نگاه اسرائیل
برای پاسخ به این سؤال باید به آخر داستان توجه کرد. جایی که چند بار حملات متقابل سپاه و اسرائیل به یکدیگر تکرار شده است. بنظر میرسد که رژیم اسلامی پی برده است که در مقابل حملات هوایی اسرائیل ضربهپذیر است و توان دفاع از خود را ندارد. این وضعیت به رهبران اسرائیل این جرأت را داده است که به این فکر کنند که حال که «چنین فرصتی هر ۵۰ سال یک بار» دست میدهد چرا استفاده نکند؟ چه کسی معترضاش خواهد شد؟ کدام کشور هم پیمان ابراهیم سخت خواهد گرفت و کدام کشور اروپایی روی ترش خواهد کرد؟ و اگر حمله به ایران برایش پیامدی نداشته باشد چرا نکند و کار رژیم را یکسره نکند؟ در بدترین شرایط اگر قیام مردمی مورد انتظار رخ ندهد و رژیم سقوط نکند اما توان اقتصادیاش آنچنان ضعیف خواهد شد که تا سالها دست از تشنج زایی در منطقه دست خواهد برداشت و این نهایت بهرهای است که اسرائیل میتواند از درگیری شدید با جمهوری اسلامی نصیبش شود که برای ادامه حیات بی دغدغه اسرائیل کفایت میکند.
نگاه جمهوری اسلامی
از آنطرف اتاق فکر رژیم نیز به بدترین نتایج این درگیری فکر میکند. اینکه اسرائیل از اهدافی قبلاً از وجودشان اطلاع نداشته اما میگوید که به اندازه سالها اطلاعات از آنها بدست آورده احساس تهدید میکند. اینها اهدافی هستند که اگر اسرائیل از وجودشان اطلاع میداشت حتماً در حمله قبل مورد اصابت قرار میداد. این اهداف که رژیم توانسته بود آنها را پنهان نگه دارد و تازه شناسایی شدهاند میتواند رادارها، تونلهای نگهداری پدافندهوایی موشکی، پایگاههای پرتاب موشکهای بالستیک و دوربرد، کارخانهها و تأسیسات تولید موشک، پهباد و سایر پرتابه هایی که میتواند در آینده اسرائیل را تهدید کند باشد. در نهایت اهداف تضعیف کننده وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی مانند پایانههای صادرات نفتی و سپس مراکز و پادگانهای نظامی و سران سپاه که بازوهای جمهوری اسلامی را در منطقه تقویت میکنند حمله خواهد کرد.
هدف قرار دادن محلهای استقرار سپاه پاسداران و نیروهای سرکوب در تهران و شهرهای بزرگ به هدف روحیه دادن به مردم ایران و تشویق آنها به شورش و براندازی رژیم به احتمال زیاد در لیست حمله اسرائیل قرار خواهد گرفت.
نتیجه «نهایت آسیب»
آنچه رفت نهایت آسیبی است که اسرائیل به جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد. در این حمله زیرساختها و نیروگاههای تولید برق و انرژی و کارخانهها در امان خواهند ماند چرا که اینها تهدیدی برای حیات اسرائیل به حساب نمیآیند. اسرائیل نمیخواهد مردم ایران را از خود بیزار کند. در این «نهایت آسیب» وضعیت رژیم و نیروهای سرکوب چگونه خواهد بود؟ نهایت آسیب در حادترین وضعیت کشته شدن چند صد نفر از مردم و نیروهای ارتش و سپاه خواهد بود که رژیم باکی از آن ندارد و استقبال هم میکند. اینکه کشتهها را بعنوان شهید و مظلومیت خود در میدانها بگرداند و با دستاویز حمله اسرائیل «دشمنان اسلام» را در داخل سرکوب کند: بی حجابها، «نق زنهای سیاسی» و اعدام هایی برای زهرچشم گرفتن از مردم بدون ترس از حساسیت نشان دادن اروپا و آمریکا. مگر حساسیتهای غرب نسبت به طالبان افغانستان چه آسیبی به طالبان رسانده است؟ طالبان سرجایشان نشستهاند و چایشان را مینوشند و برایشان مهم نیست که مردم افغانستان در چه وضعیت اسفناکی هستند و میلیون میلیون فرار میکنند. این همان وضعیت ایدهآل رژیم اسلامی نیز هست. اینکه مزاحمان کشور را ترک کنند و آنها آسوده حکومتشان را بکنند.
رژیم روی این حساب میکند که پس از حمله کوبنده اسرائیل میتواند با خیال آسوده مخالفان و تهدید کنندگان داخل را سرکوب کند و زخمهایش را بلیسد. اما طرف مقابل چه؟
آسیبی که رژیم به اسرائیل وارد میکند
دلیل تهدیدهای رژیم این برآورد است که دستگاه سرکوب رژیم اسلامی میتواند علیرغم شدیدترین حملات اسرائیل جان سالم بدر ببرد و باقدرت داخل را که برایش بزرگترین تهدید است سرکوب کند. اما طرف مقابل چه؟ آیا حکومت اسرائیل میتواند از حملات رژیم جان سالم بدر ببرد؟ اگر در ایران رژیم براحتی و بدون تعارف میتواند با ساچمه و گلوله از مردم معترض پذیرایی کند اما در اسرائیل، هنگامی که موشکهای انتقام سپاه دیوانه به شهرهای این کشور ببارد و کشته هایی بسیار ببار آورد آیا توان ایستادگی در برابر مردم معترض را دارد؟ این همان «برگ برنده» در قماری است که جمهوری اسلامی روی آن حساب باز کرده است. اینکه در یک رد و بدل کردن آتش رژیم اسلامی برجا خواهد ماند اما دولت نتانیاهو ضعیف شده و میدان را ترک خواهد کرد هدفی است که خامنهای دنبال میکند. خامنهای نمیتواند منتظر شود که اسرائیل به ایران حمله و او را تحقیر کند. خامنهای در حمله به اسرائیل چیزی برای از دست دادن ندارد. برای دیدن نتایج این هماوردی باید صبر کرد و دید.
محسن کردی
*
*
خشمِ جوشانِ فرشتۀ خورشید، رضا بیشتاب