بی بی سی - پرویز قریب افشار ۴۵ سال است که در تبعید زندگی میکند ولی همچنان امیدوار است که روزی به ایران بازگردد. نام او برای برخی از ایرانیان تداعیکننده شماری از محبوبترین برنامههای تلویزیون ملی ایران در دهه ۵۰ خورشیدی است.
پرویز قریب افشار که روزگاری از مشهورترین چهرههای تلویزیونی در ایران بود، این روزها کمتر در برنامههای عمومی ظاهرا میشود؛ با اینحال عمیقا شادمان است که در سالهای پس از انقلاب، گرچه در ایران زندگی نکرده است اما از طریق نوارهای ویدیویی و سپس از راه ماهواره و اینترنت همچنان در خانههای مردم حضور دارد.
تحصیل در رشته تلویزیون؛ تصمیمی غیر معمول
پرویز قریب افشار پس از تحصیلات متوسطه در تهران، راهی آمریکا شد تا در رشته شیمی تحصیل کند. در جشنهای دانشگاه چندین بار به عنوان مجری روی صحنه رفت و اجراهایش مورد توجه استادان قرار گرفت. آنها دانشجوی جوان را تشویق کردند که به جای شیمی در رشته تلویزیون تحصیل کند. در دهه ۶۰ میلادی، تحصیل در این رشته حتی در آمریکا چندان رایج نبود.
در سال ۱۳۴۹ قریب افشار پس از دریافت فوق لیسانس در رشته تلویزیون از دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس به ایران بازگشت. چند ماه بعد جذب تلویزیون ملی شد.
مدت کوتاهی پس از ورود او به این سازمان، سرپرست چندین گروه از جمله گروه زبانهای خارجی، کودکان و کارگران شد و از سال ۱۳۵۰ کار خود را به عنوان مجری در تلویزیون ادامه داد.
یکی از نخستین برنامههایش، اجرای زنده برای گردآوری کمک به ایرانیتبارانی بود که از عراق اخراج شده بودند. قریب افشار میگوید: «در آن زمان، به جز برای اخبار، برنامه زنده رایج نبود. اما واکنش مردم ما را شگفت زده کرده بود؛ در ورودی تلویزیون یک صف طولانی از اتومبیلهای مردم درست شده بود، هر چه میتوانستند برای کمک آورده بودند. یک اتاق بزرگ وسیله جمع شد که در هتل شرایتون به حراج گذاشتیم وعوایدش برای این عزیزان که بیشترشان در خوزستان پناه گرفته بودند ارسال شد.»
دهه ۵۰ خورشیدی و گسترش برنامههای تلویزیون
برنامههای سازمان «رادیو و تلویزیون ملی ایران» در دهه ۵۰ به مرور گسترش پیدا کرد و پرویز قریب افشار در بسیاری از این برنامههای تلویزیونی میزبان شماری از نامدارترین چهرههای فرهنگی-هنری از داخل و خارج از ایران بود؛ از آن جمله فرانک سیناترا و گریگوری پک آمریکایی و اخوان ثالث، انوشیروان روحانی، شهریار، هایده و دیگر چهرههای سرشناس ایرانی.
در کنار این برنامهها، او به گوشه و کنار ایران سفر میکرد و در زمینههای متنوعی مانند پاکیزه نگه داشتن محیط زیست، انتقال خون و آشنایی با رسوم محلی در استانهای گوناگون برنامه ضبط میکرد.
او میگوید: «تلاش من این بود که ایران را به مردم بیشتر بشناسانم.»
در بین مردم شاید معروفترین برنامههای قریب افشار آنهایی باشد که با خوانندگان و نوازندگان نامدار ایران ضبط شده ولی از نظر خود او موفقترین برنامهاش در این دوره، برنامه ویژه چهارشنبه سوری در حدود سال ۱۳۵۳ است.
او میگوید: «در این برنامه، اسماعیل مهرتاش (مدیر جامعه باربد) نمایشنامههای موزیکال را بر مبنای کارهای محلی یا کوچه بازار تنظیم کرده بود. داستان هم در بازار قدیم در جریان بود و بسیاری از شاگردان مهرتاش مانند شجریان در اجرا حضور داشتند».
جنبه دیگری از فعالیتهای قریب افشار در این دوره، کمک گرفتن از سفارتخانهها در تهران برای دعوت از هنرمندان کشورهای همسایه به تلویزیون ملی ایران بود.
حضور امل ساین، خواننده سرشناس ترکیه در تهران و ضبط برنامه از یک گروه قوالی در پاکستان برای پخش از تلویزیون ملی از این دست برنامهها بودند.
در سال ۱۳۵۵، تلویزیون دولتی ایران یک شبکه بینالمللی نیز راهاندازی کرد که به انگلیسی و دیگر زبانهای اروپایی برنامه پخش میکرد. در آغاز، سرپرستی این شبکه حدود یک سال به پرویز قریب افشار محول شد.
