- فقط ۶ درصد مردم جهان در کشورهای فاسدتر از ما زندگی میکنند
- جوان امروز راحت تر مهاجرت می کند؛چون ارتباطی با این سرزمین حس نمی کند
- ناصر ذاکری، اقتصاددان: یکی از شاخصهای اصلی در زمینه مبارزه با فساد، «شاخص ادراک فساد» یا CPI است که توسط سازمان شفافیت بینالملل منتشر میشود. این شاخص کشورها را بر اساس امتیازی از صفر تا صد رتبهبندی میکند؛ امتیاز بالاتر نشاندهنده فساد کمتر است
- بررسیها نشان میدهد تنها ۶ درصد جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که وضع فسادشان بدتر از ماست. اگر وزن اقتصادی کشورها را در نظر بگیریم، این عدد به یک و نیم درصد میرسد؛ یعنی سهم کشورهایی که فساد بیشتری از ما دارند از اقتصاد جهانی بسیار ناچیز است.
به گزارش جماران، ناصر ذاکری، کارشناس اقتصادی، ناصر ذاکری اقتصاددان و پژوهشگر حوزه توسعه، با انتقاد از روند سهدههای مبارزه با فساد در کشور، آن را کند، غیرشفاف، دولتمحور و بیتوجه به شاخصها و تجارب جهانی دانست و هشدار داد که نهتنها این سیاستها به تقویت همبستگی ملی منجر نشدهاند، بلکه با گسترش احساس بیعدالتی، تبعیض و بیاعتمادی، خود به یکی از عوامل تضعیف انسجام اجتماعی بدل شدهاند.
جوان امروز ما اطلاعاتش درباره شخصیتهایی چون جومونگ بیشتر از دانستههایش درباره قهرمانان ملی خودمان است
ذاکری همچنین به نقش کلیدی رسانهها و نظام آموزشی در حفظ انسجام اجتماعی اشاره کرد و گفت: یکی از مهمترین ابزارهای تقویت همبستگی ملی، آموزش تاریخ است. متأسفانه در سالهای اخیر، در حوزه آموزش تاریخ، در کشور خطاهای زیادی رخ داده است. نتیجه این خطاها این است که ناگهان میبینیم جوان امروز ما اطلاعاتش درباره شخصیتهایی چون جومونگ ، به واسطه سریالهای کرهای ، یشتر از دانستههایش درباره قهرمانان ملی خودمان است. چرا؟ چون آنها را معرفی نکردهایم؛ چون تصویری منقطع و محدود از تاریخ خودمان ارائه دادهایم. بیتوجهی به آموزش تاریخ در واقع بیتوجهی به یکی از منابع کلیدی همبستگی ملی است.
وقتی تاریخکشی به بیریشگی میانجامد
جوان امروز راحتتر تصمیم به مهاجرت بگیرد؛ چون احساس میکند ارتباط عمیقی با این سرزمین ندارد
وی این پدیده را «تاریخکشی» نامید و ادامه داد: بیتوجهی به آموزش تاریخی، ریشههای فرهنگی را تضعیف میکند و در بلندمدت میل به مهاجرت و بیگانگی با سرزمین را افزایش میدهد. یعنی وقتی ما تاریخ را به درستی آموزش نمیدهیم، انگار داریم آن را اعدام میکنیم. این کار باعث میشود نسل امروز، پیوند خودش را با گذشته و ریشه فرهنگیاش از دست بدهد. و همین است که باعث میشود جوان امروز راحتتر تصمیم به مهاجرت بگیرد؛ چون احساس میکند ارتباط عمیقی با این سرزمین ندارد.
ذاکری در ادامه، نسبت به پیامدهای سیاست ورزی حزبی در سطح عالی مدیریت کشور نیز هشدار داد و گفت: اگر دولت به جای ایفای نقش ملی، در جایگاه یک حزب خاص ظاهر شود، فاصله میان مردم و حاکمیت بیشتر شده و انسجام ملی آسیب میبیند.
وی همچنین گسترش فساد را از دیگر عوامل تضعیفکننده همبستگی دانست و تأکید کرد: فساد حاصل ناکارآمدی در حکمرانی است. وقتی فساد در جامعه گسترش مییابد، نابرابری افزایش مییابد. احساس بیعدالتی فراگیر میشود. گروهی از جامعه احساس میکنند که هیچ سهمی از منابع کشور ندارند، همه امتیازات و رانتها در اختیار عدهای خاص است؛ افرادی که به دلیل نزدیکی به کانونهای قدرت، بهراحتی امتیاز میگیرند، ثروت میاندوزند و برندهاند. شکاف اجتماعی ناشی از فساد، جامعه را دچار دوپارگی میکند. بنابراین، فساد که در لایه میانی ساختار همبستگی ملی جای دارد، تهدیدی مستقیم برای آن است؛ چراکه هم از لایههای درونی تغذیه میشود و هم بر لایههای بیرونی تأثیر میگذارد.
ایران «بهشت تعارض منافع» است
به گفته این کارشناس، ایران اکنون «بهشت تعارض منافع» است و این مشکل در همه حوزهها دیده میشود. به حدی تعارض منافع در کشور ما به سهل و آسانی انجام می شود که هیچ کشور دیگری چنین شرایطی ندارد.
در شاخص جهانی فساد هرگز از 100 امتیاز هیچ گاه امتیاز بالای ۳۰ را کسب نکردیم
اکنون در رتبه ۲۴ منطقه قرار دارد
فقط ۶ درصد جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که وضع فسادشان از ما بدتر است
ذاکری ویژگی سوم این جریان را «بیتفاوتی نسبت به ارزیابیها و شاخصهای جهانی فساد» عنوان کرد و با اشاره به مفهوم شاخص ادراک فساد (CPI) اظهارداشت: ایران هرگز از 100 امتیاز هیچ گاه امتیاز بالای ۳۰ را کسب نکرده و در رتبه ۲۴ منطقه قرار دارد، در حالی که کشورهایی مانند امارات امتیازی حدود ۷۰ دارند. فقط ۶ درصد جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که وضع فسادشان از ما بدتر است و با لحاظ وزن اقتصادی کشورها، این رقم به ۱.۵ درصد میرسد، یعنی عمده فعالیتهای اقتصادی در کشورهایی صورت می گیرد که وضعیت فسادشان بهتر از ما است.
مبارزه با فساد در ایران نیازمند اصلاح ساختاری و گذار از دولتمحوری به جامعهمحوری است
ذاکری، در ادامه سخنان خود ضمن تاکید بر اینکه مبارزه دولت محور با فساد، هرچند در برخی مقاطع ممکن است دستاوردهای محدودی به همراه داشته باشد، اما قادر به حل ریشهای مسئله فساد نیست، با اشاره به تجربه کشورهای موفق در کنترل فساد گفت: در کشورهایی که در شاخصهای جهانی نمرهای بالاتر از ۸۰ یا ۹۰ کسب کردهاند، مبارزه با فساد مبتنی بر رویکردی جامعهمحور بوده است. در این کشورها، نهادهای مدنی، سازمانهای مردمنهاد و رسانههای مستقل، نقش محوری در شفافسازی و مطالبهگری داشتهاند و دولتها را وادار به پاسخگویی کردهاند.
در پروندههای مهمتر، از انتشار اطلاعات دقیق پرهیز میشود
ذاکری با اشاره به مواردی از تناقض در عملکرد رسانهای نهادها گفت: گاهی افراد بهخاطر تخلفات بسیار جزئی به صورت علنی معرفی می شوند، اما در پروندههای مهمتر، از انتشار اطلاعات دقیق پرهیز میشود. این دوگانگی نه تنها اعتماد عمومی را خدشه دار می کند، بلکه اثربخشی اقدامات قضایی و نظارتی را نیز کاهش میدهد.
