Wednesday, Oct 4, 2023

صفحه نخست » یکپارچگی ایران در نظام سیاسی غیرمتمرکز تضمین می‌شود، نیکروز اعظمی

Nikrooz_Azami_5.jpgتجارب دو جنگ ساسانیان با رومیان و جنگ صفویان با عثمانی به ما چه می‌گویند؟

مورخان، هم دولت ساسانی و هم صفوی را دولتی بزرگ می‌شمارند. اما هدف از تشکیل چنین دولت‌های بزرگ درست توضیح داده نمی‌شوند. به همین جهت این مسئله صرفاً خشنودی را در میان ایرانیان عظمت خواه بر می‌انگیزد.

هیچ دولت و حکومتی نمی‌تواند بدون توجیه نظری یا مذهبی بوجود آید. بستگیِ نوع "توجیه"، هم مربوط است به اوضاع داخلی و هم رقبای خارجی. دو دولت ساسانی و صفوی هم از این امر مستثنی نبودند. رقابت بین دولت یا کشور ایران و روم در دوره باستان موضوعی است که همگان از آن مطلع‌ایم. این رقابت که منجر به دو جنگ ایران و روم در دوره دولت ساسانی انجامیده، آن نظام عقیدتی دولتی را موجب می‌شده که بتواند وحدت ایجاد کند. زیست اجتماعی فرهنگی ایرانیان که همواره بر دینیت استوار بوده چنین وحدتی را میان دین دولت ایجاد کرد. وحدتی که، تا بتواند در مقابل رقیب یا متخاصم خارجی مقاومت کند. چنین وحدت دین و دولت نمی‌توانسته به تمرکز قدرت و از پی آن، به کُشتار دینی نیانجامد.

الگوی "ایرانشهری" یعنی وحدت دین و دولت و بطورکلی وحدت کشوری بر این مبنا. ایران که خود را در رقابت یا تخاصم با روم باستان می‌دیده در فکر چاره بوده تا چنین تخاصمی را بنفع خود به پایان رساند. قدرتِ زورِ متمرکز که از طریق وحدت دین و دولت شکل می‌گرفته اساس کار دولت ساسانی شد تا بتواند از این طریق در مقابل روم یا در جنگ با رومیان تاب آورد یا روم را به شکست کشاند. بنابراین الگوی ایرانشهری بعنوان یک امر سیاسی، در وحدت دین و دولت و تمرکز قدرت که نمی‌توانسته با کُشتار دینی همراه نبوده باشد قابل توضیح است. چنین وحدتی نتوانسته پیروزی در جنگ را ضمانت کند و ایرانیان در دو جنگ با رومیان شکست را متحمل گشتند.

چنین شباهتی را کم و بیش در دوره حکومت صفویان نیز مشاهده می‌کنیم. تخاصم میان کشور ایران و ترکیه عثمانی در زمانیکه ایران دوره میانه را سپری می‌کرده، منجر به "جنگ چالدران" شد. صفویان که یک طرف این تخاصم و آلوده به آن بودند به فکر تشکیل دولت بزرگ افتادند. این دولت بزرگ که بر مبانی "وحدت شیعی" شکل می‌گرفته نمی‌توانسته با آزار و اذیت دینی (در حق سنی مذهبی ها) و کُشتار دینی همراه نبوده باشد. کُشتار بیرحمانه مردم از سوی شاه اسماعیل صفوی بر مورخان ما پوشیده نیست. با چنین "وحدت" و کُشتار توانستند دولت نسبتاً بزرگ تشکیل دهند تا به مصاف رقیب خارجی که ترکیه عثمانی بوده بروند. شاه اسماعیل که به نیرومندی قدرت حکومت خویش غرا (همان غرای خسرو پرویز در مقابل نماینده عمر که با پیام عمر نزد وی آمده بود) شده بود در نامه‌ای به سلطان عثمانی به وی گوشزد می‌کند که بسیاری از مردم در سرزمین‌های عثمانی از وی پیروی می‌کنند. سلطان عثمانی که دوام قدرت خود را در تضعیف یا نابودی دولت صفوی می‌دیده در روز موعود جنگ را با ایران در منطقه چالدران می‌آغازد و ایران را شکست می‌دهد. بنابراین الگوی وحدت دینی که به تمرکز قدرت می‌انجامیده در هر دو دولت بزرگ ایرانی، منجر به شکست خفت بار کشور ایران شد.

ایران از دوره قدیم و میانه گذر کرده و با پشت سر نهادن تجارب الگوی دولت‌های شکست خورده نمی‌تواند برای امروز خود به همان طریق گذشته، بنای قدرت متمرکز را در نظام سیاسی بچیند.

یکپارچگی ایران در پذیرش تکثر قدرت در مناطق ایران و نیز تقسیم قدرت بر بستر گفتگوهای چند جانبه، تضمین می‌شود. در حالیکه تجارب قدرت متمرکز دولت‌ها در گذشته که هدف اصلی مقابله با رقیبان خارجی بوده مناطقی از ایران را بر باد داد. نمونه‌اش پیروزی دولت عثمانی در جنگ با ایران بوده که مناطقی از ایران را به ضمیمه خود در آورد. "وحدت کشوری" بوسیله ادغام دین و دولت و تمرکز قدرت آنگونه که در دوره "ایرانشهری" رسم بوده ناممکن است. این ناممکنی، الگوی ایرانشهری را مردود می‌سازد. بنظرم تنوع اجتماعی، دینی و فرهنگی که در مناطق ایران وجود دارد نمی‌تواند خود را در تمرکز قدرت بیابد. از اینرو از هم اکنون می‌بایست بر سر یکپارچگی ایران و نیز متعاقباً در چگونگی تنوع و تکثر قدرت به مذاکره و توافق رسید.

نیکروز اعظمی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy