در انتخابات قبل هم نوشتم که رای ندادن اکثریت مردم ایران یک امر مسلم است. سال ۸۸ حکومت نکبت آخرین ذرات اعتماد مردم به سیستم انتخاباتی اش را با حذف نخست وزیر محبوب امام راحل و معتقد به بازگشت به دوران «طلایی» او از میان بُرد و امروز جز یک مُشت جیره بگیر و نوکر روزمزد که اگر حکومت برود نام و نان آن ها هم با حکومت می رود کسی حتی در سطوح بالای سیاست داخل ایران اعتقاد به انتخابات و گزینش کسانی که حتی به اندازه ی یک اپسیلون بتوانند اوضاع مردم را بهتر کنند ندارد.
اما این که ما رای نمی دهیم کافی نیست و چیزی را به کسی ثابت نمی کند. حکومت آن مقدار رایی را که لازم می داند برای مان از صندوق ها بیرون می آورد و تعدادی را هم به مجلس می فرستد. در شهرستان های کوچک که نامزد انتخاباتی می تواند با اختلاف چند هزار رای وارد مجلس شود، جنگ میان مرده خور ها شدیدتر و امکان حضور افراد محلی بیشتر از شهرهای بزرگ است.
بچه هایی که اهل عکس و فیلم هستند و از خطر دستگیری و گرفتار شدن نمی ترسند، باید سعی کنند با رعایت احتیاط، از نقاط مختلف شهر، از حوزه های خلوت، از نبودن مردم در خیابان ها و کنار حوزه ها در ساعات مختلف روز فیلم و عکس تهیه کنند و این سندی باشد برای عدم حضور مردم در این انتخابات مهوع، تا اگر حکومت ادعایی بر خلاف آن کرد با این فیلم ها و عکس ها این دروغ هم مثل دروغ های دیگرش آشکار شود.
آش عدم حضور مردم این قدر این بار شور شده است که سدعلی شخصا به صدا در آمده و استدلال کرده که اگر رای بدهید، ممکن است چیزی بشود ولی اگر رای ندهید هیچ چیز نمی شود و با این استدلال آبکی خواهان حضور مردم در انتخابات شده که به گفته ی او حمایت مردم از حکومت را به جهان نشان خواهد داد.
ما دقیقا باید بر عکس این را نشان دهیم که اکثریت مردم ایران، سال هاست که نه تنها حامی حکومت نکبت نیستند بلکه خواهان بر افتادن آن به فضاحت بار ترین شکل ممکن هستند. نمایش انتخابات، اتفاقا ابزاری ست که حکومت خودش هر چند سال یک بار در اختیار مردم قرار می دهد تا با «نشان دادن» عدم حضورشان این نفرت عظیم را به رخ دنیا بکشند.