او میگوید: «آمریکاییها یک شبکه تلویزیونی پربیننده در تهران داشتند و در سالهای میانی دهه ۵۰ تصمیم گرفتند برنامههای آن را رنگی پخش کنند. رضا قطبی (مدیر وقت تلویزیون) جلوی این شبکه را گرفت و گفت برنامه به زبانهای خارجی هم باید از تلویزیون ملی پخش شود. برنامههای کانال بینالمللی بعداز ظهرها از شبکه دوی تلویزیون که ویژه تهران بود پخش میشد. مخاطبان این کانال بیشتر خارجیهایی بودند که در پایتخت زندگی میکردند و ما برای نخستینبار اخبار و مسایل ایران را روزانه به زبان انگلیسی پخش میکردیم.»
تجربه بازیگری با «کاروانها»
در سال ۱۳۵۶ یک گروه آمریکایی برای ساخت فیلم «کاروانها» به ایران آمد. جیمز فارگو کارگردان فیلم بود و آنتونی کویین بازیگر سرشناس هالیود از هنرپیشههای آن فیلم بود.
پرویز قریب افشار در نقش یک رییس پلیس منطقهای، دقایقی در این فیلم بازی کرد . فیلم حوالی اصفهان فیلمبرداری شد و داستان آن در کشوری خیالی به نام زادستان میگذشت.
بهروز وثوقی و محمدعلی کشاورز هم از دیگر بازیگران ایرانی بودند که در این فیلم بازی کردند.
قریبافشار از نتیجه کار اما چندان راضی نیست و معتقد است شاید دلیلی اصلی، مداخله بیش از حد یکی از تهیهکنندگان در حیطه کارگردانی بود. او میگوید: «المو ویلیامز تهیهکننده اصلی این فیلم بود و مهدی بوشهری، همسر اشرف پهلوی در آن زمان، هم جزو تهیه کنندگان بود. من به دلیل آشنایی با المو ویلیامز این نقش را گرفتم.»
سال ۱۳۵۷ و سفری بی بازگشت
از تابستان ۱۳۵۷ اخبار راهپیماییهای ضدحکومتی در ایران در رسانههای خارجی بازتاب گستردهتری پیدا کرد. قریب افشار به یاد میآورد که خانواده همسرش، کرول، دائما از آمریکا به آنها زنگ میزدند و نگران وضعیتشان بودند: «همسرم آمریکایی بود و با وجود اینکه شهروند ایران شده بود و به خوبی فارسی صحبت میکرد، از بابت امنیتش نگرانی وجود داشت. به همین خاطر تصمیم گرفتم همسر و دو فرزندم را به آمریکا ببرم».
قریب افشار در دی ماه ۱۳۵۷ به سختی توانست پروازی به لندن پیدا کند. او میگوید تا آخرین لحظه در ایران برایش مشکلی وجود نداشته و حتی ایرانیانی که در فرودگاه مهرآباد کار میکردند به او کمک کردند که بدون مشکل از کشور خارج شود:
«من با صداقت کار کرده بودم و این روی مردم تاثیر خوبی گذاشته بود. به همین خاطر، پرواز خودم را دو سره گرفته بودم تا پس از مدت کوتاهی به ایران بازگردم. متاسفانه ممکن نشد ولی با این امید زنده هستم که دوباره به ایران برگردم.»
پرویز قریب افشار در بدو ورود به آمریکا، مدتی در سان فرانسیسکو ماند و سپس راهی لوس آنجلس شد؛ شهری که به سرعت میزبان بزرگترین جامعه مهاجر ایرانی در خارج شد.
قریب افشار فعالیتهای رسانهای خود را در این شهر با کمترین امکانات آغاز کرد. از سال ۱۳۵۹ همراه با بیژن سمندر (شاعر) پخش یک برنامه هفتگی رادیویی با عنوان «صدای دوست» را آغاز کرد. ناصر چشم آذر که زودتر از آنها به کالیفرنیا رفته بود برای آرم این رادیو موسیقی ساخت.
قریب افشار میگوید: «در فروشگاههای ایرانی آگهی میگذاشتیم که چنین رادیویی وجود دارد و یکشنبهها از ساعت ۱۲ تا یک برنامه پخش میکردیم. کار این رادیو حدود یک سال ادامه پیدا کرد.»
سایه گروگانگیری بر برنامه تلویزیونی نوروز
در سال ۱۳۵۹ قریب افشار تصمیم گرفت یک برنامه تلویزیونی برای نوروز ۱۳۶۰ بسازد. در آن زمان ایستگاه کی.اس.سی.آی (معروف به «کانال ۱۸») میزبان برنامههای تلویزیونی به زبانهای گوناگون بود که مهاجران در جنوب کالیفرنیا تهیه میکردند.
