در شرایط کنونی رخدادهای تاریخی یک قرن اخیر را که منجر به شکل گیری کشورها در منطقه خاور میانه شد به تاریخ دانان واگذار میکنم. آنچه اکنون اهمیت دارد توجه به سنگ بنای ظلمتی است که در حال پایه گذاری است.
نمیدانم در دنیا چه خبر است و باز مسیر سیاست در منطقه خاور میانه به چه سمت و سویی گام بر میدارد. اما برای من تعجب بر انگیز است که چرا بایدن و مکرون، ریئس جمهورهای آمریکا و فرانسه، شولتس، صدر اعظم آلمان و ریشی سوناک نخست وزیر انگلیس در سفر به اسرائیل از بکار بردن دو کلمه حرف یعنی «آتش بس» خود داری کردند؟ نمیدانم چرا در مقابل کشتار هزاران زن و کودک فلسطینی بی گناه برای تعارف هم شده به طور رسمی از نتانیاهو خواستار آتش بس نمیشوند. در این نوشته قصد ندارم که اعمال کشتار وحشیانه غیر نظامیان مردم اسرائیل توسط حماس توجیه شود اما این سوال برای من پیش میآید وقتی هزاران زن و کودک فلسطینی کشته میشود چرا از منظر حقوق بشری وجدان رهبران سیاسی آمریکا و اروپا به درد نمیآید؟ مگر رهبران این کشورها پیوسته و همواره به ما شرقیها درس حقوق بشر و اخلاق نمیدهند. اگر اشغال گری و تجاوز روسیه به اوکراین محکوم است پس چرا تجاوز واشغال سرزمینهای فلسطینی توسط این بچهی لوس آمریکا که اسرائیل باشد به این راحتی توجیه میشود؟
این سریال درد آور نیم قرن است هنوز ادامه دارد حالا سنگ بنای جدید ظلمت در حال شکل گیری است. انگار تاریخ به شکل وحشیانه به عقب بر میگردد. به باور من بستن راههای کمکهای انسان دوستانه و قطع آب و برق و دارو بر مردمان بی گناه غزه ضد انسانی ترین اقدام از طرف دولت اسرائیل است که متاسفانه در عمل مورد تائید آمریکا و اروپا است.
ببین دنیا را چه شده است که سفیر اسرائیل در سازمان ملل در تداوم سیاستهای افسار گسیخته اسرائیل با گستاخی خواهان اخراج گوترش از دبیر کلی سازمان ملل میشود. این در صورتی است که در نیم قرن اخیر اسرائیل همواره مصوبات سازمان ملل را با وتوی آمریکا به مسخره گرفته است. سازمان مللی که دیگر قدرت اجرایی ندارد و بیشتر به نهاد اخلاقی شبیه است. اما اسرائیل با تمام وقاحت به همین نهاد اخلاقی هم به شکل زننده بی اعتنایی میکند.
به باور من این غیر ممکن است که اسرائیل در طول نیم قرن اخیردر هر فرصتی مردم فلسطین را از خانه و کاشانه خود بیرون براند و و مردمان باقی مانده در مناطق اشغالی را مانند حیوانی در قفس نگه بدارد و با قلدری به مصوبات سازمان ملل بی اعتنا باشد و آخر سر هم از مردم فلسطین انتظار داشته باشد که واکنش و مقاومت صورت نگیرد.
در شرایط کنونی مبرم ترین خواسته پذیرش آتش بس میباشد. در حال حاصر حرف زدن از صلح مرغ پخته را هم به خنده میآورد. من نمیدانم با این اوضاع و احوال با بودن دیوانه هایی همچون نتانیاهو، خامنهای، حماس، و همچنان با سیاستهای کثیف آمریکا در موضوع فلسطین، و با وجود رهبران مطیع و ذلیل اروپا در مقابل آمریکا و اسرائیل چگونه میتوان به بر قراری صلح در منطقه اعتماد کرد.
البته با تمام چشم اندازهای تیره و تار نباید از یهودیان صلح طلب اسرائیل قطع امید کرد. امیدوارم فلسطینیهای این را دریابند کبوتر صلح برای پرواز به دو بال نیاز دارد. یک بالش ازآن خود فلسطینیها و بال دیگرش از آن یهودیان صلح طلب اسرائیل است.
اتابک فتحالهزاده
پنج پوزخند غیر مدنی، غیر حرفهای و مخرب، مجید محمدی