هواداران رضا پهلوی تا بحال در زیر مقالات مخالفان کامنت هایی با ملغمه‌ای از فحش‌های ناموسی و تهدید می‌نوشتند. البته این کامنت‌ها ناشی از همان فرهنگ لمپنیزم چماقداری بچه‌های عماریون و لباس شخصی‌های نظام توتالیتر اسلامی می‌باشد که سال‌های سال با توافق فرح پهلوی و رضا پهلوی و پرویز ثابتی بکار گرفته می‌شوند. تنها اختلاف رضا پهلوی با خمینی و خامنه‌ای فقط تفاوت در نام فامیلی است. یکی خامنه‌ای نام دارد و دیگری رضا پهلوی وگرنه از نظر فکری و تربیتی هر دو تامگرا می‌باشند.
ساواکی‌های رضا پهلوی اینک کار را بجایی رسانده‌اند که به بزرگان ملی ایران توهین می‌کنند.
فیلم ادرار کردن یکی از پهلوی طلب‌ها بر مزار دکتر غلامحسین ساعدی طبیب نامدار میهن مان و یکی از نام آورترین و تواناترین نویسندگان معاصر که وجدان بیدار جامعه استبداد زده ایران بود در شبکه‌های مجازی که توسط یکی از کانال‌های هواداران پهلوی با افتخار بخش می‌شود به ما می‌گوید این نسل مثل نیاکان ساواکی خود از کرامت و منزلت انسانی چیزی نمی‌فهمند و دایره نفرتشان تنها به رژیم جمهوری اسلامی ختم نمی‌شود بلکه شامل تمامی ایرانیان می‌گردد.
ساواک رضا پهلوی بعد از فحاش‌های ناموسی و زن ستیزانه علیه مخالفان خود چون توماچ صالحی، فرهاد میثمی، یاشار سلطانی، نرگس محمدی، داریوش کریمی، داریوش اقبالی خواننده مشهور وطن مان، پرستو احمدی و تجاوز اشکار چنسیتی به اقای عالی پیام در وسط لندن و.. همچنین تهدید به مرگ برخی از مخالفان رضا پهلوی از جمله دکتر محمود دلخواسته و مهدی خلجی و.... اینک به توهین به بزرگان ادب فارسی و بزرگمرد ملی ایران محمد مصدق پرداخته‌اند.
هواداران رضا پهلوی عملکردشان شبیه به اس اس نازیسم می‌باشد. اس اس‌ها وظیفه از میان بردن نیروهای سیاسی رقیب و مخالفِ حزب نازی را به عهده داشتند. اینان هم در حال حاضر وظیفه سرکوب مخالفان رضا پهلوی را بعهده گرفته‌اند و اگر خدا ناخواسته روزی به قدرت رسیدند عین همان اس اس به قتل عام مخالفان رضا پهلوی خواهند پرداخت.
این افراد هیچ بویی از حقوق بشر و شرف انسانی نبرده‌اند. اختلاف عقیده و اندیشه با دیگران نباید به هیچ فردی و گروهی اجازه دهد که به کرامت و شرافت انسانی یک انسان خدشه‌ای وارد آورد. حقوق و کرامت انسانی هر انسان فارغ از رنگ و جنس و عقیده و دین و اندیشه سیاسی‌اش بعنوان انسان مورد احترام است.

