اما موساد در هماهنگی تاکتیکی با ارتش اسراییل دقت و تسلی عملیات و برتری استراتژیک و توانایی نفوذ اطلاعاتی امنیتی را به رخ جهان کشید، در حملات چند لایه و‌جند جانبه هم چهره های نظامی جمهوری اسلامی را حذف کرد و هم در ساختار امنیتی کشور نفوذ کرد و هم سلزمانهای اطلاعاتی جاسوسی رژیم ملاها را یکی پس از دیگری از بین برد. طبق دکترین ضد تروریسم، اسراییل زنجیره دستور و‌کنترل فرماندهی حاکمیت در تهران را فلج و نابود کرد، با استراتژی چند بعدی امنیتی توانایی اطلاعاتی رژیم ملاها را فلج کرد و بقای رژیم ایران از نظر داخلی لرزان و شکننده شد خصوصا در این شرایط که ترامپ هم از مردم ایران خواسته که تهران یعنی پایتخت کشور را ترک کنند. در عمل رژیم اشغالگر و تاراجگر و سرکوبگر ملاها در ایران کنترل تهران را از دست داده. نفوذ جاسوس های خبره موساد به ایران، نمایش قدرت در اطلاعات انسانی با هماهنگی بالا بود که دستگاه ضدجاسوسی رژیم جمهوری سلامی را هم در تهران هم در استان‌های دیگر شکست. رژیم هم هوا را باخت و آسمانش به روی جت‌های جنگنده اسراییلی گشوده شد، هم عملا زمین و توان واکنش سریع را باخت.

واحد ضد تروریسم موساد با سلاخ ویژه از مرز وارد خاک ایران شد البته مشخص نیست در کدام شهرها موساد چه ساختمان‌ها و زمین‌هایی در اختیار دارد اما صد ساعت پرواز جنگنده های اسراییلی بر فراز تهران در چهار روز به معنای معجزه در اطلاعات جاسوسی اطلاعاتی منظم ‌هماهنگی با نیروهای نظامی اسراییلی است. عملیات جاسوسی و اطلاعاتی موساد نه در تهران بلکه در بیش از پانزده استان ایران بطور همه‌مان برای خنثی کردن تهدید فوری رژیم ایران انجام شد، حتی با هدایت دقیق، برخی سران نظامی را در منزل مسکونیشان کشت ‌دستگاه حفاظت اطلاعات جمهوری اسلامی را با این مانور اعجاب انگیز فلج کرد.

در عمل رژیم تهران با نابودی رادار ‌و پدافند، شکست اطلاعاتی کشنده ای خورده و نمایش توان اطلاعاتی جاسوسی اسراییل در عمق خاک ایران همه حرفهای تبلیغاتی رژیم در سال‌های اخیر را پوچ کرد. در دنیای اطلاعات ‌امنیت، حمله موساد به تهران یک مورد پژوهشی خاص در مطالعات امنیتی جدید در قرن بیست و یکم است. تاثیر روانی این عملیات موجب شد که خامنه ای دیکتاتور تهران در زیرزمین قایم شود. حاکم لاف زن، بزدل، آدمکش و سرکوبگر که بیست و هفت سال بی هیچ شرمی به هر جنایتی علیه اسراییل دست زده و مانند یک بیمار روانی است، خودبزرگ بین، کله شق و متوهم که مافیای تروریسم اسلامی را بارها و بارها علیه اسراییل تحریک کرد. هنوز میزان گستردگی، عمق و توسعه درگیری موساد با رژیم ملاها در تهران مشخص نیست. در حذف رهبران نظامی، امنیتی و جاسوسی، موساد می داند که همگی در حلقه تروریسم اسلامی فعال بوده اند اما سورپرایز موساد در این بازی آتش فشار روانی و غافلگیری جامعه ایران بود تا به آنها گوشزد کند که وقتی ساختار امنیتی جمهوری اسلامی فروریخته ماشین سرکوب هم بالطبع تعطیل می شود و دیگر جایی در کشور برای جمهوری اسلامی امن نیست.

کشور پر از تنش، هراس و بحران شده و رژیم سرگردان تنها به ماشین تبلیغات و تهدید مردم دلخوش اینکه البته موساد در صدد نابودی تدریجی آن هم هست. شاید عملیات اسراییل در ایران دو سه هفته ای طول بکشد و ماشین تبلیغات رژیم هم به تدریج فلج شود اما تا سر مار در محور شرارت یعنی خامنه ای به سنگ کوفته نشود این عملیات هماهنگ و دقیق اطلاعاتی موساد به هدف نهایی و عملیاتی خود نمی رسد. شاید قیام داخلی مردم بطور همزمان موجب توقف عملیات اسراییل شود و اسراییل منتظر حرکت جامعه باشد تا این عده سرطانی را جراحی کند اما آخرالامر پدید آمدن آتش و دود و انفجار و نبود برق و اینترنت و واکنش دستگاه سرکوب خبررسانی در پایتخت از دست رفته، دکترین اسراییل در نزاع با جمهوری اسلامی تاکتیک ضد تروریسم آنرا تقویت کرد و رژیم مستاصل و پریشان و آشوب زا و ناتوان در هدف گیری از نظر زاویه اطلاعاتی نظامی واداشته شد تا صرفا به سوی مناطق مسکونی اسراییل بی هدف و کورکورانه شلیک کند.

هرچند امیدوارم در این چند روز کودتای داخلی، حکومت نظامی در ایران یا ورود تروریست‌های لبنان، سوریه، یمن و عراق به ایران رخ ندهد اما فراتر از این مسایل موساد توانست دیکتاتور احمق جنگ افروز و روان پریش تهران را خوار و ذلیل کند و امروزه خامنه ای مانند یک موش فاضلاب در زیرزمینی در شمال تهران قایم شده است. او‌هنرپیشه نقش اول کمدی تکرار اشتباهات امروز در گوشه ای گرفتار و گیر افتاده و هر لحظه ممکن است توسط موساد جهانی از شر شرارتهای او رها شود و ملت وطن پرستی که از تحقیر و تضعیف و تسلیم دیکتاتور تهران خرسند به نظر می رسند.