تلاش برای دو تکه کردن دوباره هواداران
ایران وایر - بازی رسانهای تمام شد و پازلی که قرار بود برای انتشار یک خبر ساخته شود هم، به سرانجام رسید. «علیرضا بیرانوند»، با تمدید قراردادش در پرسپولیس ماند، «حجت کریمی»، سرپرست مدیرعاملی باشگاه استقلال و عضو اطلاعات سپاه پاسداران از سمت خود استعفا داد و از همه مهمتر، اتحاد بیسابقهای که طی ماههای اخیر میان هواداران استقلال و پرسپولیس شکل گرفته بود و برای حاکمیت آزاردهنده بهنظر میرسید، ترک برداشت.
پروژهای که از اتاق فکر وزارت ورزش و جوانان با مدیریت «وحید یامینپور» آغاز شد و در نهایت پس از یک هفته «بازی رسانهای»، به پایان رسید.
از کارگروه جنگ روانی وزارت ورزش چه میدانیم؟
۹تیر۱۴۰۲، «ایرانوایر»، در گزارشی از شکلگیری «کارگروهی» در وزارت ورزش و جوانان با حضور برخی از معاونان این وزارتخانه، خبر داد.
طبق اعلام منابع خبری ایرانوایر، از ابتدای سال جاری خورشیدی، کارگروهی با حضور برخی از معاونین وزارت ورزش و جوانان، برای مدیریت کردن اخبار داخلی، ارائه آن به نهادهای بینالمللی جهت سفیدشویی ورزش سیاسی کشور و همینطور مدیریت هیجانی اتفاقات ورزشی در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی شکل گرفت.
وحید یامینپور، معاون جوانان وزارت ورزش و جوانان، «محسن معتمدکیا»، مدیر روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان و «سینا کلهر»، معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی، از اعضای اصلی این کارگروه بودند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
این مجموعه، دو هدف کلی را جستوجو میکند؛ اول ارائه اطلاعاتی خلاف واقع از وضعیت ورزش سیاسی کشور توسط رسانههای حکومتی و دوم، از بین بردن اتحاد و نزدیکی بین هواداران استقلال و پرسپولیس که از زمان آغاز اعتراضات سراسری برای نخستین بار در تاریخ شکل گرفت.
این اتحاد، باب میل حکومتی که از هرگونه شکاف میان اقشار جامعه ایران، بهرهبرداری کرده است، نبود؛ برای ایجاد یک جریان کاذب خبری، و قرار دادن دوباره این دو گروه مقابل هم، چه گزینهای بهتر از یکی از بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران؟
قربانی کردن عارف غلامی و کریم باقری در هیاهوی بیرانوند
۱۲تیر۱۴۰۲، رسانهها در ایران خبر دادند که علیرضا بیرانوند، دروازهبان شماره یک تیم فوتبال و باشگاه پرسپولیس، با حضور در سازمان لیگ، قراردادش را با پرسپولیس فسخ کرده است.
دقایقی پس از انتشار این خبر، رسانههای نزدیک به حاکمیت، بخش ویژهای با عنوان «پوشش ویژه جدایی بیرانوند» را راهاندازی کردند.
خبر پیشنهاد و مذاکره باشگاه استقلال با دروازهبان پرسپولیس که از یک روز قبل منتشر شده بود، با رونمایی رسمی خبرگزاریهای ایران از رقم ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار دلاری برای قراردادی دو ساله، شکلی غریب به خود گرفت.
پیشنهادی که در صورت واقعیت، دریافتی علیرضا بیرانوند، بدون پاداشهای احتمالی را، به بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان میرساند.
در کنار اخبار مربوط به مذاکره علیرضا بیرانوند با استقلال، دو خبر دیگر نیز منتشر شد، «عارف غلامی»، باکیفیتترین مدافع استقلال بهدلیل حمایت از مردم ایران در اعتراضات سراسری، و «کریم باقری» مربی پرسپولیس، بهدلیل حمایت از «علی کریمی»، با دستور وزارت ورزش و جوانان از این دو باشگاه کنار گذاشته شدند.
آنچه داستان فسخ قرارداد علیرضا بیرانوند را تاسفبار میکند، «دروغ بودن» این فسخ است!
چرا فسخ قرارداد بیرانوند دروغ بود؟
«علی خطیر»، عضو کمیته تدوین مقررات فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی، یک روز پس از فسخ قرارداد علیرضا بیرانوند در سازمان لیگ، این فسخ را «از نظر فیفا» غیرقانونی دانست و مدعی شد درصورتیکه این دروازهبان با هر تیم دیگری قراردادی امضا کند، هم خود او و هم باشگاهی که با او وارد مذاکره شده، تحت جرایم سنگین از جمله محرومیت قرار خواهند گرفت.
مشابه همین اتفاق اول مهر۱۳۹۶، در مورد قرارداد «مهدی طارمی» با باشگاه پرسپولیس افتاد. او در حالی که با باشگاه ترکیهای قرارداد امضا کرده بود، این تیم را رها کرد و به ایران برگشت. فدراسیون جهانی فوتبال، مهدی طارمی را چهار ماه از حضور در تمامی میادین محروم کرد و دو پنجره نقلوانتقالاتی باشگاه پرسپولیس را بست. همچنین مهدی طارمی به پرداخت مبلغ ۷۸۹ هزار و ۵۰۰ یورو به باشگاه ریزهاسپور ترکیه محکوم شد.
مشابه ادعای علی خطیر را «رسول باختر»، حقوقدان ورزشی نیز تکرار کرده و گفته بود علیرضا بیرانوند، حق فسخ قرارداد را نداشته و میتوانسته صرفا برای دریافت مطالباتش به فدراسیون فوتبال یا فدراسیون جهانی، شکایت کند.
سوال اینجاست؛ آیا سازمان لیگ حرفهای فوتبال ایران، از غیرقانونی بودن این فسخ قرارداد اطلاع نداشت؟ در حقیقت فسخ قرارداد علیرضا بیرانوند در سازمان لیگ، یک دروغ بزرگ بود.
چگونه بازی «تیمهای حکومتی» دوباره آغاز شد؟
سناریویی که حکومت از یک چهره ورزشی، برای پیش بردن موج هیجانی خود میخواست، با ورود غیر منتظره قوهقضاییه به این داستان تکمیل شد.
«مسعود ستایشی»، سخنگو قوهقضاییه، ۱۳تیر در جلسه با اصحاب رسانه، به احتمال انتقال علیرضا بیرانوند به باشگاه استقلال با قراردادی به ارزش یک میلیون و ۹۰۰ هزار دلار اشاره کرد و گفت: «اگر باشگاههای ایران این قدر پول دارند، چرا از آسیا حذف میشوند؟»
او بهصورت تلویحی با انتقال دروازهبان پرسپولیس به استقلال هم مخالفت کرد.
این دقیقا نقطهای بود که حکومت برای ایجاد شکاف در جامعه هواداری ایران میخواست. باز شدن دوباره بحث «تیمهای حکومتی.»
در هفتههای گذشته، «برخی خبرنگاران» شاغل در رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران که با هزینههای وزارت ورزش و جوانان از ابتدای رقابتهای جامجهانی تا پایان این مسابقات را در دوحه حضور داشتند، در رسانههای اجتماعی خود بار دیگر، موضوع «تیمهای حکومتی» را با شدت و حدت بیشتری پررنگ کردند.
منابع خبری ایران ثوایر در وزارت ورزش و جوانان میگویند که ساخته شدن دوباره فضای دو قطبی و درگیریهای احتمالی میان هواداران در آستانه سالگرد به قتل رسیدن «مهسا[ژینا] امینی»، مهمترین هدفی است که کارگروه وزارت ورزش و جوانان دنبال میکند.
پیشازاین، «مهدی محمودیان»، کنشگر و فعال سیاسی، در تیر۱۴۰۰، در پاسخ به سوالی که یکی از مخاطبان ایرانوایر در مورد «تیمهای حکومتی» و وابستگی احتمالی پرسپولیس یا استقلال به حکومت، گفته بود: «این بحث از یکسو سطحی و در حد سکوهای ورزشگاههاست و از سوی دیگر برنامهریزی خود نظام برای شکل گرفتن اختلافات.» او گفته بود علاقهای فکر کردن به چنین موضوعاتی را هم ندارد.
مسعود ستایشی سخنگوی قوهقضاییه که حالا در مورد احتمال پرداخت قرارداد دو ساله ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار دلاری یک باشگاه به یک بازیکن فوتبال اظهارنظر صریحی کرده است، در سالهای اخیر هرگز حاضر نشده است که در مورد پرونده قرارداد مشکوک «مهدی تاج» با «مارک ویلموتس»، به ارزش ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار یورو واکنشی نشان دهد.
آقای ستایشی پیشازاین تنها یک بار دی۱۴۰۱ گفته بود: «هر زمان موقعش باشد، به پروندههای آقای تاج رسیدگی میکنیم.»
چرا بیرانوند باید تمدید میکرد؟
۱۴تیر، علیرضا بیرانوند، قرارداد خود را با پرسپولیس به مدت دو سال تمدید کرد؛ نکته غریب در مورد این تمدید قرارداد که موضوع را بیشتر غیرقابل درک میکند، «قرارداد داشتن» این دروازهبان با پرسپولیس است.
علیرضا بیرانوند از پیش، قراردادی با پرسپولیس برای سال آینده داشت. فسخ قراردادش هم طبق گفته فدراسیون فوتبال و وکلای ورزشی غیرقانونی بود و عضوی از باشگاه پرسپولیس به حساب میآمد.
هیچیک از جزییات آن رفتن و این برگشتن، نزدیک به واقعیت بهنظر نمیرسد.