قریب افشار به یاد میآورد: «تنها چند روز پس از رزرو ساعت پخش، نامهای آمد که نوشته بودند چون گروگانهای سفارت آمریکا همچنان در ایران هستند، شما نمیتوانید برنامه ایرانی داشته باشید. من ناگزیر شدم نام برنامه را که "نوروز ایرانی" بود به "جشنواره بهاری زرتشتی" تغییر دهم.»
در مکاتبات رسمی شبکه کِی.اس.سی.آی از این برنامه به عنوان نخستین برنامه ایرانی در لس آنجلس نام برده شده است. به فاصله کوتاهی پس از آن، شبکههای تلویزیونی پارسیزبان در این شهر، پخش منظم و هفتگی خود را آغاز کردند. نخستین شبکه «تلویزیون ایرانیان» (آی.آر.تی.وی) بود. پس از آن «جام جم» به صحنه آمد و سپس «تلویزیون جنبش ملی ایران».
از دی ماه ۱۳۶۱ نیز پرویز قریب افشار شبکه تلویزیونی خود را به نام «سیمای آشنا» راه اندازی کرد. او که زمانی ستاره «تلویزیون ملی ایران» بود و در تهران مجهزترین استودیوها را در اختیار داشت، در تبعید ناگزیر شد به دلیل محدودیتهای مالی و نبود استودیو، برنامههایش را در پارک ساحلی سانتامونیکا ضبط کند. رافی خاچاطوریان، کمدین، به طنز این پارک را «استودیوی قریب افشار» مینامید.
در تبعید نیز بسیاری از چهرههای سرشناس فرهنگ و هنر ایران در برنامههای «سیمای آشنا» شرکت کردند. نادر نادرپور، بهروز وثوقی، علیاکبر سعیدی سیرجانی، پوران و ویگن از جمله این شخصیتها بودند. شرایط به مرور بهتر شد و قریب افشار توانست یک استودیوی حرفهای در اختیار داشته باشد.
رسانههای آمریکایی کوششهای او برای تهیه برنامههای پارسیزبان در کالیفرنیا را پوشش دادند و نیویورک تایمز، با اشاره به یکی از مجریان سرشناس ان.بی.سی، قریب افشار را «جانی کارسون ایران» لقب داد ( جانی کارسون یکی از مجریان معروف تلویزیون در آمریکا بود).
قریب افشار در زمان ترک ایران امکان پیدا نکرد نسخهای از برنامههای خود را به آمریکا ببرد. یکی از محبوبترین برنامههای او، بزمی بود که با حضور اکبر گلپایگانی و هایده اجرا شده بود.
او میگوید در تلاش بوده در شبکه تلویزیونی خودش بخشهایی از این برنامه را پخش کند ولی یکی از کمپانیهای ایرانی در لس آنجلس که نسخهای از بزم را در اختیار داشته حاضر نبوده کپی برنامه را در اختیار او بگذارد: «در نهایت پذیرفتند یک نسخه به من بدهند ولی وقتی خواستم از آن استفاده کنم متوجه شدم که این کمپانی آرم خود را روی تصویر زده؛ در صورتی که این برنامهها در تلویزیون دولتی و با پول مردم ایران تهیه شده بود و به مردم ایران تعلق داشت.»
قریب افشار از حدود سال ۱۳۸۰ حضور تلویزیونی خود را کاهش داد و به یک برنامه هفتگی در تلویزیون تپش اکتفا کرد. آخرین برنامه تلویزیونی او - به مناسبت نوروز ۱۳۹۵ - در ده بخش از تلویزیون جِم پخش شد.
برنامههایی که پرویز قریب افشار در طی بیش از سه دهه در آمریکا تولید کرد هیچگاه به شکل مرتبی بایگانی نشدند. نوارهای یوماتیک برای نگهداری فضای زیادی را اشغال میکردند و امکان نگهداری از همه آنها توسط یک شخص بسیار دشوار بود. در لس آنجلس نیز هیچ نهادی وجود نداشت که بتواند از چنین مجموعههایی نگهداری کند. قریب افشار به تلخی از این موضوع یاد میکند که به دلیل کمبود جا ناگزیر شده تعدادی از نوارها را دور بریزد. با این همه بخشی از این برنامهها در مجموعه شخصی او به یادگار ماندهاند که به ویژه از بابت پیشینه رسانههای پارسیزبان در آمریکا و حضور ایرانیان در این کشور، ارزش تاریخی و پژوهشی دارند.
پرویز قریب افشار - به گفته خودش - همچنان با تماشای برنامههایی که در گذشته تهیه کرده «جانی تازه» میگیرد. او تاکید میکند که گرچه در ایران شخصیت سرشناسی بوده و کارهای بزرگی انجام داده، همیشه خود را جزیی از جامعه دیده و از مردم ایران سپاسگزار است که به او اجازه دادند چندین سال مهمان خانههای آنها باشد.