای سیاست خارجی ناکام ضدامپریالیستی.

۳- هزینه کردن بخش عظیمی از منابع و بودجه جاری کشور در تولیدات نظامی و موشکی و پروژه‌های بلندپروازانه فضایی برای ایجاد بزرگنمایی رژیم در سطح منطقه و جهان و توجه نکردن به نیازهای اولیه جامعه از قبیل مواد غذایی و مسکن و بهداشت و فرهنگ و غیره...

۴- ایجاد اقتصادی بر مبنای حراج سرمایه‌های ملی و در نتیجه اقتصادی دولتی بر اساس رانتخواری و نزدیکی به هرم قدرت رژیم که ایران را جزو فاسدترین و ناکارآمدترین کشورهای جهان قرار داده است.

۵-فرسوده شدن ایدئولوژی مذهبی رژیم و عدم اعتماد عمومی مردم به این نوع ایدئولوژی و نوع حکومتداری که میوه‌ای جز فساد و اختناق به همراه نیاورده است.

۶-عدم موفقیت اصلاح‌طلبان در اصلاح ساختار حکومتی در سی سال گذشته توسط افرادی نظیر خاتمی و خنثی کردن هرگونه رفرم توسط قدرت اصلی نظام و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.

۷-شکاف عمیق بین حکومت و حاکمان و مردم که منجر به نارضایتی عمومی طی سی سال گذشته شده و ایجاد جنبش‌های اعتراضی در سا‌ل‌های ۷۸/۸۸/۹۶/۹۷/۹۸/۱۴۰۱ بطوری که نه رژیم قادر به حکومت به شیوه سابق است و نه مردم قصد فرمانبرداری ازاین نوع شیوه حکومتداری را دارند.

۸-بالا رفتن هزینه سرکوب در داخل و خارج بطوری که هزینه سرکوب بالاتر از هزینه تحمل اعتراضات عمومی شده است.

۹-سرسپردگی سیاست‌گذاران حکومت فقط و فقط به قدرت اصلی یعنی «رهبر» و یا «پیشوا» و «بیت رهبری» که تا کنون خونخوارترین نوع و روش حکومت شناخته شده است.

با چنین شرایطی، استمرار این رژیم به همین شکل ممکن نیست و بسان اتحاد جماهیر شوروی در سال‌های هشتاد میلادی از درون منفجر و ساقط خواهد شد و منطقه را نیز دچار بحران‌های بی‌ثباتی خواهد کرد هرچند خوشایند قدرت‌های بزرگ نباشد.

آزادیخواهان جهان به همراه مردم رنج‌کشیده ایران انتظار دارند که غرب و بطور خاص دولت بایدن در صدد حمایت و تقویت مالی این رژیم از طریق احیای قرارداد برجام برنیاید و اگر کمکی به نسل‌های جوان و معترض ایران برای برپایی دموکراسی نمی‌کنند، دست‌‌کم سد راه رهایی مردم از دست این دیکتاتوری خونخوار نگردند.

*بهرام فرخی دانش‌آموخته علوم سیاسی و روابط بین‌الملل از دانشگاه رم و ساکن ایتالیا است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy