Sunday, Jul 20, 2025

صفحه نخست » نقدی بر "این گوی و این میدان"، اسماعیل لیاقت

liaghatsmall.jpgگذار از فردگرایی به کنشگری جمعی در ایران

اسماعیل لیاقت - ویژه خبرنامه گویا

در سال‌های اخیر و در شرایط بحرانی و گذار سیاسی ایران، برخی جریان‌های سیاسی با تأکید بر یک چهره خاص--رضا پهلوی--مدعی شده‌اند: «اگر آلترناتیوی جز او هست، این گوی و این میدان!» در ظاهر، این جمله دعوتی برای رقابت است، اما در باطن، حامل نوعی انحصارگرایی‌ست که با ارزش‌های دموکراسی، مشارکت مدنی، و واقعیت‌های موجود در جامعه ایران هم‌خوانی ندارد. این مقاله در پی آن است که به نقد این منطق پرداخته و نقش تشکل‌های مدنی در مسیر گذار سیاسی را برجسته سازد.

سیاست‌ورزی بر مدار جامعه، نه افراد

در جوامعی که مسیر تحول را در پیش دارند، تکیه بر یک فرد هرچند مشهور، از بنیان‌های مشارکت‌گرایانه فاصله می‌گیرد. تحولات پایدار زمانی رخ می‌دهند که از بستر مطالبات عمومی، خواست‌های مدنی، و سازمان‌های غیرمتمرکز شکل بگیرند. در ایران امروز، نیروهای اصلی تغییر نه در اتاق‌های سیاست‌ورزی رسمی، بلکه در خیابان‌ها، مدارس، کارخانه‌ها، و خانه‌های مردم حضور دارند.

نقش مؤثر تشکل‌های مدنی در ساختن آینده

مبارزات معلمان با خواست عدالت آموزشی، اعتصابات کارگران برای امنیت شغلی و زندگی آبرومند، و اعتراضات زنان علیه تبعیض ساختاری، ستون‌های اصلی مقاومت مدنی در ایران را تشکیل داده‌اند. این نهادها بدون نیاز به چهره‌سازی‌های تبلیغاتی، با تکیه بر مطالبات ملموس و اصیل اجتماعی، مسیر دگرگونی را هموار کرده‌اند.

نهادهای مدنی، نه‌تنها مقاومت کرده‌اند، بلکه چشم‌اندازی برای آینده ساخته‌اند--آینده‌ای که بر پایه همبستگی، برابری و عدالت بنا شده است.

جنبش زن، زندگی، آزادی: تجلی اراده اجتماعی و تحسین جهانی

اعتراضات تاریخی زنان پس از قتل مهسا (ژینا) امینی، منجر به شکل‌گیری جنبشی بی‌سابقه شد که شعار «زن، زندگی، آزادی» را به نمادی جهانی از مقاومت و امید بدل کرد. این جنبش نه از دل ساختارهای رسمی، که از درون زندگی روزمره ایرانیان و خواست کرامت و آزادی برآمده است.

بازتاب جهانی آن، نشانه‌ای روشن است از این‌که مسیر گذار در ایران دیگر به چهره‌ها محدود نیست--بلکه به ارزش‌هایی تعلق دارد که مردم با جان و دل فریادشان زده‌اند.

درس‌هایی از تجربه‌های تاریخی

مدل‌هایی چون لیبی نشان داده‌اند که حذف یک فرد بدون جایگزینی ساختارهای دموکراتیک و مدنی می‌تواند کشور را به بی‌ثباتی و خشونت بکشاند. در ایران نیز اگر تمرکز بر فردگرایی جای ساخت‌گرایی را بگیرد، خطر بازتولید انحصار همچنان باقی خواهد ماند.

گذار واقعی نیازمند سازمان‌دهی، اعتمادسازی، و حضور متکثر در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و رسانه‌ای‌ست.

نتیجه‌گیری

جمله «این گوی و این میدان» بیش از آن‌که به گفت‌وگو و رقابت سیاسی دامن بزند، روایتی از فردمحوری و انحصار سیاسی را القا می‌کند. در حالی‌که مسیر واقعی گذار از جمهوری اسلامی، در دستان شهروندانی‌ست که در قالب تشکل‌ها، جنبش‌های اجتماعی و سازمان‌های مدنی صدای تغییر را بلند کرده‌اند.

میدان آینده ایران، میدان مردم است--نه سکوهای قدرت



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy