همایش بزرگ ملی زیر عنوان "همکاری ملی برای نجات ایران" در روزهای آتی بر گزار خواهد گردید.
همزمان بیانیه هفده نفر از چهرههای سرشناس مدنی و حقوق بشری ایران با انتشار بیانیهای با عنوان «ما نگران سرنوشت ایرانیم» هشدار دادند کشور در بحرانیترین دوره تاریخ معاصر قرار گرفته و تنها راه نجات، بازگرداندن حق تعیین سرنوشت به مردم از مسیر رفراندوم آزاد با نظارت نهادهای بینالمللی است..
سئوال بزرگ این است چگونه این نجات امکان پذیر خواهد شد؟آیا هیچ گروه ویا هیچ جریان سیاسی بتنهائی قادر به ارائه برنامه ای فرا گیر که قابل قبول دیگر نیروهای سیاسی ،اجتماعی وفرهنگی باشد وجود دارد؟
جریانی که بتواند آن چنان نیروئی حول خود وبرنامه های خود گرد آورد که قادر به تحول بنیادی که همانا سرنگونی رژیم اسلامی باشد؟گردد.
نیروئی که توان آماده سازی زمینه های لازم برای دوران گذار مسالمت آمیزرا فراهم سازد ؟
دوران گذاری که در آن مجلس موسسان شکل بگیرد و در جهت برگزاری یک انتخابات کاملا آزاد در جهت برپائی حکومتی سکولار ،آزاد و دموکراتیک حرکت نماید واز دل خود رژیمی مبتنی بر خواست و اراده آزاد مردم بیرون دهد؟
انتخاباتی آزاد زیر نظر سازمان ملل متحد منطبق با منشور حقوق بشرسازمان دهد؟ رژیمی انتخابی که بتواند پاسخگوی خواسته های ملتی که این همه رنج کشیده ومحنت دیده باشد وبتواند آینده ای روش برای این سرزمین ونسل های آینده آن رقم زند .
سرزمینی کثیر المله ،با ترکیب قومی وطبقاتی سخت پیچیده که جوابگوئی به آن بسیار حساس است.امری که جز در سایه یک وفاق ملی ، اعتماد عمومی نسبت به رژیم تازه پا گرفته ویاری او برای ساختن یک جامعه ای که طی چهل واندی سال گرفتار حکومتی سخت مستبد ،متحجر ،سرکوب گر،بی قانون ،فاسد بوده امکان پذیر نیست.
حکومتی که مهم ترین عمل آن خودی وناخودی کردن یک ملت بوده و شعارش مرگ برای این وآن! و هر آغاز روزش با خبر اعدام ،جنایت وجنگ .گرفتار ساختن جامعه در روزمرگی حاصل از فقر وخشونت در جستجوئی خشن برای نهادن لقمه نانی برسر سفره .حکومتی که برای اعمال قانون حجاب اجباری چنان خشونتی را در حق زنان بکار بست که قابل تصور نیست مرگ"مهساامینی" بخاطرزیبائی که جنبش "زن ،زندگی ،آزادی را رقم زد ومنجر به کشته شدن هزاران جوان ونوجوا ن وحتی کودکان گردید .
هر کدام از این اعمال لطمات جدی بر روح وجسم مردمان این سرزمین وارد کرده وخشونت را به امری عادی در جامعه بدل ساخته است.فرهنگی حقیر زاده ذهن های گماشتگان بی مقدار حاکمیت را در جامعه رواج داده است.
باتمام مقاومت مردم در برابراین همه پلشتی برخی عادات حقیردر ذهن وفرهنگ جامعه چنان شرطی شده که سال ها مرارت باید تا از ذهن و تفکر عمومی زدوده شود.
این نمای کوچکی است که این حکومت با مردم کرده وهر دولت بعدی انتخابی بعد از فروپاشی ناگزیر از بهره گیری از تمام افراد ،گروهها ،سازمان های سیاسی برای گذار از این دوران است.
امری که موفقیت آن منوط به همبستگی عمومی از هر طیف ،هر شخص و هر فرد مورد قبول مردم در جهت ساختن ایران نوین می باشد.
با توجه به این همه مشکلات ، مسائل دامنگیروگوناگونی افکار این ملت،با فرض پیروزی بر جمهوری اسلامی ، آن کدام جریان سیاسی است که بدون یاری گرفتن از دیگر فعالان سیاسی مطرح در جامعه و همراهی مردم قادر به این حل این همه مشکلات گردد؟
ادامه دارد ...