وقتی نیروی کنترل حجاب به خیابان میآید جامعه احساس میکند با نیروی بیگانه طرف شده
رویداد ۲۴ |امیرحسین جعفری: برخوردها با حجاب دوباره آغاز شده و فارغ از نتایج لحظهای آن که به نظر نمیرسد موجب اقناع جامعه شده باشد، نتایج جامعهشناسانه بغرنجی را به دنبال دارد. بخشی از نسل جدید با قرائت فعلی از مسأله سبک زندگی و نوع برخوردها برای حاکم کردن آن قرائت فاصله دارد و مسیرهای فعلی چندان موجب قانع شدن آنها درباره این مسأله نخواهد شد.
درباره پیامدهای اجتماعی برخورد با مسأله پوشش در جامعه گفتگو کردهایم با تقی آزادارمکی، جامعهشناس. بخشهای مهم این گفتگو را بخوانید:
*مشکل اصلی در مسأله حجاب این است که مدیران و افراد فعال در این زمینه درکی از وضعیت تحولات فرهنگی جامعه ایران ندارند و بر اساس یک نگاه کور عمل میکنند؛ فکر میکنند هر تصمیمی که بگیرند و اراده کنند آن را محقق کنند، مردم تمکین میکنند.
* گروههای اجتماعی در ایران و در سه دهه اخیر وضعیت متفاوتی از سه دهه گذشته پیدا کردهاند. من به قبل از انقلاب هم کاری ندارم، مسأله سه دهه اخیر است. گروههای اجتماعی این روزها مسائل را خودشان میشناسند و خودشان داوری میکنند. ما با جامعهای مواجه هستیم که از دولت و نظام سیاسی عبور کرده است. در گذشته، جامعه در کنار نهادسیاسی بود و هر اراده از سوی نهاد سیاسی میتوانست واکنش مثبت و منفی جامعه را داشته باشد اما امروز جامعه ما از نظام سیاسی عبور کرده و خودکنترل شده است.
*در مسأله خانواده، سفر، تفریح، دینداری و... اینطور نیست که جامعه نگاهش به قدرت باشد و از آن طرف، نهاد قدرت هم مردم را حمایت کند. در نتیجه ما با یک جامعه خوداستقلال مواجه هستیم.
*نظام سیاسی اراده کرده که جامعه را کنترل کند، اما مردم عبور کردهاند و رابطهشان با قدرت رابطه دو نهاد غریبه و بیگانه از هم است. به همین خاطر وقتی نیروی کنترل حجاب به خیابان میآید و خواهان کنترل است، جامعه احساس میکند نیروی بیگانه آمده و میخواهد او را مجازات کند. در این شرایط دو طرف بازندهاند و نظام کنترلی نتیجه نمیگیرد و مردم هم احساس نزدیکی با نظام سیاسی نمیکنند.
سیاستهای کنترلی شکست خوردهاند و جامعه هم واکنش تند نشان میدهد. به همین خاطر وقتی نیروی انتظامی برخورد میکند، تبدیل به یک چالش میشود و جمعیت قابل توجهی درگیر میشوند. این مسأله جامعه را به خود فرومی برد و غریبگیاش با قدرت بیشتر میشود.
آیا رفتار حکومت، جامعه را نگران میکند؟
جامعه دچار ترس و استرس نمیشود و با قدرت رابطهای ندارد که در مقابلاش نگران شود. ما با دورهای روبهرو هستیم که مردم و کسانیکه حجاب را رعایت نمیکنند، صدایشان بیشتر شده و اعتراض بیشتری دارند. جریمههای بیحجابی در ماشینها، نه تنها تعداد بیحجابها را کم نکرد بلکه مسأله را پیچیدهتر هم کرده است.
*در سطح فردی نتیجه این رفتارها ناامیدی فرهنگی و دورشدن از ارزش هاست. هرآنچه در گذشته عناصر فرهنگی نامیده میشدند حالا مردم از آنها دور شدهاند. مردم با این رفتارهای تندِ کنترلی حکومت بیشتر هم تشویق به دورشدن از ارزشهای فرهنگی میشوند.
*در سطح اجتماعی، تضاد و تقابل با نظام سیاسی بیشتر میشود؛ اگر نظام سیاسی تا دیروز نمیتوانست بحران ناکارآمدی اقتصادی را حل کند و به همین علیت فاصلهاش از جامعه زیاد میشد، از امروز از نظر فرهنگی این اتفاق میافتد و یک جداافتادگی عجیب بین نظام فرهنگی و مردم ایجاد میشود و برآیند نهایی آن تغییرات عجیب در سطح فرهنگ و اخلاق و دین و روابط اجتماعی است. ما در آینده با تداوم این روند، جامعه را به عرصه برهنگی میبریم.
راهحل چیست؟
*اگر در گذشته عده کمی طالب این صحنه بودند، حالا با فشار بیشتر، بخش بیشتری به تجلیل از برهنگی و حمایت از بیحجابان میپردازند. آن چیزی در نهایت شکل میگیرد چیزیاست که نه جامعه میخواست و نه نظام سیاسی!
*شیوهها را عوض کرد و یک سری آدم صاحب عقل در یک فضای آزاد باید کمک کنند تا از این بحران عبور کنیم و مردم را به دوستی و پیراستگی دعوت کنند. این بحران ساخته نظام سیاسی است که جامعه در آن بازی میکند. نباید از بیحجابی به بیاخلاقی برسیم. این بحران، بحرانهای دیگر تولید میکند.