احمد وحدت خواه - ویژه خبرنامه گویا
صحنه تحولات سیاسی ملت ایران، و به تبع آن آینده کشور ما، در حال عبور از یک پیچ تاریخی است.
در داخل کشور، اوضاع اسفبار اقتصادی، فقر و تنگدستی، انواع بیماریهای جسمانی و روانی شهروندان در بستر کمبود دارو و درمان پزشکی، نابودی محیط زیست، اختناق و سرکوب هرگونه دادخواهی، فاشیزم گشتاپویی علیه زنان، فساد و چپاول و غارت سرمایه های مادی و معنوی کشور، بی آیندگی برای نسل جوان، اضطراب اجتماعی از احتمال وقوع یک جنگ ناخواسته، و هر مصیبتی که تصور آن برای یک ملت ممکن است، حاکم است.
در بیرون از کشور، جوامع ایرانیان از شرق تا غرب جهان با توجه به احساس میهن دوستی آنها و استفاده از آزادیهای مدنی کشورهای محل زندگی خود صدای آزادی و تغییر خواهی ملت خود را فریاد و به گوش جامعه جهانی می رسانند.
در این میان مهدی نصیری از وابستگان ظاهرا پیشین عقیدتی رژیم جمهوری اسلامی با درخواست همگرایی میان شاهزاده رضا پهلوی و مصطفی تاجزاده از جناح رادیکال اصلاح طلبان برای گذار از این پیچ تاریخی، واکنش های گسترده ای را بر انگیخته است.
افرادی مانند غلامحسین کرباسچی شهردار سابق پایتخت و اکبر گنجی اسلام گرای تبعیدی یکی مزورانه با به زیر سوال بردن «تعادل فکری» مهدی نصیری و دیگری ابلهانه با طرح اینکه او «نقشه خامنه ای» برای بی اعتبار کردن شاهزاده رضا پهلوی است درصدد بی اعتبار کردن پیشنهاد سیاسی مهدی نصیری برآمده اند و به قول خودمان خواسته اند گربه را دم درحجله بکشند.
آنها هنوز به «امام زادگی» عقیدتی خودشان پایبند هستند اما مهدی نصیری از بطن جامعه ایران می آید و درک او از شرایط کنونی آن و اوضاع درون رژیم می تواند به مانند یک نظرسنجی عمومی ملت در فقدان آزادی برای ابراز خواسته واقعی آنها برای آینده کشور و مسیر رسیدن به سعادت آن باشد.
واقعیت این است همچنانکه پوزیسیون (حاکمیت سرکوبگر رژیم) در داخل کشور غالب است، ما اپوزیسیون متحدی به معنای دقیق کلمه در مقابل آن نداریم ولی خواست اکثریت مردم کشور پایان اوضاع ناهنجار و نفس گیر حاکم بر آن و بازگشت به شرایطی است که آنها با توجه به منابع گسترده انسانی و طبیعی آن به شکل یک ملت نرمال در میان سایر ملل جهان زندگی کنند.
پرواضح که ملتی که ما از آن صحبت می کنیم از اقوام و گروه ها و سازمان های با عقاید و تفکرات و آرمانهای سیاسی گوناگونی تشکیل می شود که تنها بستر همبستگی آنها را باید ایرانی بودن، داشتن زبان مشترک ملی، زندگی در یک جغرافیا و فرهنگ مشخص تاریخی و چند زیر هویت دیگر دانست.
آقای تاج زاده تنها عضو و نماینده بخشی از اجزای این موزايیک ملی است اما شاهزاده رضا پهلوی به درستی خود را نماینده ایران و ایرانی با هر دیدگاه و عقیده و مذهب و قومیت در زیر پرچم سه رنگ شیر و خورشید مبارزه برای آزادی و پیشرفت کشور از راه سرنگون کردن رژیم جمهوری اسلامی می داند.
اگر آقایان تاج زاده و مهدی نصیری و همفکران آنها با این موقعیت و سیاست شاهزاده رضا پهلوی موافق هستند، آنها خود به خود با او به یک اتحاد و همگرایی معنوی رسیده اند و نیازی به اعلام آن هم نخواهد بود!
تلقی بیمارگونه مقامات نظام از کشف حجاب
سفارش هادی خرسندی به رضا پهلوی