۳. نیروهای امنیتی رژیم، مانند نیروهای نظامی رضا خان، بیش از هر چیز در راستای سرکوب مردم ایران است که سازماندهی شده‌اند و به جان فرزندان وطن افتادن. رضا خان با استفاده از ارتش مدرن خود، در زیر پوشش مدرنیته و ایجاد امنیت دست به کشتار عشایر وطن زد و تخته قاپو کردن آنها، تا افسران فاسد او جای سران عشایر را گرفته و در دزدی و فساد از یکدیگر پیشی بگیرند. ولی زمانی که انگستان و شوروی به ایران حمله کردند، ارتشی که بیش از ۲۰ سال صرف ایجاد آن شده بود و بیشترین بودجه کشور را بخود اختصاص داده بود، در عرض چند ساعت از هم فرو پاشید و قدر قدرت، "رضا شاه کبیر"! بعد از اینکه کوشش او برای پناهنده شدن به سفارت انگلستان بی نتیجه ماند، فرار را بر قرار ترجیح داد. نیروهای امنیتی رژیم نیز از چنین خاصیتی بر خوردارند. نمی‌شود نیروهای امنیتی اینقدر فاسد و بی کفایت باشند و آنگونه رضا خانی نباشند. سران مافیاهای نظامی - مالی، تای افسران رضا خانی می‌باشند و سردارانش همان تیمسارهای رضا خانی

۴. مخالفت ما با رژیم خیانت، جنایت و فساد نباید سبب شود تا چشم بر این واقعیت ببندیم، که دولت تروریست اسرائیل، با این ترور، «تمامیت ارضی وطن» را نقض کرده و با ترور نگهبان ایرانی اسماعیل هنیه، ایرانی را هم به قتل رسانده است و از این جهت نیز پاسخ خود را خواهد گرفت. ایران مردمسالار مستقل و آزاد فردا محال ممکن است که چشم بر قتل ایرانیان بدست تروریستهای انیرانی، هر که می‌خواهند باشند، ببندد و مسئولیت آن را بر رژیم آپارتاید اسرائیل تحمیل نکند. دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. البته اگر تا آن زمان اسرائیلی مانده باشد.

۵. دولت اسرائیل، ماهیتی تروریستی دارد و حتی قبل از ایجاد این کشور، سازمانهای صهیونیست تروریستی ایرگون و هگانا، به کار ترور حتی ماموران سازمان ملل، از جمله دیپلمات سوئدی کنت فالک برنادوت مشغول بودند و بعد از ایجاد، بگونه‌ای سیستماتیک مشغول ترور رهبران سیاسی- نظامی، روشنفکری و ادبی فلسطینی شدند. از جمله، ابو جهاد، از بنیانگذاران سازمان آزادیبخش فلسطین که در تونس ترور شد و غسان کفانی، از روشنفکران فلسطینی، که در بیرون ترور شد. البته اینها تنها مشتی از خروار است. نکته دیگر اینکه هیچکدام از این ترورها بدون حمایت دولتهای غربی و مدعیان دموکراسی و حقوق بشر ممکن نمی‌شد. در واقع، شاید اسرائیل، تنها کشوری در جهان باشد که بدون حمایت فعال غرب، مانند برف در تابستان، آب می‌شود.

۵. بنظر می‌رسد که دستور نتانیاهو برای انجام این ترور، کوشش او برای خروج از وضعیتی که گرفتار آن شده است می‌باشد. چرا که در آمریکا هم بر او معلوم شد که باید آتش بس را بپذیرد و حتی ترامپ هم خواستار آتش بس است و در زمان دیدار، حتی زمانی که نتانیاهو سعی کرد او را در آغوش بگیرد، مانع اینکار شد. هم اینکه اگر دست به جنگ تمام عیار با حزب الله بزند، آمریکا به یاری او نخواهد آمد. البته می‌داند که بدون یاری آمریکا، ارتش فرسوده شده اسرائیل، شکست سختی از حزب الله خواهد خورد. بنا بر این با این ترور کوشش دارد حماس را به واکنش واداشته تا از مذاکرات برای آتش بس خارج شده و بعد بگوید که من خواستم و آنها نخواستند. ولی واقعیت این است که دست این شعبده باز که برای دستمال محاکمه نشدن و به زندان نیافتادن حاضر است قیصریه اسرائیل و منطقه را هم به آتش بکشد رو شده است.
۶. اینکه هنیه را در تهران ترور می‌کند و نه در قطر، که محل زندگی اوست، نیز بما می‌گوید که نتانیاهوی در گرداب شکست نظامی در غزه و ویرانی اقتصاد اسرائیل و تبدیل اسرائیل به نا امن ترین کشور جهان برای یهودیان و خروج روز افزون اسرائیلی‌ها از کشوری که در چنبره مشکلات تو در تو گیر افتاده است، گرفتار آمده کاست. اینگونه کوشش دارد تا واکنشی دیگر از ایران انجام و تا بار دیگر، آمریکا خود را مجبور ببیند که موشکهای پرتاب شده از ایران را در هوا زده و اینگونه، وضعیتی را ایجاد کند که در عملیات تعقیبی اسرائیل، آمریکا را مجبور به دخالت نظامی کند.
۷. اطلاعات متواتر از طریق رسانه‌های اسرائیلی می‌گویند که مدیریت دستگاه‌های امنیتی و نظامی اسرائیل از موساد گرفته تا فرماندهی ارتش، مخالف سیاستهای نتانیاهو می‌باشند و خواهان صلح و آتش بس. چرا که آنها خود از وضعیت کوفته و در هم پاشیده ارتش اسرائیل اطلاع دارند. ولی این نتانیاهو و مهدیون یهودی در دولت او که در انتظار باز گشت مسیح می‌باشند و نسل کشی فلسطینی را را راه رسیدن به آن، سکاندار این کشتی ترک بر داشته در طوفانی که نتانیاهو اسرائیل ار گرفتار آن کرده است، می‌باشند و تا زمانی که تغییری اساسی در اسرائیل و یا آمریکا رخ ندهد، نتانیاهو، اسرائیل را هر چه عمیق تر در باتلاقی که در آن فرو رفته است، خواهد برد.

محمود دلخواسته