Friday, Mar 1, 2024

صفحه نخست » رقاصِ شش کلاسه، مهران رفیعی

Mehran_Rafiei_2.jpg

برون زد ز درزی رموزِ پسر
که رقص رییسی بیامد به سر
خبرچین جوان است و آزرده جان
کلامش شبیهِ فُسیلان مَدان
زمانه چو گردد ز رقاص سیر
بسویش پراند ز پهپاد تیر
الهی است اطوارِ این خوش بیان
که هرگز نرقصد مگر بهرِ نان
گر ایزد بدوزد نگاهی به پیست
بسرعت شناسد که خوش رقص کیست
زمانی که پایش به مکتب رسید
به عمرش نشانی ز هفتم ندید
دلش را سپرده به نسلِ جوان
حجابی نکوبد به فرقِ زنان
چو در کُنجِ حوزه دو واکسن بساخت
به علمِ طبابت بسختی بتاخت
بگیر و ببندی نبندد بکار
بگرید که جنگل شده چوبِ دار
جهان گشت گلشن ز آنگوزمان
سپاه و ولایت از او شادمان
ز مهرش به مرغ و زرشک و کباب
قطارِ زیارت رَوَد پر شتاب
مهاری که او بر تورم بزد
کسی در ولایاتِ عالم نزد
ز روزی که هرشب بخواند دعا
نیاید دگر سویِ ایران بلا
نباشد روا حذفِ این بندباز
که از زهد او شد وطن سرفراز
بخواهم مگر از خدایانِ روس
که رقاصِ قُدسی نماید جلوس

مهران رفیعی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy