صلاح الدین خدیو
نه فقط خاورمیانه، بلکه به نحوی تمام جهان به انتظار پاسخ اسرائیل به حملات موشکی ایران نشسته است.
گویی تاریخ جهان در نقطەی بحران موشکی کوبا بە نوعی در حال تکرار است؛ یک مبارزه جویی 13 روزه میان آمریکا و شوروی در اکتبر 1962 که تصویر هولناک آخرالزمانی هستەای فراروی جهان گذاشت.
بحران کوبا به وسیلەی دیپلماسی حل شد و جهان از یک جنگ ویرانگر جان سالم بدر برد. در حالی که به نظر نمی رسد اکتبر 2024 همانند اکتبر 62 سال قبل خوش اقبال باشد.
گرچه جزئیات مکالمەی رهبران اسرائیل و آمریکا فاش نشده، اما از لابلای اظهارات مقامات دو کشور پیش و پس از انجام آن, می توان به مفاد آن پی برد.
تشدید لحن گالانت وزیر دفاع اسرائیل و تهدید ایران به انجام حملەای مرگبار، دقیق و غافلگیر کننده پس از انجام این گفتگو، بیانگر باز گذاشته شدن دست اسرائیل از سوی آمریکاست.
اسرائیل بر این گمان است که پس از چهل سال فرصتی نادر برای ضربه زدن به دشمن دیرینەاش بدست آورده است.
فرصتی که به هیچ قیمتی نمی خواهد آن را از کف بدهد.
در مقابل آمریکا در آستانەی انتخابات آشکارا از یک جنگ گسترده و غیر ضروری که پای آن کشور را هم به وسط بکشد هراسان است.
از این رو در پی تعدیل واکنش اسرائیل و محدود کردن آن به حمله به مراکز نظامی است.
این اشتیاق وافر اسرائیل و نیز بی میلی آمریکا، تحت تاثیر انتحابات ریاست جمهوری آتی سمت و سوی متفاوتی به خود گرفته است.
نتانیاهو با درک این موضوع در پی گروکشی است. رای یهودیان متنفذ آمریکایی و مسیحیان انجیلی دلباختەی صهیونیسم، عاملی است که بایدن و تیم کامالا هریس نمی توانند آن را نادیده بگیرند.
دونالد ترامپ خواهان شدت عمل و واکنش حداکثری اسرائیل علیه ایران است و بایدن و هریس از این منظر، محدودیت های جدی برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل دارند.
از این رو می توان فرض کرد بر خلاف آوریل گذشته، آمریکا مخالف حملەی اسرائیل به ایران نیست، بلکه نگران شدت و وسعت آن و پیامدهای ورود به یک درگیری حساب نشده می باشد.
با این اوصاف گفتگوی دیشب می تواند شامل چک کردن نهایی و کلی لیست اهداف و هماهنگی های اطلاعاتی و نظامی با سنتکام و حمایت سیاسی و دیپلماتیک پس از آن باشد.
از متظر سیاست داخلی اسرائیل، یک حملەی مۆثر علیه ایران مانند جنگ لبنان می تواند آثار روانی و سیاسی ناخوشایند جنگ فرسایشی و نافرجام غزه را دستکم به صورت موقت زایل کند.
هم نتانیاهو و هم رقیبان سیاسی اش این را فرصت تنفسی برای اسرائیل و ابزاری برای متحد ساختن نیروهای اجتماعی منقسم کشور می دانند.
می توان گفت این نخستین بار است که حملەی احتمالی به ایران عمیقا با سیاست داخلی اسرائیل و آمریکا؛ هر دو گره خورده است.
داو اصلی البته نوع و سطح پاسخ ایران است که کسی آن را نمی داند. متغیری که طرف های مقابل را به درنگ و تامل بیشتر وا می دارد.
"تغییر در سیاست های هسته ای خامنه ای"