احسان مهرابی - ایران وایر
«روحالله خمینی» پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ و آغاز حکمرانیاش بر ایران، دو بار بهصورت عمومی نگارش وصیتنامه خود را به اطلاع عموم رساند. بار دوم در برابر دوربینهای صداوسیما و با حضور سران سه قوه و نخستوزیر، آن را در نسخههای یکسان برای پس از مرگ خود تحویل مقامهای جمهوری اسلامی داد و از آماده بودن آن، ایرانیان را مطلع کرد. اینک علی خامنهای ۸۴ سال دارد و سوال این است که وصیتنامه او کجا و دست چه کسی است؟
***
خمینی در ۸۶ سالگی درگذشت. یکی از متنهایی که پس از فوت او تبلیغ بسیاری دربارهاش انجام شد، وصیتنامه رهبر تازه درگذشته بود. وصیت خمینی با عنوان «وصیتنامه سیاسی، الهی» در مدارس و دانشگاهها و مراکز آموزشی رسمی تبلیغ میشد و بارها چهرههای سیاسی، عملکرد خود را براساس وصیت خمینی عنوان کردند.
در دوره رهبری آقای خمینی، خبر تحویل وصیتنامه او به آستان قدس رضوی دو بار و با فواصل نسبتا کوتاه منتشر شد. در دوره رهبری خامنهای اما، صحبتی از وصیتنامه او نشده است. در سالهای اخیر نیز مطرح کردن این موضوع طبیعتا بحث جانشینی و ایران پس از مرگ او را، دوباره پررنگ میکند.
وصیتنامه خامنهای کجاست؟
تنها خبرها و روایتهایی که درباره وصیتنامه خامنهای مطرح شده، مربوط به وصیتهای او در در زمان شاه و همچنین دهه ۶۰ و دوره ترورهایی است که از قضا خامنهای از یکی از آنها در تیر ۱۳۶۰، جان سالم به در برد.
وصیت او در سال ۱۳۴۲ که براساس روایتها یک شب پس از حمله به مدرسه فیضیه نوشته شده، درباره موضوعاتی شخصی است و برخی نیز مربوط به قرضهای او ست. مطرح شده که او در دوره ترورهای دهه ۶۰ نیز وصیتی نوشته بود، اما در ۳۴ سال اخیر که او قدرتمندترین فرد ایران بوده، خبری درباره «وصیتنامه سیاسی» او هرگز منتشر نشده است.
در تعالیم اسلامی بر روی نوشتن وصیتنامه تاکید شده است. نوشتن «وصیتنامه سیاسی» کموبیش در میان چهرههای جمهوری اسلامی رواج داشته است. از این جهت ممکن است که خامنهای نیز وصیتنامه سیاسی نوشته، یا ویدیویی از او بهعنوان وصیتنامه ضبط شده باشد تا پس از مرگش منتشر شود. بااینحال برخلاف دوره رهبری آیتالله خمینی، بحثی درباره این وصیتنامه مطرح نمیشود.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
طبیعتا مطرح کردن موضوع وصیتنامه در هر دورهای بازتاب سیاسی خاصی پیدا میکرده و بهخصوص در سالهای اخیر، موضوع جانشینی را پررنگتر مطرح میکند.
درباره وصیتنامه «اکبر هاشمی رفسنجانی» روایتهای مختلفی مطرح شده، اما در نهایت اعلام شد که این وصیتنامه تحویل رهبر جمهوری اسلامی شده است. مدتی بعد اما اعلام شد که این متن نه یک وصیتنامه، بلکه یک نامه معمولی بوده است.
«فاطمه هاشمی»، دختر بزرگ او گفته بود که پدرش سه وصیتنامه در زمانهای مختلف نوشته بود. یکی هنگام حضور در زندان، دیگری بعد از حضور در جبهههای جنگ با عراق، و سومی در سال ۱۳۷۹، یعنی سه سال پس از پایان ریاست جمهوریاش.
او گفته بود که پدرش در وصیتنامه سال ۱۳۷۹ نیز نوشته که دوباره وصیتنامه دیگری خواهد نوشت، ولی آن وصیت نامه پیدا نشده است. دختر هاشمی رفسنجانی گفت که «همان موقعی که پدرم فوت شدند، آقایان آمدند و هرچه بود و نبود را با خودشان برداشتند و بردند.»
دفاتر او در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم مهروموم شد، اما نه خانواده و نه حکومت اعلام نکردند که آیا در آنجا ردی از وصیت و توصیه از او باقی مانده بود، یا نه.
«محسن هاشمی» چهار سال پس از مرگ مردی که نقش کلیدی در به قدرت رسیدن خامنهای داشت، اعلام کرد که وصیتنامه ۱۰۰ صفحه ای پدرش را تحویل رهبر جمهوری اسلامی داده و انتشار آن، منوط به صلاحدید خامنهای است.
