مهدی نصیری
جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام و سیستم، اوصاف متعددی دارد: فشل و ناکارآمد، فاسد، مستبد و سرکوبگر اما به نظرم برجستهترین وصف سیستماتیکش دروغگویی است.
این وصف هر روزه نمودهایی دارد اما در ایام انتخابات و تبلیغات انتخاباتی جلوههای ویژهای پیدا میکند. همه دروغ میگویند: از خود نظام گرفته تا دستگاههای سیاسی و رسانههای حکومتی تا نامزدها، حتی نامزد اصلاح طلبان.
نظام به دروغ میگوید انتخابات و رأی مردم برایش تعیینکننده است، در حالی که به دروغ رأیگیری مهندسی شده و استصوابی را انتخابات می نامد.
کاندیداها به رهبر و سیاستهایش اعلام وفاداری میکنند اما در تبلیغات انتخاباتی وعدههایی میدهند که همگی در تعارض با سیاستهای رهبر است. کاندیداهایی که مدافع حجاب اجباری و فیلترینگ فضای مجازی بودهاند با صراحت تمام و به دروغ خود را مخالف آن اعلام میکنند.
صدا و سیما در ایام تبلیغات، فضای اظهار نظر را اندکی باز میکند و حتی کارشناسی را که در شرایط عادی اجازه ورود به رسانه را برای دقایقی به او نمیدهد، به عنوان مجری و پرسشگر به کار میگیرد، اما بلافاصله در فردای انتخابات دوباره چهره سانسورچی خود را نشان میدهد.
نامزدی که میداند اختیارات وزیر خارجه اش در حد صفر است، وعده تغییر سیاست خارجی را میدهد و البته موقع ثبت نام هم اعلام کرده که مجری سیاستهای رهبری است و در سخنرانیهای انتخاباتی اش هم تاکید میکند که ذوب در مقام معظم است!
نامزدهایی که تا چند روز قبل به تبعیت از رهبر فرهمندشان کشور را در قلهها می دیدند، در نطقها و مناظرات انتخاباتی، تصویری ویران از کشور عرضه کرده و خود را منجی ایران معرفی میکنند! و دهها دروغ دیگری که همه شاهد آن هستیم.
چه جنایت عظیمی جمهوری اسلامی در حق این ملت و کشور کرده که اولا بعنوان یکی از دروغگوترین نظامهای سیاسی دنیا شناخته میشود و ثانیا آن چنان جمعی از الیت و نخبگان و نیز بخشی از مردمش را به تحقیر کشانده که امید دارند در بستری گسترده از دروغ و دروغگویی، راهی برای نجات جامعه بگشایند.
ظاهرا در ایران تنها با استقرار یک نظام دینیِ مبتنی بر ولایت فقیه میشد چنین سیستم فاسد، فشل، مستبد و دروغگویی را در هالهای از تقدس مستقر کرد و یک ملت را این چنین به استیصال و انسداد کشاند اما آیا تا کی باید در برابر این سیستم تمکین کرد؟ آیا ملت ایران واجد این استعداد نیست که نظامی نو را برای خود ترسیم کند وبا همراهی و اتحاد روشنفکران و نخبگان و جریانهای سیاسی خود در پی استقرار آن بر آید؟!
ممکن است گفته شود با این نظام نمیتوان سرشاخ شد و باید او را با دروغ و تملق و حیله، رام و سربه راه کرد، خب اگر نظام از شما زرنگتر بود، چی؟ تا که میخواهید یوغ بندگیاش را به گردن داشته باشید و شاهد ویرانی و تمام شدن ایران باشید؟! پس خداوند صفت شجاعت و فداکاری و ایثار را برای چه شرایط و روزهایی در وجود آدمیان به ودیعت نهاده است؟!
طرح حمله داعش به بازیکنان رئال مادرید خنثی شد