علی کشتگر- ویژه خبرنامه گویا
آیا نواندیشان دینی ما اسلام را برتر از سایر ادیان میدانند؟ آیا به برابری کامل ادیان و مذاهب در سپهر جامعه باور دارند و یا آن که این برابری را فقط تحمل میکنند؟ به باور من در زمانه ما نواندیشی دینی مستلزم باور به برابری ادیان است نه تحمل.
حکیم رازی متفکر و فیلسوف بزرگ ایران، مرزبندیهای دینی و این که دین من از دین تو بهتر است را موجب ادامه جنگها و خونریزیها میان هفتاد و دو ملت جهان میدانست. (نقل به معنی).
شاعر بزرگ ما حافظ به تاسی از حکیم رازی میسراید:
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
و عماد خراسانی شاعر معاصر ایران هم میگوید:
این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری است
چون نظر نیک کنی کعبه و بت خانه یکی است
آیا "روشنفکری دینی" معاصر ایران از تفکرات فیلسوفان و شاعران گذشته ما عقب تر است؟
من البته نمیخواهم به آنان بی احترامی کنم و همواره به تلاشهایشان در مبارزه با تعصبات و تحجرات مذهبی ارج گذاشتهام و بر آن هستم که اگر جزم اندیشیها و خرافه پرستیهای مذهبی که همه این چهرههای موسوم به نواندیش دینی با آن مبارزه کرده و میکنند و در این راه بسیاری از آنان هزینههای سنگینی نیز پرداخت کردهاند، از دین اسلام زدوده شود بستر پذیرش برابری همه ادیان و مذاهب و عقاید در برابر قانون هموار میشود و راه بر نظام دموکراتیک که سکولاریسم یعنی جدائی کامل دین از دولت و حذف دین رسمی از قانون اساسی، دو شرط لازم آن است باز میشود.
احترام عمیق من به نرگس محمدی که به حق شایسته ترین فرد برای دریافت جایزه نوبل بود، از جمله در این است که او از سالها پیش پذیرفته است که دین امری خصوصی است، که شهروندان اعتقاد دینی خود را نباید در حوزه عمومی به رخ یکدیگر بکشند، که هیچ دینی نباید در امر دولت و کشور داری دخالت کند، که معتقدان به همه ادیان و عقاید چه مسلمان، چه یهودی، چه مسیحی، چه بهائی، چه زرتشتی و چه خداناباوران در همه حقوق شهروندی و در برابر همه فرصتها و بختهای اجتماعی برابرند. و البته همه اینها از موازین منشور حقوق بشراند. پیگیری شگفت انگیز، شجاعانه و صادقانه نرگس محمدی در مساله اصول و موازین حقوق بشر خود از باور عمیق وی به آنچه گفته شد سرچشمه میگیرد.
بگذار بگویم که نزدیک به یک ربع قرن پیش وقتی با آقای تقی رحمانی و خانم نرگس محمدی از نزدیک آشنا شدم در همان زمان همین اعتقاد راسخ به موازین حقوق بشر و باور به جدائی کامل دین از دولت، فسادزا بودن حکومتی دینی و ناسازگاری آن با ابتدائی ترین اصول دموکراسی و خصوصی بودن امر دین را از گفتگوهائی که داشتیم در نرگس محمدی جوان به وضوح مشاهده کردم و یادم نمیرود که من همواره از آن زمان به بعد از نرگس محمدی چنین شناختی داشتهام و وی را تحسین کردهام. و بعدها با دنبال کردن مبارزه خستگی ناپذیر او در راه برابری کامل شهروندان از هر عقیده، مذهب و جنسیتی به این نتیجه رسیدم که نرگس محمدی اگر هم باور دینی معینی داشته باشد آن را امری خصوصی میداند و مایل نیست مبارزات خود را به اعتقادات خصوصی خود مرتبط نماید. و من براستی امروز نه میدانم و نه میخواهم بدانم که او چه مذهبی دارد و در امر دین که مسالهای خصوصی است چه گونه فکر میکند. نرگس محمدی براستی میتواند سرمشقی باشد برای همه زنان و دختران ایران و همه کشورهای همسایه ایران از هر عقیده و مرام مذهبی و نه فقط "زنان مسلمان".
در بیانیه نواندیشان دینی آمده است: "هم چنین امیدواریم که این جایزه برای دیگر زنان مسلمان در جهان اسلام الهام بخش مبارزه علیه مردسالاری و ارتجاع مذهبی باشد. "
این آرزوی نواندیشان دینی در الهام گرفتن زنان مسلمان از نرگس محمدی البته آرزوی نیکی است که من نیز همین گونه آرزو میکنم.
اما فرمولبندی این امید و آرزو دارای اشکال است. چرا که نواندیشان دینی با تاکید بر "سایر زنان مسلمان" اولا به همه ما یادآور میشوند که نرگس محمدی یک "مسلمان" است که مساله خصوصی خود اوست و تاکید بر آن زیانبار است و ثانیا آن که او "سرمشق زن مسلمان" در کشورهای دیگر است. در حالی که او قاعدتا سرمشق همه زنان و دختران کشورهای همسایه از هر عقیده و مذهب و مرامی است.
من این فرمولبندی نواندیشان دینی را نه به سود برنده جایزه نوبل میدانم، و نه آن را اعتبار بخش تفکر نو اندیشی دینی.
فراموش نکنیم که تاکیدات خانم شیرین عبادی به مسلمان بودن و "شیعه اثنی عشری"بودن به اعتبار او در انظار نسل جوان ایران آن زمان و روشنفکران و حتی در انظار مسلمانانی که امر دین را خصوصی میدانند و نیز در انظار باورمندان به سایر عقاید مذهبی از سنی مذهبان گرفته تا سایر ادیان و خداناباوران لطمه زد. او بویژه پس از دریافت جایزه نباید مذهب خود را به حوزه عمومی آورد و این اشتباه نباید تکرار شود. چرا که از اعتبار جهانی و ملی و در نتیجه اثر گذاری برنده جایزه نوبل میکاهد.
من امیدوارم و تقریبا مطمئن هستم که نرگس محمدی مایل نباشد دین و مذهب خود را در مبارزه درخشانش برای حقوق بشر و دموکراسی به عرصه عمومی بیاورد.
امیدوارم این انتقاد مشفقانه و صمیمانه من کسی را نرنجاند.
علی کشتگر
حمایت محمد خاتمی و حسن خمینی از حمله حماس
ادعای کارشناس تلویزیون درباره زمین های فلسطین