دادستان شاهرود به‌جای شناسایی و بازدشت فوری حمله‌کنندگان، از نسرین کیقبادی، وکیل آسیب‌دیده «دلجویی» کرد تا احتمال وابستگی ضاربان به نهادهای سرکوبگر و حکومتی بیش از پیش شود
ایندیپندنت فارسی - روزنامه اعتماد روز یکشنبه ۱۵ مردادماه در گزارشی، به حملات سریالی و مرگ‌آفرین به وکلا، روزنامه‌نگاران، فعالان مدنی و حافظان محیط زیست شهرستان شاهرود در استان سمنان طی یک سال اخیر پرداخت.
در یکی از مهم‌ترین این حوادث، محمودرضا جعفرآقایی، حقوقدان و وکیل دادگستری در شاهرود مقابل چشمان همسر و فرزند پنج ساله‌اش به ضرب گلوله به قتل رسید. در ادامه، افرادی ناشناس خودرو شخصی یک خبرنگار محلی در این شهر را مقابل خانه‌اش به آتش کشیدند. سپس یک فعال مدنی و محقق حوزه‌های اجتماعی در شاهرود هدف ضرب‌وشتم شدید قرار گرفت. هفته گذشته هم چهار موتورسوار به جان نسرین کیقبادی، وکیل دادگستری، سوءقصد کردند. دو روز قبل هم به سمت یک محیط‌‌بان در شاهرود تیراندازی شد؛ حوادثی سریالی که نشان‌دهنده میزان بالای جرم و جنایت‌های مشکوک در این شهر کوچک استان سمنان است که مقام‌های انتظامی و امنیتی این استان هنوز واکنشی به آن‌ها نشان نداده‌اند.
پیش از این، در آذر ۱۴۰۱ و هم‌زمان با اوج گرفتن خیزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، دختری ۲۱ ساله ساکن شاهرود در گفت‌وگویی اختصاصی با ایندیپندنت فارسی، ضمن ارسال مدارکی معتبر فاش کرد که پس از بازداشت به دست نیروهای بسیجی وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به بازداشتگاهی مخفی در حاشیه شاهرود منتقل شده است و در آن محل، بیش از ۱۰ نیروی سرکوبگر به مدت یک هفته به شکلی خشن به او تجاوز کرده‌اند.
اکنون نسرین کیقبادی، حقوقدان و وکیل شاهرودی، به روزنامه اعتماد گفته که دقیقا در همان خیابانی که محمودرضا جعفرآقایی، دیگر وکیل این شهر به ضرب گلوله کشته شد، او نیز هدف سوءقصد قرار گرفته و در دستان یکی از افراد مهاجم اسلحه گرم هم دیده است.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
نسرین کیقبادی می‌گوید: «چندماه پیش یک پرونده شخصی داشتم و شکایتی را مبنی بر این موضوع ثبت کردم. محکوم شدن این افراد در دادگاه چندماهی طول کشید و در نهایت آن‌ها بر اساس حکم دادگاه به پرداخت ضرر و زیان مادی و معنوی مجبور شدند؛ مثل خسارت‌های وارده و هزینه‌های درمانم. این افراد همان روز حادثه از پرداخت خسارت‌ها بسیار عصبانی شده بودند. آن روز وقتی جلسه دادگاه تمام شد، به سمت دفترم حرکت کردم. یک ساعتی آنجا ماندم تا سایر کارهایم را انجام دهم. حدود ساعت ۲ تا ۲:۳۰ بعدازظهر که می‌خواستم از محل کارم به سمت خانه بروم، در خیابان بهزیستی این اتفاق برایم افتاد.»
او افزود: «در ادامه شکایت کیفری ثبت کردم و اتفاقا توانستم یک نفر از آن‌ها را شناسایی کنم. همان روز به اداره آگاهی رفتم و برای چهره‌نگاری این فرد اقدام کردم. ماموران آگاهی او را احضار کردند و من به رئیس پلیس گفتم که این فرد همان شخص است، اما پلیس آگاهی گفت نمی‌توان با قاطعیت گفت که یکی از حمله‌کنندگان این فرد بوده است! موتورسواران چهار نفر بودند که یکی از آن‌ها اسلحه گرم و یکی اسلحه سرد داشت.»
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران هم در گزارشی به این موضوع پرداخت و از «دلجویی» سیدحسن میرکمالی، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان شاهرود، از نسرین کیقبادی خبر داد. در ادامه این گزارش هم اذعان شد که افراد حمله‌کننده هنوز بازداشت نشده‌اند.
اکنون با کنار هم قرار دادن ابهام‌های بزرگ این پرونده مانند دلجویی یک مقام قضایی از فرد مضروب، پیشنهاد رئیس پلیس به شاکی درباره مطمئن نبودن از هویت حمله‌کننده و حافظه تصویری او و نیز سلاح گرم داشتن یکی از ضاربان، به نظر می‌رسد افراد حمله‌کننده احتمالا به نهادهای حکومتی در این شهر وابستگی داشته‌اند و از مصونیت‌های امنیتی یا قضایی بهره‌مندند.
نسرین کیقبادی به تسنیم گفت که در این حمله، علاوه بر صدمات روحی، یکی از ضاربان با میله آهنی به سر او آسیب رسانده است، اما جزئیات پرونده شکایت قبلی او از این افراد، در رسانه‌های ایران بازتاب داده نشده است.
از زمان آغاز خیزش سراسری در ایران، وکلای زیادی در شهرهای مختلف با حملات، آزارها و تهدیدهای گروه‌های سرکوبگر وابسته به نظام جمهوری اسلامی مواجه شده‌اند و ده‌ها وکیل دادگستری نیز به دلیل دفاع قانونی از حقوق معترضان بازداشت‌شده احضار و دستگیر شده‌اند.
در یک نمونه، رسانه‌های ایران خرداد ۱۴۰۲ گزارش دادند که تنها در پایتخت ایران، بیش از ۱۰۰ وکیل دادگستری به دلیل فعالیت در رسانه‌های اجتماعی، حمایت از اعتراض‌های مردمی و قبول پرونده معترضان بازداشتی، به دادسرای امنیت تهران احضار شدند.
در پرونده اخیر نیز دلجویی دادستان عمومی و انقلاب شهرستان شاهرود از وکیل مضروب، به‌جای شناسایی و بازداشت فوری متهمان، احتمال وابستگی آنان به نهادهایی سرکوبگر و حکومتی را تقویت می‌کند.
صدای پای زلزله بزرگ در تهران
