در زمان تنش‌های شدید میان ایران و اسرائیل، که احتمال وقوع جنگ بین دو کشور وجود دارد، این پرسش باید در رأس سیاست‌گذاران ایران قرار گیرد. بررسی و تحلیل عینی منافع ملی ایران از جمله منافع امنیت ملی در اینجا برای پاسخ مناسب به این سوال ضروری است. یک ملت تنها زمانی باید علیه ملت دیگری جنگ کند که منافع ملی حیاتی آن تهدید شود. اما این پیش نیاز مهم که مستلزم نشانه های قطعی تهدید قریب الوقوع اسرائیل علیه منافع ملی ایران است، امروز در یک کلام وجود ندارد. البته مردم ایران به درستی از بدرفتاری ظالمانه اسرائیل با فلسطینی های هم مرز با نسل کشی ناراحت و حتی خشمگین هستند. با این حال، این را نباید با حمایت مردمی از رویارویی مستقیم با دولت اسرائیل که از مرزهای ایران دور است، اشتباه گرفت.قطعاً ترور اخیر ژنرال‌های ارشد ایران توسط اسرائیل در ساختمان کنسولگری ایران در سوریه، تنش‌ها را تشدید کرده است. با این حال، نباید به این موضوع به صورت مجزا نگاه کرد و باید در چارچوب جنگ نیابتی ایران علیه اسرائیل، از طریق متحدانش در عراق، یمن، لبنان و سرزمین‌های اشغالی تحلیل شود. از نقطه نظر اسراییل، ایران ماه‌هاست که از آن خون‌ریزی می‌کند و خسارات جدی به اقتصاد و جمعیت اسرائیل وارد می‌کند که برخی از آنها به پناهندگان داخلی تبدیل شده‌اند. اقدامات ایران نشان می دهد که رهبران تهران طرفدار یک جنگ طولانی در غزه هستند که ماشین جنگی اسرائیل را خنثی می کند و بهای زیادی بر هژمونی منطقه ای اسرائیل می گیرد. این استراتژی ایران تاکنون به سختی‌های جدی برای مردم فلسطین و همچنین زندگی برخی از پرسنل نظامی ایرانی در سوریه تبدیل شده است. گر ایران واقعاً به فکر فلسطینی‌ها بود، رفتار دیگری داشت و با دقت بیشتری نسبت به عواقب آن برای مردم بی‌دفاع غزه رفتار می‌کرد.
اکنون احتمال متمایز یک ضربه جدی در نتیجه رویکرد رادیکالیزه ایران به مشکل اسرائیل و فلسطین وجود دارد.اسرائیلی‌ها اکنون فرصتی بی‌نظیر را حس می‌کنند تا به دنبال تأسیسات هسته‌ای ایران بروند، مشابه آنچه که بیش از چهل سال پیش علیه تأسیسات هسته‌ای صدام حسین انجام دادند. حتی اگر ایران علیه اسرائیل مقابله به مثل نکند، با توجه به گزارش‌های مختلف اسرائیل مبنی بر برنامه‌ریزی آنها برای هدف قرار دادن تأسیسات هسته‌ای ایران، هیچ تضمینی وجود ندارد که اسرائیل بهانه‌ای برای اجرای این هدف ایجاد نکند. این بدان معناست که دولت ایران در واقع جعبه پاندورا را گشوده است که ممکن است به زودی علیه آن نتیجه معکوس داشته باشد.این بدان معناست که دولت ایران در واقع جعبه پاندورا را گشوده است که ممکن است به زودی علیه آن نتیجه معکوس داشته باشد.
حمله محدود به اسرائیل به این معنا نیست که اسرائیل خود را محدود می کند و از آن به عنوان بهانه ای برای حمله و نابودی دارایی های هسته ای ایران استفاده نمی کند.در نتیجه، رهبران ایران باید در تاریکی در مورد ماهیت واکنش اسرائیل تصمیم بگیرند، اگرچه عمل کردن از زاویه بدترین سناریو منطقی است. فقدان اشتیاق در میان مردم ایران برای جنگ با اسرائیل، که ناشی از فقدان منافع ملی حیاتی است، مانع بزرگی در برابر هرگونه سیاست جنگی علیه اسرائیل است. بدون شک، اگر ایران و اسرائیل وارد جنگ شوند، دامنه نارضایتی مردم علیه رژیم بیشتر خواهد شد.اقتصاد ایران در حال حاضر تحت تأثیر ابرهای جنگی که بر فراز ایران می چرخد، است و این تازه آغاز راه است.
آسیب هایی که به اقتصاد ایران وارد می شود شامل فرار سرمایه، کاهش قیمت ارز و ... خواهد بود. به عبارت دیگر، منافع ملی ایران در نتیجه یک جنگ انتخابی و نه ضرورتی آسیب خواهد دید. بنابراین یک تغییر سیاست منطقی ضروری است و در حال حاضر در ایران وجود ندارد، تغییری که در بحث جنگ و صلح از کانال منافع ملی منحرف نمی شودو توجیه دینی را جایگزین منافع ذاتی ملی نمی کند. جنگ صلیبی مذهبی ایران علیه اسرائیل دارای محدودیت‌های مشخصی است که منافع ملی حیاتی آن را خلاصه می‌کند و رهبران ایران باید به آن محدودیت‌ها احترام بگذارند.
بعد از بیت المقدس، همدان، مهران مصطفوی
عاقبت فیل موش زائید، علی اکبر امیدمهر
