Thursday, Aug 29, 2024

صفحه نخست » خطر اعدام؛ آرایشگری که کشتار خیابان را تاب نیاورد

evin.jpgنسیم غلامی سیمیاری در خطر اعدام؛ استاد آشپزی، ورزش، رفاقت در زندان

رقیه رضایی - ایران وایر

«نسیم غلامی سیمیاری»، زن جوان محبوس در زندان اوین، از معترضان جنبش «زن، زندگی، آزادی» است که از اردیبهشت ۱۴۰۲ تاکنون در زندان است. او با اتهام سنگین «بغی» و خطر صدور حکم اعدام رو‌به‌رو است. با‌این‌حال دوستان و هم‌بندی‌های او از رفاقت، روحیه آرام و حمایتگر او در زندان صحبت می‌کنند.

***

آرایشگری که کشتار خیابان را تاب نیاورد

«نسیم رفیق‌ترین رفیقی است که هر آدمی درعمرش می‌تواند داشته باشد. از آن کسانی‌ که اگر مریض شوی، تا آخرین قطره سرم بالای سرت می‌ایستد و حواسش به همه هست. وقتی حمیدرضا روحی را کشتند و آن ویدیوها از آواز خواندنش روی موتور منتشر شد، روی نسیم خیلی تاثیر گذاشت. این آهنگ را می‌خواند و چشم‌هایش پر می‌شد؛ بارون اومد و یادم داد تو زورت بیشتره...»

این، بخشی از گفته‌های یکی از دوستان نسیم غلامی سیمیاری است؛ زن جوان معترضی که با اتهام سنگین «بغی» که با اعدام قابل مجازات است، توسط قاضی بدنام دادگاه انقلاب، «ایمان افشاری» در حال محاکمه است.

«هستی امیری»، فعال دانشجویی که به‌تازگی از یک سال حبس در زندان اوین آزاد شده، در حساب اینستاگرام خود، با انتشار تصویری از نسیم نوشته است: «نزدیک به ۴۷۰ روز بازداشت موقت و زندگی در تعلیق مرگ یا زندان، روزهای پرسش حبس یااعدام؟ می‌گذرد. تصویر تو اما تصویر بازداشت و شکنجه نیست.»

او ادامه داده: «تصویر تو تصویر زیبایی است. تصویر زنی که بعد از دادگاهش ورزش می‌کند. تصویر زنی که غذاهای خوشمزه درست می‌کند. تصویر زنی که مراقب هم‌بندی‌هایش است. تصویر تو تصویر مبارزی است که زندگی را بلد بوده، تفریح، سفر و رفیق را خوب شناخته است و حالا در زندان مقاومت را زندگی می‌کند. تصویر خواهری که کشتار خیابان را تاب نیاورده.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

او در این متن خطاب به نسیم نوشته است: « نه آن هلهله‌های بازداشت موقت طولانی غیرقانونی نصیبت شد و نه آن بخشنامه‌ نمایشی عفو. برای تو شکنجه، پرونده با اتهام "بغی" و اعتراف اجباری را نوشتند. تصویر تو اما تصویر مبارزی ایستاده در میان هواخوری بند زنان اوین است.»

اشاره خانم امیری به گزارش‌ها از ضرب‌و‌شتم و شکنجه‌های روانی پنج ماهه نسیم غلامی در زمان بازداشت موقت او در بازداشتگاه مخفی سپاه در شمال شرق تهران، موسوم به «یک الف» و انتقال او پس از دو ماه به بند «دو الف» زندان اوین است که تحت نظارت حفاظت اطلاعات سپاه اداره می‌شود.

نسیم غلامی سیمیاری ۳۷ ساله است، اهل «الموت» در استان قزوین و پیش از بازداشت، ساکن تهران. یک منبع نزدیک به او که به‌دلایل امنیتی از افشای هویت او معذوریم، به «ایران‌وایر» می‌گوید که او پیش از اینکه بازداشت شود، «آرایشگر» بوده و برایش زیبایی ظاهرش خیلی اهمیت دارد.

درباره پرونده نسیم غلامی چه می‌دانیم؟

نسیم غلامی سیمیاری در اردیبهشت‌۱۴۰۲، در خیابان بازداشت شد.

پرونده نسیم به‌همراه هفت جوان دیگر، ازجمله یکی از آسیب‌دیدگان چشمی اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی است.

براساس گزارشی که اخیرا سازمان حقوق‌بشری «هرانا» منتشر کرده، نسیم غلامی سیمیاری، «حمیدرضا سهل‌ آبادی»، «احسان روازژیان»، «امین سخنور»، «امیر شاه ولایتی»، «علی هراتی مختاری»، «حسین محمدحسینی» و «حسین اردستانی»، هشت شهروندی هستند که در پرونده‌ای مشترک در حال محاکمه‌اند.

از این هشت‌ تن، قبلا چهار تن، ازجمله امیر شاه‌ولایتی، از آسیب‌دیدگان چشمی جنبش ژینا با قید وثیقه آزاد شده بودند. اما چهار تن دیگر ازجمله نسیم غلامی سیمیاری، حمیدرضا سهل‌آبادی، امین سخنور و احسان روازژیان، با گذشت بیش از یک سال از زمان بازداشت، هنوز دربند هستند.