اما از نسلی که پیشینیانشان کریم پور شیرازی را بفرمان اشرف پهلوی عمه جان اقا رضا زنده زنده آتش زدند و منزل مصدق را به آتش کشیدند چه انتظاری بجز اعمال فاشیستی می‌تواند داشت.
آنان شاگردان پرویز ثابتی می‌باشند که ۸ نفر را در تپه‌های اوین رها کرده و با قهقه و شادی و به فرمان و حضور شخص چنایتکار ثابتی آنان را به مسلسل بستند.
این جوجه شعبان بی مخ‌ها در ایران روی قبر پدر و مادر کاریکاتوریست معروف آقای نیستانی ادرار کردند. به قبر دکتر محمد ملکی توهین نمودند.
برای شناخت ساواک شاهنشاهی کافی است مصاحبه اوریانا فالاچی خبرنگار معروف دهه ۷۰ میلادی را با محمد‌رضا‌شاه یک بار گوش دهید یا متن آن را مطالعه کنید. فالاچی در مصاحبه با زیرکی از وضعیت دهشتناکی که ساواک در آن مقطع رقم زده است، پرسش می‌کند و حتی به طنز می‌گوید این پرسش‌ها باعث نمی‌شود او شکنجه شود؟ پرسش فالاچی یک پرسش ساده نیست، وضعیت بحرانی‌ای که ساواک و شاه با افکار جنایت آمیز پرویز ثابتی شکل داده بودند، در سیطره ایران فقط معنا پیدا نمی‌کرد. حجم سرکوب و شکنجه ساواک به‌قدری وسیع بود که جامعه جهانی هم به‌خوبی از این رفتار‌ها آگاه بودند. هیچ‌کس بجز فاشیست‌های پهلوی طلب در دل تاریخ نمی‌تواند اعمال ساواک را تایید کند و اصلا هیچ منطقی به رفتار‌های ساواک مهر تایید نمی‌‌زند.

هر ایرانی در آن مقطع با اتمسفری که ساواک رقم زده بود آشنا بوده و خوب می‌دانسته ساواک مصادف با سرکوب و شکنجه شدید است.
نکته جالب توجه در باب خشونت وسیع ساواک را باید در همان گفت‌وگوی فالاچی با محمد‌رضا‌شاه فهمید که محمد‌رضا خیلی هم اعمال خشونت‌آمیز ساواک را رد نمی‌کند و به‌نوعی از آن عبور می‌کند تا گندش بالا نیاید.
اما پرسش اصلی بازگشت کنونی و سازماندهی ساواک در اروپا و امریکا است. بطوریکه رئیس ساواک پرویز ثابتی جنایتکار با وقاحت تمام پس از سال‌ها زندگی مخفیانه در جنبش مهسا هویدا می‌شود و حتی تلویزیون منوتو، با مستندی از او سردار ملی و فرشته نجات می‌سازد. وضعیت کنونی با جولان دادن ساواک بطور علنی در غرب مسئولیتی گران بر دوش روشنفکران و نخبگان ایرانی می‌گذارد.
رضا پهلوی می‌خواهد تاج پادشاهی را با کمک ساواکی‌هایش و نتانیاهو صهیونیست آدمخوار بر سر نهد‌. تاجی که بر بستر خون و خونریزی، و میراث استبدادی رضا شاه و محمدرضاشاه، با کودتاهای اجانب فراهم و تهیه شده است. تاجی که پیوندهای عمیق احساسی و تاریخی با گذشته سیاه ساواک و شکنجه و کشتار سلطنت پهلوی دارد فقط می‌تواند با مناسبات غیر دموکراتیک و فاشیستی منطبق باشد.
در پایان انتقاد شدیدی به برخی از به اصطلاح روشنفکران و کنشگران سیاسی دارم که با حمایت کردن مستقیم و غیر مستقیم از رضا پهلوی و اعاده حیثیت از او و خاندانش موجب شدند تا دارودسته ساواکی پهلوی پا بگیرند و به خود اجازه دهند هر کسی را مورد تحقیر و توهین و ترور شخصیت نمایند. این وسط بازان نامدار باید بخود آیند و مسئولیت اخلاقی بپذیرند و با تمام قوا چنین شیوه‌های ضد اخلاقی، ضد کرامت و شرافت انسانی و ترور شخصیت، فحاشی و لمپنیسم تربیت شده در مکتب پرویز ثابتی را محکوم نمایند. اینان را از صفوف خود طرد و افشاء نمایند.
صدای پای فاشیسم پهلوی را بشنوند و به جامعه و افکار عمومی هشدار داده و اعلام خطر نمایند.

فرید انصاری دزفولی
*