او گفت که پدرش یک «متن قوی صد و خوردهای صفحه را در مدت تقریبا چهار الی پنج سالی بود که مینوشت، که این قرار بود که به یک وصیتنامه تبدیل شود که جدیتر بود»؛ اما به گفته، او این متن تکمیل نشده بود.
پسر هاشمی رفسنجانی گفته بود که چون خیلی از موارد وصیتنامه مربوط به رهبر جمهوری اسلامی بوده، آن را به او تحویل داده و متنی غیر یا کپی و نسخه دیگری از از آن ندارد. این اقدام خانواده هاشمی رفسنجانی یا به تعبیری محسن هاشمی، به یک نوع معامله با خامنهای تعبیر شد.
محسن هاشمی پس از مدت کوتاهی، بهنوعی سخنان سابق خود را پس گرفت و گفت که آن متن بهنوعی نامه به خامنهای بوده است و وصیتنامه محسوب نمیشود.
او گفت که هاشمی «در چند سال پایانی عمر، مشغول تحریرنامه مشروح» به خامنهای، بهعنوان دوست و همراه ۶۰ ساله بوده که با فوتش این نامه ناتمام ماند و «بنده به رسم امانت آن را تحویل رهبر انقلاب دادم و وصیتنامه جدیدی وجود ندارد».
وصیت نامههای خمینی
آیتالله خمینی نیز حداقل ۸ وصیت داشته که آخرین آن ساعاتی پس از مرگش در مجلس شورای اسلامی و توسط خامنهای قرائت شد. او پس از پیروزی انقلاب دو وصیتنامه سیاسی داشته که یکی مربوط به سال ۱۳۶۱ بوده و سپس آن را در سال ۱۳۶۶ اصلاح کرده است.
اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۱۳۶۱ خود نوشته است «احمد آقا (فرزند خمینی) اطلاع داد که امام وصیت نامهای در پاکت در بسته برای من فرستادهاند؛ پشت پاکت نوشتهاند بعد از مرگ معظمله باز شود. هم خیلی متاثر شدم و هم از اعتماد امام ممنون. آقای خامنهای گفتند که برای ایشان هم چنین پاکتی دادهاند. احمد آقا گفت که برای آقای (حسینعلی) منتظری هم نوشتهاند. لابد مطلب مهمی در آن است».
این وصیتنامه ۲۶بهمن۱۳۶۱ نوشته شده و یک نسخه از آن هم در جلسه افتتاحیه اولین دوره مجلس خبرگان رهبری در سال بعد، نزد این مجلس به امانت گذاشته شد تا بعد مرگ موسس جمهوری اسلامی، باز شود.
این وصیتنامه در سال ۱۳۶۶ تغییر کرد و در دو نسخه جهت نگهداری در مجلس خبرگان و آستان قدس رضوی، تحویل داده شد.
خبر این اقدام نیز منتشر و درباره آن تبلیغات انجام شد. در سالیان اخیر نیز فیلم هایی از تحویل وصیتنامه دوم منتشر شده است.
در دورههای مختلف، مقامات جمهوری اسلامی بر روی این وصیتنامه تاکید زیادی میکردند و دو جناح درون حکومتی بخشهای مدنظر خود را پررنگ میکردند. این موضوع اما در سالیان اخیر رنگ باخته است.
آیتالله خمینی نوشته بود که «این وصیتنامه را پس از مرگ من، احمد خمینی برای مردم بخواند و در صورت عذر، رییس محترم جمهور، یا رییس محترم شورای اسلامی، یا رییس محترم دیوان عالی کشور،این زحمت را بپذیرند و در صورت عذر، یکی از فقهای محترم نگهبان این زحمت را قبول نماید».
قرائت وصیتنامه توسط خامنهای، بهنوعی نمادی از مقدمهچینی برای رهبری او نیز بود که اینک ۳۴ سال از آن می گذرد. اطلاع رسانی درباره وصیتنامه، موضوعی است که برخلاف خمینی، برای خامنهای تاکنون اولویتی نداشته است. ممکن است نامشخص بودن وضعیت وصیتنامهاش، به مجموع پیچیدگیهای دوره حکمرانی او افزوده شود و به مجادلات دیگری دامن بزند که میراث او پس از مرگ خواهد بود.
اینکه اگر وصیت نامهای پس از مرگش خوانده شود، قطعا بشود گفت که متعلق به او و نسخه نهایی وصیت است، تنها زمانی قابل باور خواهد بود که از پیش در نسخههای متعدد به افراد و نهادهای مختلف سپرده شده باشد و افکار عمومی از آن مطلع باشد، یا اینکه وصیت او بهصورت ویدیویی باشد که در آن صورت، شکل جدیدی از خواستههای پس از مرگ محسوب خواهد شد.