فرارو - سال ۱۳۹۸ بود که کمال تبریزی فیلمی را بهنام «دستانداز» به تهیهکنندگی محمد آفریده جلوی دوربین برد. این فیلم درحالیکه میتوانست پیشتر به نمایش درآید، اسیر تعطیلیهای ناشی از شیوع کرونا شد و بهجز نمایش در جشنواره بینالمللی فیلم شانگهای فرصت حضور در محافل سینمایی خارج از ایران را هم از دست داد. حالا پس از پنجسال، «دستانداز» که از آن بهعنوان یک کمدی فانتزی نام برده میشود و ویژگیهایی دارد که برای این روزهای جامعه ناآشنا نیست، راهی اکران شده است.
گرچه نام کمال تبریزی با ژانر کمدی گره خورده، اما در کارنامه سینمایی شما میتوان رد ژانرهای متنوعی را دید. بهنظر میرسد «دستانداز» فارغ از اینکه فیلم را دوست داشته باشیم یا نه، شاید تجربهگراترین فیلم شما باشد که گرچه رگههایی از کمدی در آن پیداست، اما بیشتر یک فانتزی اجتماعی است. چقدر با این تحلیل موافقید؟
من هم همیشه ملاکم برای انتخاب فیلمنامه برای کارگردانی، صرفاً خوبی آن فیلمنامه نبود و همواره به این فکر میکردم که آیا ساختاری که این فیلمنامه دارد و قرار است به فیلم تبدیل شود، قبلاً در تجربیات من بوده یا نه؟ اگر بود، کمتر به ساختن آن گرایش پیدا میکردم.
آقای تبریزی ظاهراً شما قبلاً در جایی گفته بودید که درباره تسخیر سفارت آمریکا فیلمنامهای دارید که دوست دارید آن را بسازید. گرچه میدانم ساخت اینفیلم با دستاندازهای احتمالی زیادی همراه خواهد شد -حتی ازسوی برخی مخاطبان- به ایندلیل که خود شما در آن ماجرا حضور داشتید و احتمالاً با ایننقد مواجه شوید که با ساخت چنین فیلمی، میخواهید گذشته خود را توجیه کنید.
ببینید اولاً درباره اشغال سفارت آمریکا که به لانهجاسوسی شهرت یافته، باید بگویم ما حافظه تاریخی ضعیفی داریم و برخی یادشان رفته در جامعه آنزمان بهدلیل شرایط انقلابیای که در آن بود، همه موافق و همدل با ایناقدام بودند و نقدی که امروز به ایناتفاق میشود، در آنزمان وجود نداشت.
طیفهای مختلف سیاسی و فکری با اینحرکت همسو بودند و تقریباً ۹۹درصد افکارعمومی هم ایناقدام را تأیید و حمایت میکردند؛ حتی کانون نویسندگان هم در حمایت از ایناقدام بیانیه داده بود. ضمن اینکه من همراه ایرج تقیپور، مجید مسجی، سعید حاجیمیری و یکی دیگر از دوستان که در حوزه فیلم و عکس دانشگاه پلیتکنیک فعالیت میکردیم بهعنوان کسانی که باید اینواقعه را ثبت کنیم، به آنجا رفتیم.
پس اینکه میگویند از دیوار بالا رفتید، صحت ندارد؟
ما رفتیم از آنهایی که از دیوار بالا رفتند، عکس و فیلم بگیریم (خنده). جدا از شوخی ما چندنفر جزو تنها کسانی بودیم که از آنواقعه عکس و فیلم داشتیم. یادم هست که این فیلمها را با دوربین سوپرهشت «ده چهارده» گرفته بودم. من و آقای حاجیمیری فیلمبرداری میکردیم و دوستاندیگر عکس میگرفتند. میدانید قیمت آن فیلمها چقدر بود اگر ما میخواستیم آن را به یک آژانسخبری بفروشیم؟
الان راشهایی از آن فیلمها داریم که پخش نشده است؟
بله. خیلی زیاد و همه آنها دست تلویزیون است. ما آنموقع در کمال سادگی یا شاید بهخاطر روحیه انقلابیای که داشتیم، هرچه گرفته بودیم، بدون هیچگونه دریافتیای به صداوسیما تحویل دادیم؛ درصورتیکه میتوانست منبعدرآمد بالایی برای ما باشد. بعدها من یکسری تحقیقات هم درباره تسخیر سفارت و آدمهای مختلفی که در آن مشارکت داشتند، انجام دادم، چون قصد داشتم یک فیلم طنز درباره آن بسازم. چون در آن تحقیقاتی که انجام دادم به اتفاقاتی رسیدم که زمینه و ظرفیت طنز و کمدی هم داشت. بهجرأت میتوانم بگویم اگر اینفیلم ساخته شود، بهاندازه فیلم «مارمولک» میتواند جذاب باشد.
واکنش کیهان به دخالت همسر ابراهیم رئیسی در امور دولت
درخواست وقیحانه یک آخوند از مردم ایران