زیدآبادی در حاشیه مناظره با علی خضریان گفت: دیروز در دانشگاه پلیتکنیک تهران با علی خضریان، نمایندۀ مجلس از جناح اصولگرا بر سر «مشارکت در انتخابات» مناظره داشتم اما تشریفات امنیتی ورود به دانشگاه کمتر از پادگان نبود....
تشریفات امنیتی ورود به دانشگاه واقعاً کمتر از پادگان نبود. با آنکه به من گفته شده بود، برای ورودم به دانشگاه هماهنگی صورت گرفته است، با این حال، چند دقیقه معطلِ استعلام نگهبانان از اینجا و آنجا شدم.
در داخل دانشگاه نیز اثری از شور و هیجان اواخر دهۀ ۷۰ و اوایل دهۀ ۸۰ دیده نمیشد. سرخوردگی و پژمردگی سیاسی در بین دانشجویان آشکار بود. این سرخوردگی خود را در میزان حضور دانشجویان در سالن مناظره نشان داده بود. جمعیتی بین ۴۰ تا ۵۰ نفر در سالن جمع آمده بودند که عمدتاً اعضای تشکلهای متنوع و همسوی اصولگرا در دانشگاه بودند. ظاهراً در هر دانشگاهی چندین تشکل با اسامی و عناوین مختلف، اما همگی با خط مشی اصولگرایی فعالیت میکنند، اما تشکلهای غیرهمسو، یا به یک یا دو مورد محدود میشوند و یا اصلاً وجود ندارند.
در ابتدای مناظره با آقای خضریان، با اشاره به جمعیت سالن، موضوع سیاستزدایی از دانشگاهها و سرخوردگی سیاسی دانشجویان را مطرح کردم، اما آقای خضریان با نشان دادن عکسی از سخنرانی علی افشاری در دهۀ ۸۰ در یکی از سالنهای دانشگاه پلیتکنیک که شمار معدودی مستمع در آن حضور داشت، مدعی شد که در همان دورۀ اصلاحات نیز وضع بر همین منوال بوده و چیزی از این جهت تغییر نکرده است!
واقعیت، اما این است که خیلی چیزها از آن تاریخ تاکنون تغییر کرده است. در دوران اصلاحات با آنکه دانشجویان نسبت به اصلاح امور از بالا اظهار ناامیدی میکردند، اما خالی از شور و نشاط نبودند و بهخصوص نسبت به پدید آمدن فرصتهای تازهای برای تحول مثبت در کشور امیدواری داشتند. امروز، اما گویی نهفقط امید به بهبود اوضاع رنگ باخته است، بلکه حس و حالی هم برای هر گونه عملِ معطوف به اصلاح شرایط دیده نمیشود.
جوانان تحصیلکرده و یا صاحب تخصص، دستهدسته از کشور مهاجرت یا به تعبیری فرار میکنند. جامعۀ ایرانی در حال خالی شدن از استعدادها و سرمایههای انسانی خود است. گمان میکردم این نکته را لااقل نمایندگان مجلس کنونی لمس کرده و درصدد چارهاندیشی برای آن باشند. از همین رو، این موضوع را در جریان مناظره چندین بار مطرح کردم.
حالا نوبت ادامه بازی در تهران است!