انتخابات امریکا همواره یکی از مسایلی است که در سیاست‌های خیلی از کشور‌ها تاثیری مستقیم یا غیر مستقیم میگذارد. اما این انتخابات به دلیل ماهیت غیر اصولی و ضد مردمی رژیم جمهوری اسلامی برای ما از اهمیت ویژه‌ای برخوردار
است. کلان سیاست غرب بویژه امریکا با آمدن این یا آن رییس جمهور تغیر بنیادی نمی‌کند. ولی نوع برخورد و سیاست فردی هر یک در برخورد با رژیم‌های بی ثباتی مانند رژیم جمهوری اسلامی تاثیر چشمگیری میگذارد
برای نمونه راهی را که اوباما در جریان خیزش بزرگ مردم در پیش گرفت گواه این مدعاست. او نه تنها سرکوب شدید و کشتار مردم بیگناه را محکوم نکرد بلکه با آزاد سازی میلیون‌ها دلار از پول‌های بلوکه شده، روحیه و اعتماد از دست رفته رژیم را که در خیزش ۸۸ مردم از دست رفته بود به آن باز گرداند و دست رژیم را در سرکوب‌های آینده باز کرد
ولی نوع برخورد ترامپ مبنی بر فشار حداکثری بر رژیم برای تغیرات بنیادی در بر نامه هسته‌ای و سیاست منطقه‌ای رژیم بود و در نتیجه کار سازتر بود، زیرا همه اهرم‌های پول آوری رژیم محدود و برخی کاملا مسدود شد این موضوع رژیم رابشدت به وحشت انداخت بطوری که اشکارا باعث تعطیلی و یا تقلیل کمی و کیفی فعالیت‌های گروه‌های نیابتی آن در منطقه شد
رژیم بی صبرانه منتظر خاتمه یافتن دوره زمامداری ترامپ آمدن رییس جمهور بعدی به امید گشایش بیشتر شد که همان اتفاق افتاد.
انتخابات پیش رو و پیروزی و یا شکست هر یک از ایندو کاندید برای رژیم بی نهایت در خور اهمیت است. گزینه رژیم بی تردید کاملا هریس است زیرا او بی شک ادامه دهنده راه بایدن با همان سیاست‌ها خواهد بود
مردم ایران
اما برد باخت هر یک از ایندو برای مردم ایران بسته به خواستگاه فکری که دارند متفاوت خواهد بود باید به این نکته توجه داشت که هیچیک از این دو دلسوز و حامی مردم ایران نیستند و دل بستن به هریک از آنها امید بیهوده‌ای است اما در یک سر فصل. هایی سیاست‌های آنان هم سو با منافع مردم ایران می‌شود که این می‌تواند در جنبش رهایی بخش ایران سود مند باشد
مردم ایران سال هاست در عرصه‌های گوناگون زندگی بویژه سیاست در ۴۵سال گذشته حکومت نگین جمهوری اسلامی مجبور بوده‌اند بین بد و بدتر یکی انتخاب کنند، ولی این گزینه متاسفانه تبدیل شده بین بدتر و خیلی بدتر، انتخابات پیش روی امریکا یکی از آنها است. اگر کاملا هریس انتخاب شود، تغیر شگرفی در سیاست امریکا بویژه در پیوند با ایران رخ نخواهد داد و سیاست مماشات با رژیم همچنان ادامه خواهد داشت، مگر اتفاق غیر منتظره‌ای رخ دهد و کل مسایل را در منطقه تغیر دهد که در آن صورت اوضاع بگونه‌ای دیگر خواهد بود
نزدیکی لابی‌های مختلف رژیم بویژه سازمان بدنام نایاک با دموکرات‌ها بر این نگرانی‌ها می‌افزاید.
اما در صورت پیروزی ترامپ اوضاع به گونه‌ای دیگر خواهد بود او همانطور که بارها گفته بود، سیاست سخت گیرانه تری در قبال رژیم در پیش خواهد گرفت
مگر رژیم در سیاست‌های هسته‌ای و منطقه‌ای‌اش تجدید نظر کند در آن صورت می‌توان با آن کنار آمد و کار کرد
پس نمی‌توان و نباید به ترامپ و یا هر کسی دیگری دل بست.
نقش ترامپ در پیوند با روسیه برای ما ایرانیان بی نهایت مهم است ترامپ در طول چهار سال ریاست جمهوریش همواره از پوتین با احترام نام برده و او را یک رهبر بزرگ نامیده و هیچگاه نه در آن موقع که رییس جمهور بود و نه حتی اکنون در مصاحبه‌های مطبوعاتی یا اظهار نظر‌های شخصی‌اش موضعی بر خلاف پوتین نگرفته است از دیگر موارد پیروزی احتمالی ترامپ در سال جاری مصادف شدن با انتخاب ویکتور اوربان نخست وزیر مجارستان که از همفکران ترامپ و مخالف با کمک‌های ناتو به اوکراین است که در صورت تحقق چنین احتمالی موازنه قدرت به سود روسیه تغیر می‌کند
پوتین به دلیل اشتباه محاسباتی مرگباری که کرد خود و روسیه را در موقعیت ناگواری قرار داده است، جنگ در جبهه‌ها خوب پیش نمی‌رود و برای جذب نیرو با دشواری زیادی روبروست عملا بعد از دو سال بجز همان متصرفات محدود اولیه پیروزی تازه‌ای بدست نیاورده. و در عین حال هفته گذشته نیروهای اوکراینی با حمله غیر منتظره بخش هایی از شهر مرزی کورسک را به تصرف دراوردند چه بسا اگر اوضاع اگر برهمین روال پیش رود، روسیه در موقعیت دشواری قرار خواهد گرفت و افسانه شکست ناپذیری روسیه در هم خواهد شکست
نزدیکی ترامپ با پوتین در صورت انتخاب شدن مجدد برای مردم ایران بی نهایت خطرناک خواهد بود، و روح تازه‌ای در کالبد ماشین جنگی فرسوده پوتین خواهد دمید ولی همین روسیه با وجود مشکلات زیادی که دارد تسلط خزنده و فلج کننده‌ای بر خامنه‌ای و نیروهای امنیتی آن دارد و نیروهای امنیتی بطور دایم بوسیله سرویس‌های اطلاعاتی روسیه تغذیه فکری می‌شوند
هیچ پروژه مستقلی بزرگی در هیچ زمینه‌ای بدون صلاحدید روسیه در شکل نخواهد گرفت سیاست‌های منطقه‌ای امریکا ستیزی که بطور مستقیم یا غیر مستقیم از دهان رهبر مستضعفان جهان خارج می‌شود، خط سیاسی روسیه است
دو نمونه زیرگویای این امر است:
۱) ایده فرزند آوری برای رشد جمعیت که به سیاست رسمی رژیم تبدیل شد و میلیارها تومان بودجه صرف آن شد، بر ساخته سرویس‌های اطلاعاتی روسیه است این طرح نخستین بار بوسیله میلنا زمیلجانیج تحلیلگر روسی در بر نامه صدای روسیه مطرح شد که امریکا قصد داردبا کاهش جمعیت جهان و دنیای اسلام زمینه را برای تسلط بر آنان رافرا هم کند. این ایده بعدا بر زبان خامنه‌ای جاری و میلیون‌ها دلار بودجه برای بسط و توسعه آن از خزانه مردم خرج شد
۲) مورد دیگر در باره ویروس کرونا است که نخستین بار روسیه ادعا کرد که این ویروس سلاح بیولوژیک امریکا است. ویتالی پترف عضو سازمان اطلاعات روسیه اعلام کرد که این ویروس با استفاده از ژنهای ایرانیان جهت تضعیف و بر اندازی نظام ایران ساخته شده، و این گونه مهملات بی اساس را دامن زدند و خامنه‌ای هم در سخنرانی‌هایش بارها به آن استناد کرد و هزاران نفر را به کام مرگ فرستاد
۳) بنا به اعتراف تسنیم خبرگذاری سپاه آبان ۱۳۹۷ الکساندر دوگین مشاور امنیتی پوتین بعد از خروج نیروهای امریکایی در سال ۲۰۰۳ از عراق، راه پیمایی اربعین را نمادی برای نفوذ امریکا دانست و خود در آن شرکت کرد و این سنت زشت را تحسین نمود
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
روسیه کارنامه سیاه و خیانت باری در پیوند با ایران دارد که موضوع این نوشتار نیست شکست روسیه پوتین در جنگ با اوکراین باعث فروپاشی سیستم مافیایی آن شده و توان بحران سازی در ایران و سایر کشور‌های منطقه را بطور فزاینده‌ای کاهش می‌دهد و این مهم با پیروزی ترامپ از احتمال کمتری بر خوردار است.
صادق حسینی
*
*
