
عرفان قانعی فرد - خبرگزاری ایرانشهر
احتمالاً پس از خامنه ای، خلافت اسلامی ولایت فقیه در تهران، گزینه ای قابل طرح و عرضه ندارد. بارها نوشته و گفته ام که بحران پس از خامنه ای در ایران، رخدادی جدی و دامنه دار است. در صورتی که مجتبی خامنه ای یا ابراهیم رئیسی را به عنوان جانشین برگزینند، عملاً و علناً، گزینه ای توهین آمیز به مردم جامعه ایران است. اگر مجتبی خامنه ای به عنوان جانشین معرفی شود همانند خلفای اموی و عباسی خواهد شد که خلافت موروثی می شود. ولی باید توجه داشت که به محض معرفی او، جامعه ایران دچار فروپاشی می شود، زیرا کینه و دشمنی مردم با نظام مُلا چیزی فراتر از تصور است.
ملایان از "دورانی که دین خود را آوردند و شاهنشاهی ما را بردند" ایران به سراشیبی سقوط، فساد و انحطاط افتاد. این دین از اساس، وسیله غارتگری ثروت و قدرت بوده است و به هر قیمتی و با خلق هر جنایتی می خواسته و می خواهند قدرت را حفظ کنند.
تاریخ اسلام، چیزی جز رسیدن به قدرت و سلطه نمی باشد. حتی در همان سال های اول خلافت، چهار خلیفه اسلام برای رسیدن به قدرت به ضرب شمشیر خود مسلمانان - نه دشمنان اسلام - کشته شدند و پنج نفر هم به دست جانشینان خود مسموم شدند و ...
صفحات سیاه تاریخ، نمونه های بی شماری از جنگ های داخلی و تسویه حساب درونی دارد. همه رهبران خلافت اسلامی که هیچ اصالتی ندارند، با لباس معنوی می خواهند به قدرت خود تقدس بخشند که در واقع یک نوع حقه بازی، دروغ پردازی و مشروعیت جعلی است. همگی شان مدعی اند که نماینده خدا هستند و می خواهند اسلام را نجات دهند. اکثر رهبران اسلام خلافکار، غارتگر، قاتل و فریبکار بوده اند. گویی که اسلام راهی جز شمشیر، قتل عام، کشور گشایی، فریبکاری و کشتار ندارد.
حکومت مُلاها در واقع، عصاره و خلاصه ای از کارنامه ۱۴۰۰ ساله خلافت اسلامی در تاریخ می باشد. خمینی از همان لحظه اول، با دروغ حرکتش را آغاز کرد. گفتمان خمینیسم، انبانی از توحش، بربریت و جنایت بوده است. با رأی جامعه و دموکراسی هم به قدرت تکیه نزد، اما ۱۰ سال ماند و پس از وی هم خامنه ای تقریباً نزدیک به ۳۵ سال است که بر قدرت چنگ زده است. از زمستان بی بهار ۱۹۷۹، حکومتی بر سر کار آمده که ولی فقیه در قضاوت، سیاست، درآمد و قدرت کشور دخالت می کند و خود را بالاتر از قانون می داند.