حمله بی سابقه حماس به اسراییل تمامی جهان را غافلگیر کرد. تلاش شده که از هرگونه جهت گیری در این "جنگ" (بنا به گفته نتن یاهو) خوداری شود و تنها به نتایج این واقعه شگفت آور بر منطقه و ایران پرداخته شود.
1- اسراییل با برنامه دقیق و گام به گام در راه برقراری روابط سیاسی رسمی با کشورهای عربی بوده است و در این راه نیز موفق گردید. در چهل و اندی سال پس از شکل گیری نظام اسلامی در ایران، این کشور که روزی دوست نزدیک اسراییل (البته با حفظ روابط نزدیک با اعراب) بود، تلاش کرد که از هر راه که می توانست به اسراییل آسیب رساند و از آن میان می توان به کوشش در راه انزوا کردن آن واحد سیاسی، اشاره کرد. اما با در نظر گرفتن روش حکومت اسلامی، قابل انتظار بود که در نهایت، نظام اسلامی در انزوا قرار گیرد و اسرائیل به بسیاری از هدف های سیاسی خود و از آن میان دست رسی به خلیج فارس موفق گردد. نظام اسلامی با تهدید و حتا دست زدن به اعمال خرابکارانه و قتل و جنایت در سرزمین های کرانه خلیج فارس آنان را نخست هرچه بیش تر به دامان ابر قدرت ها که قادر به تضمین امنیت آنان بودند و به ویژه آمریکا، پرتاب کرد. همزمان سیاست های آن کشورها از حالت پندافندی در بر ابر نظام اسلامی به تدریج رو به سیاست آفندی گذاردند. در نتیجه ما ناظر بودیم که نیروهای غربی حتا فرانسه در منطقه اسقرار یافتند و آمادگی علنی خود را برای پدافند از واحدهای سیاسی خلیج فارس اعلان کردند. از سوی دیگر با به قدرت رسیدن بن سلمان در عربستان، آن کشور هر روزه به سیاست های تهاجمی خود، با نتیجه مطلوب از نظر آن کشور و از آن میان رسیدن به نوعی آتش بس در یمن، افزود تا جائی که چین، روسیه و چند کشور دیگر را وادار کرد که به طور علنی جزایر مورد ادعای شارجه را به امارات ببخشند بدون توجه به منافع ایران. چنانچه اشاره گردید این دست آوردهای اعراب کرانه های خلیج فارس به دو دلیل توانستند موفق گردند: نخست چهره کریه، ضد ایران و ترسناک نظام اسلامی و دوم وارد شدن آن کشور به برنامه و هدف هایی بسیار بالاتر از توان زیرا عنوان "صدور انقلاب".
2- آخرین مرحله نزدیک شدن اسراییل به اعراب، به شناسایی آن کشور وسیله عربستان سعودی، ثروتمند ترین کشور در میان تمامی کشورهای عربی و رقیب سرسخت نظام اسلامی، مربوط می گردد. عربستان چندین پیش شرط که مهم ترین آنان مربوط به شناسایی حقوق فلسطینیان می گردید، ارایه داده بود. به نظر می رسد که در دوران بسیار حاد سیاسی و اجتماعی ایجاد شده هم در جهان عراب و هم اسراییل، نزدیک شدن واحدهای سیاسی عرب خلیج فارس در آینده نزدیک از برنامه خارج شده باشد که پیروزی برای نظام اسلامی به شمار می رود. با این حمله حماس توانست خود را حریفی قدر در برابر اسرائیل نشان دهد و از سوی دیگر حماسه توان اطلاعاتی اسراییل را نابود و همزمان حکومت محمود عباس را هرچه بیش تر بدون اثر معرفی کند. در نهایت اسراییل پس از دورانی از عملیات نظامی در غزه به تلافی آنچه شکل گرفت، درک خواهد کرد که برای حفظ امنیت داخلی خود که برای رای دهندگان اسراییلی بسیار مهم است، باید بیش از دیگر نیروهای موجود در صحنه با حماس و به واسطه آن با حزب الله وارد مذاکره گردد. گستردگی این حمله، هدف های متعدد و تعداد افراد در گیر، نشان می دهد که این برنامه ریزی دقیق از مدت ها پیش با شرکت گروه های گوناگون حماس انجام گرفته شده بود و با این حال اسراییل موفق به کشف آن نگردید. نسبت تقریبی 3 کشته فلسطینی به یک کشته اسراییلی آن مقدار مساله برانگیز نیست که تعداد بالای کشته، زخمی و اسرای اسراییل. اسراییلی ها عادت به دادن چنین تلفات در این سطح را ندارند و رشد بالای جمعیت فلسطین می تواند چنین تلفاتی را تحمل کند.
3- البته غرب در چند سال گذشته موفق گردید که منابع مالی نظام اسلامی که گفته می شود بالاترین تامین کننده هزینه حماس می باشد، را تا مقدار زیاد محدود کند.[1] با این وجود نمی توان انکار کرد که تجهیزات نظام اسلامی و از آن میان موشک هنوز به حماس از راه سوریه و لبنان می رسد. در این جا پرسش مهم این است که آیا اسراییل به ایران برای انتقام جوئی دست به حمله هوایی خواهد زد یاخیر؟ این امری روشن است که هر حکومت در تله برای رهایی، نخست روی به دشمن خارجی خواهد زد تا بتواند زمان برای ترمیم زخم های خود خریداری کند. حکومت گرفتار در تله هم حکومت کنونی اسراییل و هم حکومت اسلامی می باشد.
4- پس از سال ها چرخش به راست در اسراییل، بر این پندار که می توان به تضمین امنیت بیش تر دست یافت، مردم اسراییل با این واقعیت روبرو می گردند که بالاترین آسیب به امنیت در 50 سال گذشته در دوران سروری دست راستی ها و همدستان مذهبی تندرو شکل گرفت. اسراییل که زمانی می توانست به جامعه لیبرال خود بنازد، زیر نفوذ این نیروهای ضد لیبرال همراه با گروه بزرگ مهاجرین روسی، با پرسش حیاتی که کدامین سیاست می تواند امنیت اسراییل در آینده را تامین کنند روبروست. نتن یاهو و هواداران، ممکن است که بتوانند با شعارهای عوام فریبانه چند روزی به حیات خود ادامه دهند. اما در دراز مدت می دانند که ملت خواهان حساب پس دادن خواهند بود. پس برای فرار از این تله نزدیک ترین و راحت ترین راه، نوعی تلافی جویی تا اندازه حمله به نظام اسلامی می باشد. اسراییل اطمینان دارد که در صورت برخورد به اشکال بزرگ، نیروی غرب مستقر در منطقه و به ویژه نیروی آمریکا، مجبور به مداخله است. بیمه جنگی بالاتر از این دیگر وجود ندارد.
5- نظام اسلامی، شکست خورده در تمام جبهه ها و به ویژه با خیزش تمام عیار ملی، از جنگ خارجی محدود استقبال می کند. بنا به گفته رهبر انقلاب اسلامی، جنگ موهبت الهی است. نه تنها قادر خواهد شد که ملت را با شعار دفاع از استقلال کشور، به دور خود جمع کند بلکه مانند دوران جنگ با عراق، بخاطر موقعیت غیر عادی دست به قلع و قم "زاویه داران" با نظام چه اصلاح طلبان و چه خیل عظیم هواداران نهضت "زن، زندگی و آزادی"، زنند. البته نظام اسلامی و به ویژه سپاه پاسداران خواهان جنگ تمام عیار که نابود گردنند نیستند. اما ابایی از این که زیر ساخت های دفاعی و یا اقتصادی ایران نابود گردد نیز نخواهند داشت. یا در هنگام حمله اسراییل به ایران، در دیگر نقاط منطقه، به عنوان نمونه ترکیه و آران راه ارتباطی ایران به ارمنستان را مسدود کنند، ناراحت نخواهند شد.
6- حتا اگر حمله نظامی به ایران نیز انجام نگیرد، تا مدتی نباید انتظار گرم شدن روابط ایران با غرب را داشت.[2] بدون تردید تمامی غرب، پس از این حمله، اجبار دارند که پشتیبانی بی چون و چرای خود از اسراییل را اعلان کنند. هر قدرت دیگر که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در این حمله دست داشته باشد، وسیله غرب محکوم است.
باید انتظار بی ثباتی شدید در منطقه را تا مدتی داشت. همچنین باید انتظار بالا رفتن وزنه عربستان و متحدین در سیاست منطقه و نقشی که به عنوان میانجی می توانند میان ایران و اسرائیل و میان فلسطینیان و اسراییل بازی کنند، نیز داشت. هر تشنجی در جهان، قیمت نفت را بالا می برد. در نتیجه عربستان و متحدین می توانند نقش مهمی در این مورد بازی کنند. در هر حال می توان گفت که عربستان از این حمله برنده خارج خواهد شد. بازندگان می توانند ملت ایران که خواهان جنگ نیست و حکومت راست اسراییل باشند. از سوی دیگر، می توان انتظار داشت که همیاری جهانی به خیزش ملی ایران افز ایش یابد البته با این امید که در راه اعمال رهبری برای این جنبش نباشند.
[1] - البته مقادیر قابل ملاحظه پول از کشورهای عربی و دیگر مسلمانان به عنوان کمک های مالی انسان دوستانه به فلسطین وارد می گردد که نویسنده امکان دست رسی به آمار آن را ندارد.
[2] - به احتمال محدودیت های مالی علیه ایران افزایش خواهد یافت.