وی ضمن تاکید بر ضرورت اصلاح ساختاری در روند مبارزه با فساد، پیشنهاد کرد که اگر قرار است ایران گامی مؤثر در این مسیر بردارد، باید: از دولتمحوری فاصله بگیرد و مبارزه با فساد را به سمت جامعهمحوری سوق دهد؛ فرآیندهای قضایی و نظارتی را شفاف، علنی و پاسخگو کند؛ به جای بیاعتنایی، از شاخصها و تجربیات جهانی بهره گیرد؛ از رویکردهای گزینشی، محدودکننده و پشتدرهای بسته پرهیز کند؛ و از همه مهمتر، سازوکارهایی برای جلب اعتماد عمومی طراحی و اجرا کند. آینده کشور در گرو اصلاح همین روندهاست. بدون مشارکت واقعی جامعه، شفافیت ساختاری و پذیرش قواعد جهانی، نمیتوان انتظار داشت که روند فساد در کشور مهار شود.
پنهانکاری نهتنها اثر بازدارنده ندارد، بلکه منجر به گسترش بدبینی و شایعهپراکنی میشود
او افزود: ما شاهد آن بودهایم که چگونه برخی افراد، علیرغم آنکه محکوم شدهاند، با جسارت تمام در رسانههای رسمی ظاهر میشوند، طوری که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. این تصویر برای مردم بسیار گمراهکننده و آزاردهنده است؛ زیرا احساس میکنند که عدالت، بهصورت گزینشی اجرا میشود و مفسدان واقعی، در پشتصحنه مصون ماندهاند. مردم باید ببینند که مبارزه با فساد استثنا نمیشناسد و در هر سطحی، برخورد لازم صورت میگیرد. پنهانکاری نهتنها اثر بازدارنده ندارد، بلکه منجر به گسترش بدبینی و شایعهپراکنی میشود.
فساد برای حفظ قدرت؛ شکل خطرناکتری از فساد سیاسی
ذاکری با اشاره به ویژگی متمایز فساد در ساختار حکمرانی ایران گفت: در بسیاری از کشورها، فساد عمدتا مالی است و معمولا به معنای بهره برداری از موقعیت برای کسب منافع اقتصادی در نظر گرفته میشود. اما در ایران، شکل دیگری از فساد نیز وجود دارد: فسادی که برای حفظ و استمرار قدرت صورت میگیرد.
نخبهترین جوان کشور مجبور است در اسنپ کار کند، ولی فردی با سه رده علمی پایینتر، فقط به دلیل وابستگی حزبی، عنوان استاد دانشگاه میگیرد
این کارشناس اقتصادی گفت: علت چنین رفتاری نیز ریشه در فساد دارد؛ فساد در نظام استخدام. زمانی که مسیر استخدام را برای نخبگان واقعی و مستقل میبندیم و فقط افرادی را که وابسته به حزب یا گروه خودمان هستند، به استخدام درمیآوریم، چنین نتایجی حاصل میشود. در این وضعیت، نخبهترین جوان کشور مجبور است در اسنپ کار کند، ولی فردی با سه رده علمی پایینتر، فقط به دلیل وابستگی حزبی، عنوان استاد دانشگاه میگیرد تا در روز مبادا بیانیه امضا کند. این، خود عین فساد است. ما فساد را تنها در شکل مالی آن میبینیم، در حالی که این نوع فساد، بسیار ریشهدارتر و خطرناکتر است. در جامعه ما، مفهوم فساد سیاسی باید بازتعریف شود. در ادبیات جهانی، فساد سیاسی معمولاً به معنای بهرهبرداری از قدرت برای کسب مال است. اما در جامعه ما، گاهی از قدرت سیاسی استفاده میشود تا خودِ قدرت سیاسی حفظ شود و این خود نوعی فساد است. نمونههایی که گفتم، تنها مثال کوچکی از دهها مورد مشابه در کشور ماست.
رسانهها را نامحرم میدانیم و گویی فساد را فقط در تاریکی میتوان درمان کرد
وی افزود: ما رسانهها را نامحرم میدانیم و گویی فساد را فقط در تاریکی میتوان درمان کرد، نه در روشنی و نظارت عمومی. این رویکرد نهتنها بیاثر است، بلکه ضدفساد را به ضداعتماد تبدیل میکند.

چرخش به سوی چین

پا در هوا!