ویژه خبرنامه گویا
حکومت مافیای اسلامی ایران که این روزها از ناچاری با ریاکاری از اسلامپناهی به ایران پناهی روی آورده است و هنوز از گیجی ضربههای سهمگینی که خورده است بیرون نیامده، در سردرگمی دست به کارهای شگفتی زد تا هم هوش و حواس مردم را به جاهای دیگر بکشاند و هم با بگیر و ببند اینک به بهانه یافتن جاسوس، ترس و وحشت را در جامعه حاکم کند تا کسی را یارای اعتراضی به ناکارآمدی و چنین شکست حقارتباری نباشد. شمار زیادی را به بهانه جاسوسی دستگیر کردهاند و کسی نمیداند چه بلایی بر سر دستگیر شدگان آمده و یا خواهند آورد تا سرانجام به روال همیشگی این حکومت مافیایی، آنان در برابر دوربین قرار گرفته و به جاسوسی اعتراف کنند. سرکوبگران شماری کولبر زحمتکش و کارگران را دستگیر کرده اند در حالیکه جاسوسان میباید در لانه رهبری و یادر میان پیرامونیان او قرار داشته باشند نه در میان مردم عادی که دستشان از همهجا کوتاه است ! حتا در روزهای جنگ نیز حکومت از آزار و اذیت مردم و خالی کردن جیب مردمی که میخواستند در پی هُشدارهای اسراییل از تهران بگریزند، دست بر نداشت و پس از آتشبس در جنک 12 روزه نیز با ایجاد پستهای بازرسی جنگی عصبی را علیه مردم بیپناه بهراه انداختند.
این رفتارها به خوبی نشان میدهد که ایرانپناهی این حکومت همآن رفتار دروغین و شیادی حکومت برای فریب سادهدلان است و در ماهیت ضد ایرانی وضد انسانی این حکومت اندک دگرگونی ایجاد نشده است.
دروغگویی، گندهگویی و پنهانکاری
این حکومت مافیایی با رهبری روانی و متوهم و لشگر خیانتکاران به ایران، تا میهن ما را بدتر از این ویران نکنند دست برنخواهند داشت. تردید نباید داشت که این سخنی که بارها بر زبان راندهاند که "رهبر دستور ساخت بمب اتم را نداده است"و"اسلام مخالف ساخت بمب اتم و جنگافزار کشتار جمعی است" یک دروغ بزرگ است و من به نوبه خود پیشتر انگیزههای چنین دروغی را برشمردهام که پنهان کاری همیشگی روشنگر ترین آنها است. نه تنها مردم هیچ آگاهی در باره کارهای پنهان زیرزمینی این حکومت ندارند که حتا حق پرسش نیز ندارند و بیگانهاند!
این حکومت مافیایی نه از پنهانکاری دست برخواهد داشت، نه از دروغگویی که ریشه در جانش دارد و نه از آتشافروزی وسیله مزدوران نیابتی در منطقه خاورمیانه و بیرون از خاورمیانه. این حکومت همه کوشش اش را میکند که اگر بتواند هم به بمب اتم دست یابد وهم اگر بتواند به هر شکلی به آتش افروزی، ترور، بمبگذاری، گروگانگیری وآدم ربایی، قاچاق مواد مخدر و... ادامه دهد. در همین دوهففته مزدوران حوثی یمنی به دو کشتی حمله بردند، موشکی به سوی اسراییل شلیک کردند، نیروهای مزدوروابسته در عراق پالایشگاه نفت در اقلیم کردستان را با شلیک پهباد به آتش کشیدند که بنا بر پیشینههایی که در دست است، همه با دستور مستقیم حکومت اسلامی ایران انجام شده است. یک محموله بزرگ جنگافزار از سوی حکومت ایران برای حوثیهایِ یمن نیز لو رفت و به دست نیروهای ملی یمن افتاد و... این روند همجنان ادامه خواهد داشت که نتیجه آن به احتمال زیاد حمله دوباره و این بار بسیار سهمگینتر به ایران خواهد بود که تاوانش را مردم گرفتار ایران خواهند داد و رهبر همچنان در سوراخ موش خواهد ماند. هشدارها نیز اثری نخواهد داشت. میخواهند به غرب و آمریکا بگویند که ما هنوز توانایی آتشافروزی را داریم.
رجز خوانی آخوند خامنهای
این سومین بار پس از حمله اسراییل به ایران است که خامنهای را حتمن با تمهیدهای بسیار و پنهانی از سوراخ موشاش بیرون آورده وبه صحنه میآورند تا اندکی رجز خوانی کرده و به ارزشیها که سخت بههم ریختهاند اندکی امید و نیرو بدهد. او در باره زندگی سخت و اندوهبار مردم که زیر بار گرانی، کمبودها و در این گرمای تابستان نبود برق و آب موردنیازو ...قرار دارند، یک واژه هم نگفت و در عوض به همآن شیوه شناخته شده گندهگویی و بلوف زد که "ما میتوانیم ضربه سختتری به آمریکا بزنیم!" کسی هم آنجا در برابرش نبود که بگوید چه ضربهای زدهاید؟ اون ضربه است که ساعتها پیش آمریکا را آگاه کنید که آقای ترامپ با اجازه شما امشب چند موشک میفرستیم که هواداران خود را راضی کرده باشیم و خطری نخواهد داشت!
در باره غنیسازی نیز که در برهمآن پاشنه میچرخد که: "ما دست از غنیسازی نخواهیم کشید واین خط قرمز ما است" خوب نتیجه را به زودی خواهیم دید.
من به عنوان یک ایرانی پنهان نمیکنم که تنها راه رهایی ایران را سرنگونی این حکومت آدمخوار و ضد ایرانی میدانم ولی همیشه آرزو کردهام که این امر با کمترین هزینه و خونریزی انجام بگیرد که شوربختامه با نابسامانی در میان مخالفان، که با کوشش مزدوران حکومت که خیانت کاران به ایرانند ونقش زیادی در پراکندگی ها دارند، این امر تا کنون شدنی نبوده است. در پایان من دو نکته را یادآور میشوم:
نخست به هیج شکل به این حکومت نباید اعتماد کرد. آنکسانی که به دنبال بیانبه آقای موسوی هنوز با خوشخیالی میاندیشند که راه اصلاح هنوز موجود است و اعلامیه پشتیبانی منتشر میکنند بدانند که آنچه به حکومت اسلامی پیوند داشته باشد سبب بیزاری است و آنان در کجراه هستند و به جایی نخواهند رسید؛
دوم یکبار دیگریادآور میشوم که از دیدِ من آقایِ رضا پهلوی این امکان را دارند که بتوانند مردم را برای دوران گذار وهمهپرسی برای روشن شدن شکل حکومت آینده رهبری کنند. مشکل بزرگ نبود سازماندهی در ایران است و اینکاری است که در دورن ایران باید شکل بگیرد. بنا به گفته یک هممیهن در مقالهای اگر کس دیگری جز آقای رضاپهلوی از پس این کار برمی آید" این گوی و این میدان!"

تب بُرِ رفراندم، شهاب برهان