درباره گفتوگو
عباس عبدی - هممیهن
🔹عدهای هستند که برای مخالفت با ایدههای درست و منطقی و یا تخریب آنها جدل میکنند و برای این کار میکوشند که مسئله را نادرست مطرح کنند. یکی از موارد آن موضوع گفتوگو است. در واقع، چون قادر به انجام گفتوگو نیستند تا از مواضع خود دفاع کنند، اصل گفتوگو را زیر سوال میبرند.
🔹نمونه آن طرح لزوم گفتوگو با کشورهای دیگر از جمله ایالاتمتحده است. تقریباً میتوان با اطمینان اظهار کرد که در طول تاریخ روابط بینالملل شاید موردی نباشد که یک طرف از گفتوگو پرهیز کند، مگر طرفی که در جنگ دست برتر دارد و خواهان تسلیم بدون قید و شرط طرف مقابل است؛ یا طرف مقابل را بهکلی به رسمیت نشناسد که طبعاً چنین چیزی برای ایران و آمریکا بلاموضوع است.
🔹از سوی دیگر، پذیرش گفتوگو نیز هیچ معنایی جز آمادگی گفتوگو برای حل مسئله ندارد و متضمن هیچ پیشفرض دیگری نیست. گفتوگوهای صلح ویتنام سالها طول کشید و چند بار متوقف شد؛ هرچند در نهایت جنگ در میدان آن را به پایان رساند.
🔹در همین جنگ غزه نیز در طول ۱۷ماه گذشته مذاکرات گوناگونی میان طرفین انجام شد؛ هرچند با واسطه بود و اکنون هم لزوماً جنگ تمام نشده است که به توافق آتشبس و مبادله اُسرا رسیدهاند و حتی چندین بار مذاکرات قطع و پایان یافته تلقی شد. اینها نشان میدهد که گفتوگو متضمن هیچ پیشفرض منفی نیست و هیچ تضمینی هم برای موفقیت آن وجود ندارد.
🔹ولی چند نتیجه مهم دارد؛ اول اینکه، امید را در حل دوجانبه مسئله زنده میکند و نیروهای طرف سوم و افکارعمومی را برای کمک به حل منازعه به سود طرفی که مواضع معقولانهتری دارد، وارد میدان میکند. طرفین را نسبت به منویات هم بهطور مستقیم آگاه میکند.
🔹همچنین، رویکرد پذیرش گفتوگو به لحاظ اخلاقی قابلدفاع است؛ چون وظیفه سیاست کاهش مرارت مردم و جامعه است و از هیچ کوششی برای تحقق آن نباید چشم پوشید و گفتوگو کمهزینهترین رویکرد برای تحقق این هدف است.
🔹بهعلاوه، ما حق نداریم پیشاپیش امکان رسیدن به توافقهای عادلانه را نفی کنیم؛ ولی اگر هم پس از گفتوگو به توافق نرسیدیم، مردم سیاستمداران را محکوم نخواهند کرد.
🔹فرار از گفتوگو از دست دادن شانس هر توافقی است و از نظر ناظرین بیرونی به معنای فاقد منطق بودن است.
گفت بعد از شهادت حسن نصرالله بيطاقت شده بودم