احمد وحدت خواه - ویژه خبرنامه گویا
نیروهای چپ گرای بریتانیا مارگارت تاچر نخست وزیر محافظه کار این کشور را نماد مخالفت با همه ارزشهای لیبرالیزم این کهنه ترین دموکراسی در میان کشورهای غربی می خواندند.
واقعیت این است که جهان امروز به جای جنگهای طبقاتی، صحنه نبرد ارزشها گشته است.
رژیم استبداد مذهبی جمهوری اسلامی تاکنون همه مخالفان، حتی وفادارترین آنها به خود را هم با توسل به خشونت و قتل عام از صحنه سیاسی کشور حذف کرده است.
اگرچه جنبش زن زندگی آزادی چالشی عظیم در برابر ادامه عمر منحوس آن بوده، با این حال با توجه به ریشه های ایدئولوژیکی این رژیم، حتی این جنبش هم از ارایه یک آلترناتیو عقیدتی در مقابل آن باز مانده است.
همیشه می توان آرمانهای سیاسی و عقیدتی جدیدی را برای آینده یک اجتماع آرزو کرد، اما چه ما بخواهیم یا نخواهیم در حال حاضر و در غیبت آن، یادآورترین آرمان ملت ایران برای آزادی و پیشرفت در دو قرن اخیر، در وجود انقلاب مشروطه نهفنته است.
مطرح کردن مشروطه خواهی در برابر ارتجاع مشروعه خواهی پیروان شیخ فضل الله نوری حاکم بر ایران اگرچه امری مثبت و مبارزاتی به شمار می رود، اگر دستاوردهای قابل لمس آن انقلاب عظیم اجتماعی که میهن گمگشته ما را به دامان جهان امروزین پرتاب کرد نشان ندهد اعتباری نخواهد داشت.
تاسیس سلسله پهلوی و دستاوردهای عظیم اجتماعی، فرهنگی و صنعتی و آموزشی دوران پادشاهی رضا شاه و محمد رضا شاه همان ارزشهایی هستند که آنها را به نماد ایدئولوژیکی مبارزاتی در مقابل رژیم ارتجاعی، سرکوبگر و ضد ملی جمهوری اسلامی تبدیل کرده است.
علیرغم همه جانفشانیها و مخالفتهای سازمانهای گوناگون اپوزیسون در ۴۴ سال گذشته هیچیک از آنها نتوانسته نقش و موقعیت این آلترناتیو عقیدتی را به دست بیاورد، زیرا آنها خود بخشی از این رژیم و در مقابل پهلوی گرایی بوده اند.
آنها می توانند با قبول این واقعیت در ساختن ایران آزاد و آباد فردا نقش داشته باشند.