ناگفتههای هانا کامکار از تجربهاش در سینمای ایران
یورونیوز - هانا کامکار از «کش بستن بر بدن زنان بازیگر» میگوید. کش بستن روشی است برای «جلوگیری از به اصطلاح دیده شدن بدن زن در مقابل چشمان مخاطب.» این کشها را به بالاتنه و پایین تنه و حتی دور بازوی زنان میپیچند.
هانا کامکار در کنار خوانندگی و نوازندگی دستی در بازیگری نیز دارد. با این حال او به دلایل شخصی کمتر وارد عرصه سینما و تلویزیون شده است. همین محدود تجربهها موجب شده تا او با برخی از مشکلاتی که زنان بازیگر با آن مواجه هستند، آشنا شود.
او در گفتوگو با یورونیوز فارسی از پشت صحنه آنچه بر بازیگران زن در سینمای ایران میرود را روایت کرده است. روایت او به تاکید خودش «محدود» به تجربه زیسته او در سینمای ایران و بازی در فیلم های کوتاه است.
هانا کامکار از «کش بستن بر بدن زنان بازیگر» میگوید. کش بستن روشی است برای «جلوگیری از به اصطلاح دیده شدن بدن زن در مقابل چشمان مخاطب.»
گفتوگوی کوتاه پیش رو با او چکیدهای است از تجربه بازیگری خانم کامکار.
شما در بازیگری نیز تجربههایی داشتید. به عنوان یک زن بازیگر چه چیز عجیبی از آن تجربه در ذهنتان مانده؟
آنچه در تجربه بازیگران زن ایران عجیب به نظر میرسد تلاش برای نمایش متفاوتی از بدن زن مقابل دوربین است. یکی از این روشها، «کشبندی» است. بدین معنا که کشهای سفتی دور بدن شما در قفسه سینه و یا دور پایین تنه میبندند تا برجستگیها مشخص نشود. باید بگویم که اغلب بازیگران زن ایران چنین تجربههایی را از سر گذراندهاند. دیگر فکرش را بکنید حتی دور بازوی زنان را نیز کش میبندند.
شما کمتر در سینما و تلویزیون ایران به ایفای نقش پرداختید، دلیلش چه بود؟
در مورد تلویزیون خب ما یک قهر خانوادگی داریم و اصلا تلویزیون نمیرویم به جز موارد معدودی که ای کاش همان را هم انجام نمیدادیم. به شخصه از همان زمانی که با بازی در تئاتر «ترانههای محلی» محمد رحمانیان برنده جایزه بهترین بازیگر زن تئاتر سال ۹۳ شدم، پیشنهادهای بازیگری رفته رفته شروع شد.
تا پیش از آن خیلی کم پیش میآمد برای بازیگری پیشنهادی دریافت کنم. در مورد سینما هم یا نقشهای مناسبی پیشنهاد نمیشد یا وقتی پیشنهادی دریافت میکردم، سر تئاتر بودم و تعهد کاری داشتم.
در نقشهای سینمایی چند نقش کُردی بود که باید نقش کرد بد و بدجنس را بازی میکردم که نپذیرفتم یا مثلا نقشهای دیگری هم پیشنهاد میشد که خیلی ضعیف بود. من هم قبول نمیکردم.
برای من شناختن تهیه کننده و سرمایهگذار فیلم و سریال مهم بود. اگر آنها وابسته به ارگانی نبودند که من با آن مشکل داشتم، بازی در نقش را میپذیرفتم.
من در بسیاری از فیلمهای کوتاه تجربه بازی داشتم و به دلیل فیزیکم با کشیبندی بالاتنه و پایین تنه مواجه شدم و دیگر فهمیدم اینجا جای من نیست. وقتی آن کشها را به دور بدن من میبستند آنقدر حال من بد می شد که نگو.
شاید این تجربه در فیلمهای کوتاه بوده ونه در فیلمهای بلند.
نه عوامل فیلم های کوتاهی که من با آنها همکاری داشتم همه عوامل سینمای حرفهای ایران بودند و می گفتند، هانا، نمیدانی در سینما چه خبر است؟ هم این کار را توی سینما هم میکنند. همینطور بازیگران معروف را هم کش میبندند.
عجیب ترین چیزی که در همین زمینه در تجربه بازیگری یا ارتباط با بازیگران سینما شنیدید چه بود؟
دوستی دارم که اسمش را نمیبرم اما احتمالا خودش این ویدیو را ببیند میفهمد. باورتان نمیشود که او گوشش را عمل جراحی کرد تا مدل گوشش را خوابیده کند چرا که در سینمای ایران گوش زنان را هم میچسبانند و خب کار زنان به هنگام کار و تمرین نقشها با گوش بسته شده خیلی سخت است.
بنابراین با اینکه دو پیشنهاد خوب سینمایی و تلویزیونی را رد کردم اما خوشحالم که خودم را با این شکل از محدودیتها مواجه نکردم. از خودم میپرسم اگر قرار بود یک درصد این کارها را با من بکنند آیا میتوانستم تحمل کنم. آیا واقعا میتوانستم؟
سخن آخر؟
به نظر من دختران بازیگر ایران خیلی شکییبا هستند. البته این را بگویم آنها همانقدر در عرصه سینما و تلویزیون ایران شکیبایی به خرج میدهند که برای نمونه من در عرصه خوانندگی شکیبا بودم. همگی باید یکسری مسائل را تحمل میکردیم.
هشدار اردوغان به نیروهای اسرائيلی در سوریه
چماق ترامپ علیه نتانیاهو!