براساس گزارشی که پیش‌تر وبسایت تلویزیون «ایران اینترنشنال» منتشر کرده بود، از این میان، نسیم و حمیدرضا در خطر صدور احکام سنگین، ازجمله مجازات اعدام هستند.

به‌هر‌حال، دومین جلسه دادگاه این شهروندان که با اتهامات «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، اخلال در نظم، امنیت و آسایش عمومی، تبلیغ علیه نظام، تخریب اموال عمومی، بغی و عضویت در گروه باغی»، از طریق عضویت در گروه اپوزیسیون «ارتش مردمی ایران» مواجهند، روز ۶مرداد۱۴۰۳ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شده و هنوز هیچ حکمی برایشان صادر نشده است.

با‌این‌همه، باتوجه به صدور احکام اعدام برای «شریفه محمدی» و «پخشان عزیزی»، دو زن فعال کارگری و مدنی با اتهام «بغی»، فعالان حقوق‌بشر در هفته‌های گذشته نسبت به صدور احکام اعدام بیشتر هشدار داده‌اند، به‌ویژه برای زنانی که با این اتهام مواجهند. هم‌اکنون دو زن، ازجمله نسیم غلامی سیمیاری و «وریشه مرادی»، فعال زنان کُرد محبوس در اوین، با اتهام بغی و خطر صدور حکم اعدام روبه‌رو هستند.

نسیم هم شکنجه شده است

براساس اطلاعاتی که در اختیار ایران‌وایر قرار گرفته، خانم غلامی سیمیاری، جمعا چهار ماه در سلول انفرادی که مصداق شکنجه است، بوده. او همچنین در دوران بازجویی‌هایش در بازداشتگاه مخفی اطلاعات سپاه موسوم به «یک الف»، تحت شکنجه بوده تا علیه خود اعتراف کند. نهایتا بازجوهای او توانسته‌اند با فشار و تحت شکنجه‌های روانی بسیار، او را وادار به اعتراف ویدیویی کنند. این ویدیو تاکنون از سوی دستگاه‌های امنیتی منتشر نشده است و ایران‌وایر نیز از محتوای آن مطلع نیست.

هم‌بندی سابق خانم سیمیاری به ایران‌وایر می‌گوید که شخصیت او به‌گونه‌ای است که نمی‌خواهد از شکنجه‌هایش حرف بزند و نمی‌گذارد «قربانی دستگاه سرکوب حکومت» باشد.

او توضیح می‌دهد: «نسیم فعال کف خیابان است. جان و زندگی‌اش را گذاشته کف دستش و مبارزه کرده است. هیچ‌وقت درباره شکنجه و بازداشت و اینکه او را چطور تحت فشار گذاشته‌اند، حرف نمی‌زند.»

به گفته این شخص مطلع، خانم غلامی سیمیاری، شخصیت بسیار آرامی دارد و حتی باوجود وضعیت بلاتکلیف و خطر صدور حکم اعدام، همیشه روی رفتار خود کنترل دارد: «همیشه به خودش مسلط است و آرام است. در بند زنان وقتی حکم اعدام پخشان عزیزی آمده بود، کنار پخشان نشسته بود و تلاش می‌کرد او را حمایت کند. اینکه خودت در موقعیت ویژه و خطرناکی باشی و باز هم بتوانی این‌کار را بکنی، واقعا کار ارزشمندی است.»

یک منبع مطلع می‌گوید که نسیم از مبارزان کف خیابان بوده و مثل بقیه مردمی که به کشته شدن ژینا در بازداشت گشت ارشاد و جوانان و کودکان دیگر مثل «نیکا شاکرمی»، «حدیث نجفی» و «حمیدرضا روحی» اعتراض داشتند، به خیابان رفته است.

به گفته این شخص آگاه، نسیم شخصیت سرزنده‌ای دارد، همیشه لبخند به لب دارد، ورزشکار است و عاشق آشپزی است: «دست پخت خیلی خوبی دارد. خیلی فوتبالی است. بسکتبال هم بازی می‌کرد. شنیده‌ام در زندان یک توپ و تور شکسته‌ای هست که چند بار سعی کرده با همان‌ها بازی کند، ولی نمی‌شود.»

این شخص که از دوستان نسیم است، می‌گوید که کشته شدن حمیدرضا روحی روی نسیم خیلی تاثیر گذاشته و او همیشه وقتی یاد حمیدرضا می‌افتد، اشک در چشمانش می‌نشیند.

یکی از هم‌بندی‌های سابق نسیم نیز به ایران‌وایر می‌گوید که او آن‌قدر تحت تاثیر جان‌باختن این نوجوان معترض تهرانی بود که روز تولد خودش در زندان نمی‌خواسته برایش شادی و خوشحالی کنند. در نهایت هم از هم‌بندی‌هایش خواسته که سرود بخوانند و شعار بدهند و خودش هم آهنگ «بارون اومد و یادم داد تو زورت بیشتره» را خوانده و گریه کرده است.

حمیدرضا روحی، مدل و نوجوان ۱۹ ساله‌ای بود که روز ۲۷آبان۱۴۰۱ در محله «شهر زیبا» در غرب تهران، با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به قتل رسید. او به‌دلیل ویدیویی که در آن سوار بر موتور است و تکه‌ای از آهنگ «قاف»، اثر «علیرضا طلیسچی»، را می‌خواند، به «پسر باران» مشهور شده است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy