«روسیه آماده کمک به دستیابی به راهحل میان ایران و اسراییل است، البته به شرطی که دو طرف خواهان آن باشند.»
ایران وایر - «ولادیمیر پوتین»، رییس فدراسیون روسیه با اعلام این مطلب، آمادگی خود را برای میانجیگری میان ایران و اسراییل اعلام کرده و گفته: «ما با اسراییل در تماس هستیم. با ایران هم در تماسیم. روابط مبنیبر اعتماد داریم. میخواهیم این تبادل ضربات نظامی میان دو طرف متوقف شود. امیدوارم به راهحلهایی برسیم که رضایت دو طرف را برآورده سازد.»
پژمان تهوری -
میانجیگری، بهعنوان یکی از ارکان کلیدی در حل منازعات، دارای ویژگیها، مشخصات و اصولی است که با رعایت آن میتوان به حل منازعات کمک کرد؛ ولی آیا در هر لحظهایی از یک منازعه، شخص یا کشور ثالث میتواند میانجیگری کند؟ آیا هر شخص یا دولتی صلاحیت میانجیگری دارد؟ آیا ورود میانجی در هر منازعهای مفید و موثر است؟ این مقاله با پاسخ به این پرسشها، به این مهم میپردازد که هدف روسیه از طرح مساله میانجیگری، در شرایطی که خود در جبهه دیگری در جنگ (جنگ اوکراین) است، چیست و چه منافعی را دنبال میکند؟
آیا زمان، زمان میانجیگری میان ایران و اسراییل است؟
خیر؛ بهلحاظ علمی، میانجیگری زمانی لازم و موثر است که طرفین مذاکره به بنبست رسیده باشند، ارتباطات قطع باشد، اعتماد وجود نداشته باشد و یا یک طرف مذاکره آمادگی حل منازعه را نداشته باشد. در چنین شرایطی، ورود کشور سوم لازم میشود، ولی ایران و اسراییل در چنین زمانی قرار ندارند، چراکه رابطهای میان طرفین وجود نداشته که قطع شده باشد، یک طرف (ایران) اساسا طرف مقابل را به رسمیت نمیشناسد که بخواهد با او وارد گفتوگو شود، بنابراین وقتی هیچ خواست مشترکی وجود ندارد، نه روسیه و نه هیچ کشور دیگری، قادر به میانجیگری موثر نیست، چون میانجی در شرایط موجود احتمالا در بهترین حالت فقط میتواند طول انتظار برای درگیری بعدی را بیشتر کند، ولی قادر به میانجیگری به منزله حل منازعه نیست.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
آیا روسیه شرایط میانجیگری میان ایران و اسراییل را دارد؟
خیر؛ هرکسی واجد صلاحیت میانجیگری نیست. میانجی زمانی میتواند به حل مساله کمک کند که قادر باشد فرصت گفتوگو میان طرفین برقرار کند، پروسه گفتوگو را مدیریت کند، میان طرفین اعتمادسازی کند، پیشنهادات راهگشا داشته باشد که تامینکننده خواست طرفین باشد و قدرت تاثیرگذاری بر طرفین داشته باشد. کدامیک از این شرایط را روسیه یا کشور دیگری دارد؟ به عبارت دیگر، کشوری که میخواهد نقش میانجی را ایفا کند باید:
- خواست طرفین را بداند و آن را به رسمیت بشناسد؛
- دغدغههای طرفین منازعه را در نظر بگیرد و قادر باشد میان آنها انگیزه تعامل ایجاد کند؛
- نسبت به نیازهای طرفین منازعه آگاه و به ترس آنها توجه داشته باشد.
وقتی خواست یک طرف منازعه، نابودی طرف دیگر است و برای آن دهها سال تلاش کرده، گروههای نیابتی را سازماندهی و مسلح کرده و حاضر است در حمایت از گروههای نیابتی خود، صدها موشک روانه طرف مقابل کند و طرف مقابل نیز با ترور در داخل خاک کشور مقابل و تلاش برای انهدام گروههای مخالف در منطقه به آن پاسخ داده، یعنی آنها اساسا در شرایط مذاکره و آماده حل منازعه نیستند.
مرور وظایف میانجی نشان میدهد که روسیه اهدافی متفاوت از آنچه ابراز میدارد را دنبال میکند، چراکه میداند قادر به ایفای هیچ یک از وظایف میانجی نیست. میانجی باید بتواند:
- ارتباط قطع شده میان طرفین را برقرار سازد؛
- خواست طرفین را مشخص کند؛
- ابتکار عمل داشته باشد و قادر باشد آلترناتیوهایی پیش روی طرفین بگذارد و بسته پیشنهادی مهیا کند؛
- قدرت تاثیرگذاری بر تصمیمات طرفین داشته باشد؛
- متن اولیه توافقنامه را آماده، به طرفین نظرات کارشناسی ارائه و آنها را به امضا و تصویب توافقنامه کمک کند.
کشور ثالثی که در چنین موقعیتی قرار داشته باشد، میتواند در مقام میانجی به منازعه ورود کند. ضمن اینکه طرفین منازعه باید «بیطرفی» میانجی را قبول و به او «اعتماد» داشته باشند.
درست است که اسراییل در ظاهر با طرفین این منازعه رابطه دوستانه دارد، ولی به نظر نمیرسد مورد اعتماد طرفین منازعه هم باشد. روسیه نه امین ایران و نه مورد اعتماد اسراییل و بلوک حامی اوست. حتی اگر مقامهایی در جمهوری اسلامی به روسیه اعتماد داشته باشند، دولت فعلی ایران کمترین اعتمادی به روسیه ندارد.
اظهارات «محمد جواد ظریف»، وزیر سابق امور خارجه و معاون راهبردی دولت «مسعود پزشکیان» در خصوص نقش مخرب روسیه در برجام و کشاندن پای ایران به جنگ در سوریه، برای اثبات بیاعتمادی دولت ایران به روسیه کافی است. ظریف میگوید: «روسیه در هفته آخر امضای برجام حداکثر تلاشاش را کرد تا برجام به نتیجه نرسد.» او خاطرنشان میکند که «روسیه در سوریه وارد جنگ شد، ولی با نیروی هوایی خود، اما نیروی زمینی ما را هم به جنگ کشاند. ... روسیه درحالیکه میتوانست از روی مدیترانه خاک سوریه را بزند، اما از روی ایران زد، هواپیماهای روسیه از روی ایران پرواز کردند.»
حضور روسیه در نشست مجمع همکاری کشورهای عربی در آذر۱۴۰۲ و امضای قطعنامه پایانی که بر الحاق جزایر سهگانه ایرانی به امارات تاکید داشت، جایی برای اعتماد ایران و ایرانیان به روسیه باقی نگذاشته است. حمله روسیه به اوکراین و درگیر شدن با کشورهای حامی اسراییل، هرگونه اعتماد غرب و اسراییل به روسیه را نیز با تردیدهای جدی مواجه کرده، هرچند روسیه در ظاهر رابطهای دوستانه با اسراییل داشته باشد و مهاجران روسی بالاترین رتبه متقاضیان اخذ اقامت اسراییل در چند سال اخیر را داشته باشند.
آیا ورود کشور سوم به منازعات محدود به میانجیگری است؟
خیر؛ ماموریت کشور سوم مداخلهکننده در منازعات، الزاما همیشه نباید میانجیگری باشد. ورود کشور سوم میتواند بهاشکال و درجات متفاوت روی دهد. نقش کشور ثالث یا فرد مداخلهکننده در پروسه حل منازعات، به ترتیب سطح مداخله، میتواند به این شرح باشد: «مشاور»، «ناظر»، «کارشناس»، «موقعیت حقوقی»، «میانجی»، «داور یا فیصل دهنده» و «وادار کننده.»
طبیعی است که هیچ کشوری در موقعیت داور یا وادار کننده قرار ندارد، این نقشی است که محاکم بینالمللی و شورای امنیت سازمان ملل متحد دارا هستند، ولی سایر کشورها و افراد تا سطح میانجی میتوانند مداخله کنند. بنابراین وقتی در منازعهای امکان میانجیگری وجود ندارد، یا کشوری خود را در موقعیت میانجی نمیبیند، با ارائه خدمات مشاورهای، کارشناسی، لجستیکی و حقوقی میتواند نقش موثر در کنترل و مدیریت منازعه و جلوگیری از وخیمتر شدن منازعه ایفا کند، اما وقتی کشوری بدون داشتن شرایط میانجیگری و بدون در نظر گرفتن تاثیر میانجی بر روند حل منازعه برای میانجیگری اعلام آمادگی میکند، روشن است که اهداف دیگری را دنبال میکند.
روسیه از طرح پیشنهاد میانجیگری چه هدفی را دنبال میکند؟
بدیهی است که روسیه بهدنبال میانجیگری میان ایران و اسراییل برای حل مساله نیست، بلکه با اعلام آمادگی برای ایفای مسوولیت میانجی، دنبال منافع سیاسی است که از این مساله برای خود متصور است. نهایت دستاورد روسیه در منازعه موجود میان ایران و اسراییل، میتواند ایجاد تاخیر در زدوخورد مسلحانه بعدی باشد (برای این مهم هم هیچ تضمینی وجود ندارد)، نه حل منازعه میان ایران و اسراییل.
روسیه در دعوای میان ایران و اسراییل، منافع خود را دنبال میکند و میداند که قبول این مسوولیت از سوی طرفین، میتواند وجاهت سیاسی روسیه را در منطقه افزایش دهد، ایران را بهعنوان کشوری که در معرض حمله نظامی قرار دارد بیشتر وامدار خود کند و حتی این شرایط را برای روسیه ایجاد میکند تا با متقاعد کردن اسراییل به توقف حمله نظامی به ایران، امتیازات زیادی از ایران دریافت کند.
بنابراین هم روسیه و هم سایر کشورهایی که ممکن است خود را در موقعیت میانجی میان ایران و اسراییل ببینند، میدانند که نه زمان، زمان میانجیگری میان دو کشور است و نه خواست مشترکی میان این دو کشور وجود دارد که بتوان با میانجیگری آنها را به هم نزدیک و منازعه را رفع و رجوع کرد و هم میدانند که روند رو به رشد سطح این منازعه، با میانجیگری متوقف نمیشود.
بنابراین اگر کشوری میلی به چنین مداخلهای دارد، اهداف دیگری غیر از حل منازعه را دنبال میکند.
ترمز دلار قفل کرد