تاجزاده: مشکل ایران در حاضر ولیفقیه و رویکردهای فقرگستر و فسادپرور اوست
در پی صدور حکم شش سال زندان جدید، سیدمصطفیتاجزاده در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی به سیاستهای وی اعتراض و نسبت به عواقب آن هشدار داد.
با نظر/تایید جنابعالی، قاضی صلواتی که در ستمگری و بدنامی با قاضی مرتضوی رقابت میکند، برای سومین بار، مرا به جرم "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی" به .... سال حبس جدید، افزون بر ۱۲ سال قبلی محکوم کرد. زحمت تهیه کیفرخواست را نیز سربازان گمراه امام زمان در اطلاعات سپاه کشیدند.
گویا رهبر هنوز بر این تصور است که "النصر بالرعب" جواب میدهد و با احکام سنگین میتوانید منتقدان را مرعوب و منفعل کنید، غافل از آنکه چنین احکامی در درجه نخست ضعف و ترس حاکمیت را به نمایش میگذارد. صدای منتقدان را نیز بلندتر و گیراتر میکند.
رهبر با تجاوز به حق حاکمیت ملی، به مصاف انتخابات آزاد رفته و در جهت حاکمیت اقلیت خودی بر کشور و تحمیل علائق و سلایق آنها بر ملت کوشیده است. اعتراضات مسالمتآمیز مردم را نیز شدیدا سرکوب میکند.
آقای خامنهای با آمریکاستیزی اجتنابپذیر و فرصتسوز و نیز با راهبرد غیرواقعبینانه و پرهزینه "ایران و جبهه مقاومت متحدش باید حرف اول را در منطقه بزند"، کشور را گرفتار عقبماندگی، انزوا و تحریم کرده است.
پس از ۳۵ سال حکومت آیتالله خامنهای، یرانیان نه توسعه دارند نه رفاه؛ نه از آزادی بهرهمندند و نه از عدالت. خرمن دینشان را هم آتش زهد ریا سوخته است. قرار بود ایران در سال ۱۴۰۴ قدرت اول منطقه شود. اول شده است ولی در اغلب عرصهها از آخر!
رهبر به اوضاع ایران، که از لحاظ ذخائر و منابع طبیعی پنجمین کشور دنیاست، نگاه کند. نشانههای شکست آنقدر همهجانبه و همهگیر شدهاند که ندیدن آنها غیرممکن شده است.
شکست در هیچ جا به آشکاری صداوسیمای رهبر نیست. تکرارهایش ملالآور و ابتذالش آزارنده شده است و روزبهروز بیاعتبارتر و بیمخاطبتر میشود. ادعا میکردید نظام حکمرانی ولایتفقیه الگوی مسلمانان جهان میشود، عبرت آنها شده است.
هیچ عالم، روشنفکر، حزب و جنبش اسلامی "حکومت روحانیت" و اجرای اجباری احکام فقهی را مدلی موفق و تجربهای کارآمد نمیبیند. و هیچ جریانی تن به "اسلام آمرانه" ، "حجاب زوری" و "تحقیر شبانه روزی زنان" نمیدهد، جز داعش و طالبان.
ادامه محورهای نامه به رهبر:
از عصر صفویه تاکنون روحانیت شیعه اشتباهی خسارتبارتر از پذیرش مسئولیت حکومت مرتکب نشده است. نمیفهمم چرا مرجعیت حساب خود را از ملت جدا کرد؛ قدرت را در دست گرفت و فرمانروایی بر قلوب مردم را از دست وانهاد.
وقت آن رسیده که به این بدعت زیانبار از سنت سلف صالح پایان داده شود. ولایتفقیه از قانون اساسی حذف گردد تا سیاستورزی دموکراتیک ممکن شود.
آنچه امروز ثبات و امنیت پایدار ایران را به مخاطره انداخته، عملکرد رهبر است نه قلم من.
رهبر اطرافیان خود را از کسانی برگزیدهاست که از اظهار حقایق به وی خودداری میکنند؛ از سر ترس و ملاحظهکاری، یا از بیبصیرتی و فرصتطلبی.
اول مشکل ایران در حاضر ولیفقیه و رویکردهای فقرگستر و فسادپرور اوست. نه اینکه دیگران، موافق یا مخالف خطا نکرده یا نمیکنند، اما نقش آیتالله خامنهای در انباشت مشکلات و افول کشور بیبدیل است.
با رویکرد جاری آقای خامنهای از دست هیچ دولتی کاری ساخته نیست. دولت پزشکیان نیز در مهار مشکلات ناکام میماند و بهزودی به بنبست میرسد، اگر رهبر رویکرد خود را تغییر ندهد.
واکنش فرج سرکوهی به آزادی توماج صالحی