Monday, Jul 29, 2024

صفحه نخست » کلیشه‌های جنسیتی، عاملی مهم برای قتل‌های ناموسی، شهلا عبقری

Shahla_abghari_2.jpgکلیشه‌‌ها‌ی جنسیتی تفکرات قالبی هستند که در ذهن افراد جامعه در اثر پذیرش از جامعه بوجود می‌آیند، فرد ارزش‌ها و هنجارهای جامعه را می‌آموزد و ان‌ها را درونی می‌کند. این کلیشه‌ها از طریق خانواده، خانه، فامیل، دوست، مدرسه، کوچه و خیابان و آنچه که در جامعه وجود دارد وارزش سازی برایش شده به فرد منتقل میشود و رفتار فرد را می‌سازد و حتی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.

بچه‌ای که از مادر متولد میشود جنس بیولوژیکی دختر و یا پسر را دارد، و با ویژگی‌های جسمی یا ژنتیک، مانند اندام تناسلی، کروموزوم‌ها، هورمون‌ها تعیین می‌شود که به آناتومی بدن و ژن‌ها ارتباط دارند. کلیشه‌های جنسیتی ژنتیکی نیستند و پدیده‌های پرداخته شده جامعه‌اند و مربوط به جنسیت میشوند. جنسیت اعمال و رفتار یک فرد با در نظر گرفتن رفتاری که جامعه از او انتظار دارد می‌باشد.
بعنوان مثال وقتی که یک فرد ویژگی‌های جنسی زنانه دارد و خود را یک دختر می‌شناسد بایست خود را با ارزش‌ها و رفتارهای «دخترانه‌ای» که جامعه برای او از پیش تعیین کرده است، ابراز کند. جنسیت نقش‌های مشخصی را برای زن تعیین می‌کند و فرد حتی به اجبار به آن تن میدهد. بنابراین جنسیت و نقش‌های جنسیتی ساخته و پرداخته جامعه‌اند. البته هر جامعه‌ای برحسب فرهنگ خاص خود انتظارات مشخصی از نقش‌های جنسیتی خود دارد و این انتظارات جنسیتی می‌تواند در جوامع مختلف متفاوت باشد.

در جوامع مرد سالار که زنان در تملک مردان هستند و کنترل زنان یکی از مهم‌‏ترین اهداف است، رفتارها و اعمال و نقش‌های مشخصی برای زنان تعیین میشود که بوجود آورنده تبعیض یا نابرابری جنسیتی است. کلیشه‌سازی جنسیتی که ویژگی‌ها و تفاوت‌های قالبی برای یک جنسیت است بیشتر در جوامع مردسالار برای زنان بوجود آورده می‌شود. مردان جامعه انتظار دارند که زنان بنا بر همان کلیشه‌های جنسیتی رفتار کنند و اگر زنان برخلاف آن عمل کنند یا باید مجبورشان کرد که زیر بار کلیشه‌ها بروند و اگر نرفتند مساله ناموس و غیرت مطرح میشود و قتل‌های ناموسی!

فشار‌های اجتماعی در نگهداری کلیشه‌های جنسیتی بسیار برجسته است. نقش‌ها و کلیشه‌های جنسیتی، انتظارات مشخصی در جامعه به وجود می‌آورند که به وجود آورنده فشارهای اجتماعی درباره‌ی رفتار و کردار زنان ویا هر جنسی دیگر می‌باشند. و همین فشارهای اجتماعی باعث میشود که فرد این کلیشه‌ها را گردن نهد زیرا در غیر این صورت از سوی جامعه و افراد طرد و حتی تنبه می‌شود. فشارهای اجتماعی در قتل‌های ناموسی عامل مهمی است. دختری که بوسیله پدرش به قتل رسید و پدر پس از قتل به اطرافیان گفت که" حالا راحت شدید"، نمونه‌ای است ازفشار اجتماعی که چقدر تاثیر گذار در افزایش قتل‌های ناموسی هستند.

با بالا رقتن آگاهی‌های برابری جنسیتی، جوانان و دختران ما تلاش می‌کنند که زیر بار کلیشه‌های جنسیتی و فشارهای اجتماعی نروند، بسیاری از آنان به این باور رسیده‌اند که " جنسیتمان هرچه که باشد، باید به خودمان اجازه بدهیم تا طبق میل و خواسته‌ی خودمان زندگی کنیم". و شاید بتوان گفت که همین باور و ایستادگی در مقابله با کلیشه‌های جنسیتی آمار قتل‌های ناموسی را بالا برده است زیرا دختران و جوانان ما به جنگ کلیشه‌های جنسیتی رفته‌اند.

یک جامعه‌شناس مسائل اجتماعی ایران با عنوان کردن خشونت‏‌های خانگی و خانوادگی و قدرت مندی مردان بر زنان، می‌گوید: "برخی سنت‏‌های ازدواج و طلاق نخستین دلیل قتل‏‌های ناموسی است که درتعصب‌های قومی، جنسیتی و فرهنگی" ریشه دارد".
تعصب، عنصری ذهنی است که گرایشات قالبی، باورهای کلیشه‏‌ای و تصورات منجمد سخت جان را در افکار افراد تقویت میکند..
تعصب باوری است که پشتوانه‏ منطقی ندارد و در برابر هر استدلال و منطق مخالف پایداری می‏‌کند و کنش‏‌گری‌های نوآورانه را پس میزند. در این جوامع کنش‏‌های عقلانی کار کرد ندارند.. و به همین دلیل است که خشونت‏‌های خانوادگی علیه زنان به‌صورت مداوم دیده می‏‌شود، زیرا که بازنگریِ در انتخاب آگاهانه‏ افراد جایی ندارد و به همین دلیل تحقیقات نشان میدهد که اغلب قتل‏‌های ناموسی بیشتر در نواحی‌ای رخ میدهد که زندگی مدرن در آنجا به طور گسترده‌ای پا نگرفته است.

بر اساس تحقیقات جامعه شناسی مسائل اجتماعی در ایران، دلایل قتل‌های ناموسی را میتوان این کلیشه‌های جنسیتی دانست:
۱. کلیشه‌های جنسیتی در ازدواج و طلاق که از تعصب‌های دینی، قومی و فرهنگی ریشه می‌گیرند.
۲- تهمت زنی و برچسب به زنان
در جامعه‏‌ای با تعصب‏‌های قومی و فرهنگی، هر تهمتی که از سوی مردان به زنان زده شود با موفقیت به برچسبی بر زنان تبدیل میشود و زنی که برچسبی به او خورده باشد، باید تنبیه شود

۳-حفاظت از آبرو و غیرت: زمانی که مردان، پایبندی به ارزش‏‌های دینی، عرف‏‌ها و آداب و رسوم از سوی زنان را در خطر می‌بینند، روی به خشونت‌‏های خانوادگی و قتل‌‏های ناموسی می‏‌آورند. این عملکرد مردان بوسیله سنت‏‌های قومی و منطقه‌‏ای، تایید و حمایت میشود و مردان از روش‌‏هایی برای قتل استفاده می‌کنند که به اقتدار و قدرت آنان در جامعه‏ مرد سالار یاری رساند..
۴- پیوند عرف، سنت، دین و قانون، شرایط مناسبی را برای قتل‌های ناموسی آماده کرده است.
پیوند عرف، سنت، دین و قانون، آنچنان در هم تنیده شده که شکستن این پیوند کار بسیار مشکلی است که، تلاشهای مداوم از درون جامعه و تغییرات ریشه‌ای را احتیاج دارد. البته باید در نظر داشته باشیم که از یک سو زنانی هستند که پیوند میان، عرف سنت، دین و قانون را باور دارند و از سوی دیگر مردانی هم هستند که از نا برابری جنسیتی به نفع خود سود می‌برند تا اقتدار خود در جامعه مرد سالار را محکم تر کنند واین خود رهایی از کلیشه‌های جنسیتی را مشکل تر می‌سازد.
با آنچه که گفته شد، مشخص است که برای شکستن این پیوند پیچیده باید بسیار تلاش کرد و آنچنان آگاهی‌ها را بالا برد تا توانایی زنان و دختران ما بالا برود و بتوانند در این جنگ جنسیتی پیروز گردند و خود را از کلیشه‌ها رها سازند، البته باید به خاطر داشت که ممکن است نسل‌ها طول بکشد.
کمپین هایی چون کمپین توقف قتل‌های ناموسی و کمپین‌های مشابه می‌توانند بسیار اثر گذار باشند. امید که با یاری زنان و دختران آگاه و تمامی زنان و مردان برابری خواه این مهم، سرانجام به رهایی از کلیشه هایی جنسیتی منجر شود و جان بسیاری از زنان نجات یابد

شهلا عبقری



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy