جمهوری اسلامی ایران و ایالاتمتحده آمریکا پس از نزدیک به دو سال و نیم باهم مذاکره کردند و هر دو دولت نتایج دور اول مذاکره را مثبت خواندند. هماکنون برای دور بعدی مذاکرات توافق شده و هر دو دولت هم اصرار دارند که نیت آنها جلوگیری از طولانی شدن روند مذاکرات است
فرامرز داور - ایران وایر
درحالیکه «علی خامنهای» رهبر جمهوری اسلامی مذاکره با دولت «دونالد ترامپ» را «غیر شرافتمندانه، غیرعاقلانه و غیرهوشمندانه» خوانده بود، فقط چند روز پسازاین اظهارات، زمینه مذاکره را با نماینده ترامپ در امور خاورمیانه فراهم کرد.
ارزیابیهای اولیه هر دو کشور از این مذاکرات به شکل غیرمنتظرهای مثبت بوده بهطوریکه ارزش ریال ایران در برابر دلار آمریکا در فردای اولین دور مذاکرات، ۲۰ درصد افزایش پیدا کرد و در فضای سیاسی ایران خوشبینی کمسابقهای به نتیجهبخش بودن این مذاکرات و «تغییر سیاست خامنهای» در برابر آمریکا ابراز شد.
ممکن است که مذاکرات جاری جمهوری اسلامی با ایالاتمتحده به توافقی نهایی ختم شود و آنطور که مقامهای ایران به دنبال آن هستند به رفع تحریمهای اتمی آمریکا بینجامد که امکان صدور نفت و گاز و محصولات پتروشیمی ایران و دستیابی به پول فروش آن را فراهم کند.
هرچند که این وضعیت، مطلوب نهایی جمهوری اسلامی است اما هدف اصلی برای حکومت ایران بیاثر کردن تهدیدهای نظامی دولت ترامپ و عبور کردن از زمان کلیدی مهرماه امسال و موعد پیشبینیشده قطعنامه ۲۲۳۱ است که در آن باید برای بازگشت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد یا لغو دایمی آن تصمیمگیری شود.
در چهار سال گذشته دولتهای اروپایی و مشخصا بریتانیا، فرانسه و آلمان جمهوری اسلامی را به دلیل فعالیتهای موشکی از نوع بالستیک و سپس فعالیتهای فضایی ازجمله ارسال ماهواره به فضای ماورا جو، متهم به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ کرده و بارها استدلالهای خود را بهعنوان سند سازمان ملل متحد به شورای امنیت ارائه کردند.
ایالاتمتحده در زمان دور اول ریاستجمهوری ترامپ خواهان بازگشت تحریمهای شورای امنیت بود و در دوره ریاستجمهوری «جو بایدن» هم درمجموع ازآنچه اروپاییها در نقض قطعنامه ۲۲۳۱ میگفتند، حمایت میکرد.
دوره کنونی برای جمهوری اسلامی ازنظر تقاطع تهدیدهای دولت دوم ترامپ، سر رسیدن موعد تصمیمگیری درباره قطعنامه ۲۲۳۱ و عزم دولت جدید آمریکا برای ازسرگیری «سیاست فشار حداکثری» برای به «صفر رساندن» فروش نفت، تنش بیسابقه نظامی با اسراییل و همزمان انباشت نارضایتی شدید داخلی در ایران و بحران جدی در مشروعیت حکومت، احتمالا در حال سپری کردن سختترین دوره حیات خود از زمان انقلاب بهمن ۵۷ است.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
در این شرایط، مذاکره با دولت دونالد ترامپ نه یک تغییر سیاسی بنیادی در ایران بلکه یک تاکتیک از نوع الگوی ثابت رفتاری جمهوری اسلامی در زمان مواجهه با تهدید قریبالوقوع است: تلاش برای کنترل تنش و خرید زمان و عبور از بحران و سپس بازگشت به شرایط قبلی.
درحالیکه رهبر جمهوری اسلامی در هفتههای اخیر بهطور مکرر مذاکره و مصالحه با آمریکا را رد کرده بود، راضی شدن ناگهانی او به گفتوگو با ایالاتمتحده، حاصل تجدیدنظر در سیاستهای پیشین نیست بلکه سابقه ۳۶ سال زمامداری او نشان میدهد که راهی برای کاهش فشار بیامانی است که حکومت ایران از وجوه مختلف در برگرفته و موجودیت آن را به معنی واقعی تهدید میکند.
بنابراین ارزیابیهای داخلی درباره اینکه در صورت پیشرفت در مذاکرات مرحله بعدی تجدید روابط دو دولت و بازگشایی سفارتخانههای دو کشور است، در شرایط فعلی معتبر نیست. بهمحض تغییر اتمسفر موجود و کاهش تهدید خارجی، احتمالا سیاست آمریکاستیزی جمهوری اسلامی از سر گرفته میشود.
توافقهای جزیی باهدف کنترل تنش میان جمهوری اسلامی ایران و ایالاتمتحده بهجای حلوفصل نهایی اختلافات، به دلیل انباشت مسائل میان دو کشور، قابلدوام نیست. توافق ناکام اتمی برجام که جامعترین همکاری دو کشور بهجای رفع نهایی اختلافات چهلساله بود، نشان میدهد که چرا توافق کنترل تنش میان دو کشور ذاتاً ناپایدار است.
اما به فرض مطلوب بودن یک توافق جزیی برای هر دو کشور ایران و آمریکا در این زمان، وضعیت متغیرهای دیگری هم دارد که تهران و واشنگتن احتمالا مجبور به در نظر گرفتن آنها خواهند شد.
این متغیر، سه کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان و در دیدی وسیعتر اعضای اتحادیه اروپا هستند. مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ که نهایتا زمینهساز توافق برجام شد و بدون حضور و حتی اطلاع دولتهای اروپایی انجام شد، بهمحض شروع مذاکرات در سطح ۱+۵ با اعتراض آنها خصوصا فرانسه مواجه شد که خود و خواستههای خود را از محتوای مذاکرات ایران و آمریکا حذفشده تصور میکردند.
با توجه به نگرانیهای ثبتشده اروپا از برنامه بالستیکی جمهوری اسلامی ایران، مشکل بتوان تصور کرد توافقی بینالمللی پایداری با جمهوری اسلامی شکل بگیرد که شرکای اروپایی از آن خرسند باشند. طرح موضوعات مورد نگرانی اروپا در صورت جدی شدن مذاکرات ایران و ایالاتمتحده نهتنها دور از ذهن نیست بلکه محتمل است. باید توجه داشت که بازگشت تحریمهای شورای امنیت بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ به خواست فقط یکی از دولتهای عضو دایم شورای امنیت، امکانپذیر است.
اینهمه در وضعیتی است که فرض گرفته شود، مراحل بعدی مذاکرات بین ایران و آمریکا همچون دور اول آنکه صرفا تعیین چارچوب و شکل انجام گفتوگوها بود، بهآسانی دور اول آن پیش برود. جزییات مشخصکننده نتیجه نهایی مذاکرات است و بنابر یک مثل «شیطان در همین جزییات است».

محمد قوچانی واقعا حروم شد!

پنهانکاری خامنهای در مذاکره با ترامپ