افشای شبکه لابی حکومت ایران؛ بحران در گروه بینالمللی بحران
گزارش تحلیلی مشترک سمافور و ایران اینترنشنال با بررسی محتوای هزاران ایمیل رد و بدل شده میان دستگاه سیاست خارجی حکومت ایران و لابیهای مستقر در آمریکا و اروپا، از وجود یک شبکه نفوذ در مراکز سیاستگذاری غرب خبر داده است.
***
***
بحران در گروه بینالمللی بحران
دویچه وله - هنوز مشخص نیست که این اسناد از چه طریقی به دست ایران اینترنشنال و سمافور رسیده است. اما علی واعظ از گروه بینالمللی بحران در گفتوگو با بیبیسی فارسی با تایید ضمنی اصالت و صحت ایمیلهای منتشرشده اشاره میکند که این اطلاعات از طریق هک ایمیلهای یک مقام سابق ایرانی به دست آمده است.
واعظ همچنین در توییتر خود نیز به انتشار این گزارش واکنش نشان داده و این افشاگری را "سمپاشیهایی" توصیف کرده که "مدافعان فشار حداکثری" و مخالفان "دیپلماسی"، به دلیل نارضایتی از شکست خود و "موفقیت دولت بایدن در تنشزدایی" انجام دادهاند.
واعظ در سال ۱۳۹۱ از سوی رابرت مالی در گروه بینالمللی بحران استخدام شده بود و اینک مدیر پروژه ایران در گروه بحران است. او در سال ۱۳۹۲ طی سفر به ایران با اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور پیشین حکومت ایران و رئیس وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار کرده بود.
گفتنی است که بر اساس اسناد منتشرشده در این گزارش و بنا به اظهارات "یکی از همکاران سابق واعظ و دو منبع آگاه - که نخواستند نامشان فاش شود"، مالی قصد داشته که علاوه بر آرین طباطبایی، واعظ را نیز وارد تیم خود در وزارت خارجه کند، اما استخدام واعظ به دلیل عدم صدور مجوز امنیتی لازم برای استخدام در وزارت خارجه منتفی شده است. رابرت مالی در عین حال بدون توجه به عدم صدور مجوز امنیتی برای واعظ، او را به عنوان مشاور معتمد خود به کار گرفته و بر اساس این گزارش، حتی تا همین اواخر پیشنویس توییتهای او را نیز تهیه میکرده است.
👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله
لابیگری و قانون سختگیرانه فارا
لابیگری برای دولتهای خارجی در ایالات متحده تحت نظارت سختگیرانهای قرار دارد. بر اساس قوانین آمریکا - قانون فارا - لابیگران دولتهای خارجی باید مناسبات مالی و قراردادی خود با کشورهای بیگانه و کارفرمای خارجی را به اطلاع دولت آمریکا برسانند تا نهادهای آمریکایی آنها را به عنوان کسانی که برای حفظ منافع دولتهای خارجی لابیگری میکنند به طور رسمی ثبت کنند. بر اساس این قانون، لابیگرانی که قصد دارند با حمایت کارفرمای خارجی خود بر سیاست آمریکا یا افکار عمومی این کشور اثر بگذارند، ملزم شدهاند که خود را تحت قانون ثبت عوامل خارجی (فارا) در وزارت دادگستری ثبتنام کنند.
در بخشی از گزارش "ابعاد پنهان جنگ نرم تهران"، به افشای اسنادی از قبیل "کپی گذرنامه، رزومه، دعوتنامه برای کنفرانس، بلیط هواپیما، درخواست ویزا، رسید پرداخت، مقالات دانشگاهی و مکاتبات گسترده با مقامات وزارت خارجه ایران" اشاره شده که از گستردگی روابط این شبکه در اروپا و آمریکا حکایت دارد و مشخص نیست این سطح از روابط لابیگرانه چه پیامدهای حقوقی برای افراد افشاشده در پی خواهد داشت.
شبکه نفوذ و لابی رژیم ایران، فراتر از ایالات متحده
گزارش "ابعاد پنهان جنگ نرم تهران" همچنین بر اساس ایمیلهای افشاشده، از گسترش شبکه لابیگری رژیم ایران در اروپا نیز پرده برداشته است. از جمله اعضای دیگر "طرح کارشناسان ایران" که در اروپا سعی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی حکومت ایران داشتهاند، به نامهایی چون "الی گرانمایه"، معاون رئیس بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای روابط خارجی اروپا، "روزبه پارسی"، رئیس بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در موسسه امور بینالملل سوئد و "عدنان طباطبایی"، مدیر مرکز تحقیقات کاربردی همکاری با شرق، اشاره شده است.
عدنان طباطبایی که پیش از این به دلیل ارتباطات مشکوک خود با حکومت ایران و مواضع بحثبرانگیز حمایت از حکومت جمهوری اسلامی زیر ذرهبین رسانههای آلمانی قرار گرفته بود، برخلاف علی واعظ، مدعی جعلی بودن این ایمیلها شد و اظهار داشت که این گزارش "بر پایه کذب و فرضیات اشتباه است."
انتشار تصویر عدنان طباطبایی به همراه آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان، به عنوان مشاور، پیش از این به بحثها و انتقادهای بسیاری دامن زده بود. افشای روابط تیم تبلیغاتی حکومت ایران که عدنان طباطبایی نیز در شاخه اروپای آن عضویت داشته بار دیگر در رسانههای آلمانی انعکاس یافته است. هرچند وزارت خارجه آلمان پیش از این اعلام کرده بود که نه موسسه کارپو و نه شخص طباطبایی در حال حاضر هیچ قرارداد مشاورهای با وزارت خارجه آلمان ندارند و بودجهای برای آنها در نظر گرفته نشده است، اما اختصاص ۹۰۰ هزار یورو بودجه قبلی برای این موسسه انتقادات بسیاری را برانگیخته بود.
با وجود آن که وزارت خارجه میگوید این قرارداد در ماه مه سال جاری به اتمام رسیده، اما طباطبایی اخیرا در مصاحبه با روزنامه آلمانی "دیولت" مدعی شده که بحث و تبادل نظر با وزارت خارجه آلمان همچنان وجود دارد و او با کارمندان وزارت خارجه درباره تحولات جاری ایران و ارزیابی خود از این تحولات تبادل محتوا میکند.
یکی دیگر از اعضای شبکه نفوذ دیپلماتیک حکومت ایران، روزبه پارسی، برادر تریتا پارسی است. تریتا پارسی از بنیانگذاران سازمان نایاک است که خود به عنوان نهاد لابیگر حکومت ایران در آمریکا شناخته میشود.
روزبه پارسی از موسسه امور بینالملل سوئد، چنین روابطی را "کاملا طبیعی" خوانده و افزوده است که «این برای تحلیلگران و دانشگاهیان امری کاملا طبیعی است که با مقامات و متخصصان طرفهای مختلف در یک مذاکره یا تنش دیدار کنند تا بتوانند تجزیه و تحلیل خود را غنیتر کنند.»
الی گرانمایه، معاون رئیس بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای روابط خارجی اروپا و همچنین دینا اسفندیاری، از دیگر اعضای این شبکه نفوذ دیپلماتیک در محافل غربی معرفی شدهاند.
اسفندیاری در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) با بازنشر پیامی از "کامفورت ارو" مدیر عامل گروه بینالمللی بحران، به دفاع از خود پرداخته است. "ارو" در پیام خود مدعی شده است که همکارانش در این گروه "هدف اتهامات بیاساس" قرار گرفتهاند.
بر اساس گزارش مشترک ایران اینترنشنال و سمافور، تیم سازماندهیشده از سوی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی، تیمی ده نفره بوده است. این به معنای آن است که به غیر از علی واعظ، آرین طباطبایی، الی گرانمایه، عدنان طباطبایی، و دینا اسفندیاری، ۴ تن دیگر نیز عضو این شبکه بودهاند که در گزارش به نام این افراد اشارهای نشده است.
تحلیلگران "مستقل" یا کارتهای سوخته؟
گزارش اخیر وظیفه محولشده به این شبکه لابی را تنظیم قرار ملاقات با مقامات غربی به منظور دفاع از سیاست خارجی جمهوری اسلامی و همچنین توضیح و دفاع از فعالیتهای هستهای و نظامی ایران معرفی کرده است. این افراد همچنین اغلب خود را در مصاحبه با رسانهها و یا شرکت در همایشها به عنوان "تحلیلگران مستقل" معرفی میکردهاند.
به گمان برخی کارشناسان، همزمانی نسبی تعلیق رابرت مالی، نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران، با زمان افشای چهرههای لابی جمهوری اسلامی در آمریکا احتمالا تصادفی نیست. مساله برکناری و مرخصی اجباری رابرت مالی که اینک به خاطر تحت بازرسی افبیآی قرار دارد، هنوز ابعاد نامشخص و مبهم بسیاری دارد. این ابهامات به ویژه زمانی بیشتر شد که نشریه انگلیسیزبان تهرانتایمز در تهران، با انتشار فایل صوتی صدای "برت مکگرک" جزئیاتی را از علل عزل رابرت مالی منتشر کرد که ظاهرا حتی نمایندگان کنگره نیز از آن اطلاعی نداشتند.
به گمان برخی، افشاگریهای اخیر و انتشار ایمیلهای محرمانه میان تشکیلات لابیگر رژیم ایران در آمریکا، ممکن است پسلرزههای منازعات داخلی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی و تلاش برای راهاندازی یک نهاد جدید لابیگری باشد. بر این اساس، اطلاعات منتشرشده ممکن است بخشی از پروژه بزرگتر حکومت ایران به منظور کنار گذاشتن تیم قبلی لابیگری و جایگزینی آن با افراد جدید باشد.
این گمانهزنیها به خصوص با درنظر گرفتن پیچیدگی فنی هک ایمیلها موجه به نظر میرسند. چرا که به نظر نمیرسد یک تیم رسانهای به سادگی از چنین توانی برای هک و دسترسی به انبوهی اطلاعات محرمانه برخوردار باشد.
افزون بر این، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، روز ۲۰ شهریور گذشته با متهم کردن ایالات متحده به ساخت مجموعهای به نام "گروه بحران" صراحتا به این نام اشاره کرده بود که این کلیدواژه در آن زمان چندان مورد توجه رسانهها قرار نگرفت.
خامنهای در سخنان خود که در رسانههای حکومتی با عنوان "دیدار با شهروندان استانهای سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی" تحت پوشش خبری قرار گرفت، گفته بود: «دولت آمریکا در آمریکا یک مجموعهای را درست کرده است که اسم این مجموعه "گروه بحران" است؛ کارش چیست؟ ماموریت این گروه، بحرانسازی در کشورها است... آنها نشستهاند فکر کردهاند، مطالعه کردهاند، به این نتیجه رسیدهاند که در ایران چند نقطهی بحرانساز وجود دارد.»
از این رو اشاره مستقیم خامنهای، آن هم برای نخستین بار به نام "گروه بحران"، این ظن را تقویت میکند که رژیم ایران در پی راهاندازی تیمهای جدید لابیگری در غرب و سوزاندن شبکههای قبلی لابی خود است.