Friday, Dec 6, 2024

صفحه نخست » گفتگویی که گویی دو طرف حرف هم را نمی شنوند!

eshkavari.jpgیوسفی اشکوری - داستان تحمیل حجاب اجباری در جمهوری اسلامی دیرینه سال است و به ماه های اول عمر جمهوری اسلامی باز می گردد. نخستین کسی که این تخم لق را کاشت رهبر انقلاب آیت الله خمینی بود که در گام نخست رعایت حجاب را برای زنان در ادارات دولتی الزام آور دانست و نخستین مقام بلندی که رسما با تحمیل حجاب به عنوان یک حکم حکومتی مخالفت کرد آیت الله سید محمود طالقانی بود. با این همه حدود دو سالی هنوز در سطح عموم رعایت حجاب (یعنی سر کردن روسری) الزام حکومتی نبود ولی به تدریج حجاب تحمیلی قانونی شد و از آنجا که تخلف از قانون منطقا و عملا مستوجب مجازات است، گویا در قانونی که در مجلس اول تصویب شد، برای عدم رعایت حجاب شرعی مجازات تعیین شد.

هرچند الان دقیق به یاد ندارم خودم به عنوان نماینده مجلس بدان قانون چه رأیی داده ام ولی تا جایی که به یاد می آورم من به رغم باور به حجاب شرعی در آن زمان، با حجاب اجباری مخالف بوده ام. در هرحال در تداوم چنین اندیشه ای بود که در بهار سال 1379 در یک سخنرانی در کنفرانس مشهور برلین با حجاب اجباری مخالفت کردم و بدین جهت در دادگاه ویژه روحانیت تهران به ارتداد محکوم شده و حکم اعدام دریافت کردم.

در هرحال از همان آغاز حجاب اجباری همواره مورد اعتراض شمار زیادی از زنان و مردان ایرانی بوده و از این رو یکی از چالش های مهم و مستمر حاکمان جمهوری اسلامی نیز بوده است. به یاد می آورم یک بار آقای هاشمی رفسنجانی (احتمالا در سال 64) در نماز جمعه تهران در این باب سخن گفت و پیشنهاد داد که زنانی که حجاب را رعایت نمی کنند به جزیره ای تبعید شوند!

از دوران اصلاحات یعنی پس از سال 76 از آنجا که سختگیری ها کمتر شد و مهم تر امیدی به تغییرات مثبتی در کل جامعه و حکومت می رفت، عملا از اعتراضات عمومی و علنی کاسته شد. اما در نهایت به رخداد مهم «زن، زندگی، آزادی» در پائیز سال 1401 رسید. تا کنون جنبش عظیم زن زندگی آزادی، نیرومندترین خیزش اجتماعی زنان در استیفای حقوق برابر و از جمله در ماجرای رفع بی چون و چرای پوشش اجباری بوده و هست؛ جنبشی که در سطح جهانی به این عنوان شناخته شده است.

هرچند به دلایلی از جمله مهم ترین آنها سرکوبی شدید حکومت این جنبش خیابانی تا اطلاع ثانوی به محاق رفته اما هنوز گریبان حکومت را رها نکرده است. مهم ترین دستاورد جنبش البته عدم رعایت حجاب اجباری حکومتی توسط شمار قابل توجهی از زنان جامعه است. شاید از جهاتی مهمتر و اثرگذارتر، حمایت بخش قابل توجهی از زنان محجبه غالبا میان سال و شمار زیادی از مردان برابری خواه ایرانی و حتی شماری از علمای دینی و نیز شماری از نواندیشان مسلمان ایرانی از مخالفت با حجاب اجباری است.


به هر تقدیر در دو سال اخیر حکومت جمهوری اسلامی و حامیان عقیدتی و یا سیاسی حجاب اجباری، به هر ترفندی متوسل شده تا به گونه ای هرچند نرمتر (مثلا حذف گشت ارشاد مشهور و تابلودار) زنان را وادار کنند که بالاخره چیزی به نام حجاب سر کنند تا حکومت هم شکست خورده تلقی نشده باشد! اما تا کنون عملا موفق نشده است.


نکته مهم آن است که حاکمان عمدتا روی کار فرهنگی تکیه می کنند ولی در عمل می خواهند از طریق کار سرهنگی یعنی چماق پلیس و یا اعمال جریمه و حبس زنان را وادار به رعایت پوشش اجباری کنند و این دو رویکرد کاملا متناقض است!


اما نکته بس مهم تر آن است که حاکمان مدافع حجاب اجباری (از رهبر نظام گرفته تا کارگزاران) هنوز هم عدم رعایت حجاب را پدیده ای انحرافی می دانند و چنین القا می کنند که زنان به اصطلاح بی حجاب بیمارند و باید درمان شوند! این است که گاه سخن از «قرارگاه» می کنند که استعاره ای از کار سرهنگی است و اخیرا نیز «کلینیک» تأسیس کرده اند که استعاره ای آشکار مبنی بر بیمار شمردن زنان بی حجاب است. این که در عنوان قانون مصوب اخیر کلمه «عفاف» نیز آمده است، به روشنی حکایت می کند که تدوین کنندگان آن، عفاف را از طریق رعایت حجاب یعنی همان یک تکه پارچه به نام روسری می دانند!


این در حالی است که محل اختلاف بسی عمیق تر از این ترفندهاست. گزیده سخن آن است که زنان و مردان مخالف حجاب اجباری، اصولا انتخاب نوع پوشش را برای زن و مردم حق انسانی و شهروندی می دانند و حداکثر رعایت مختارانه عرف جامعه را لازم و مفید می شمارند. اینجاست که این دو طرف در بازار مسگرها فریاد می زنند و هیچ یک اساسا حرف دیگری را نمی شنود و یا نمی فهمد! در هرحال تا حکومت حقوق انسانی و شهروندی هر فرد ایرانی اعم از مذهبی و غیر مذهبی، زن و یا مرد، را به رسمیت نشناسد، گرهی باز نخواهد شد. اما آیا واقعا حاکمان حرف برابری خواهان را نمی فهمند و یا خود را به نفهمی می زنند؟!

*بخش نظرات این مقاله به درخواست نویسنده غیرفعال شده است



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy