
امروز در ایران، روز خبرنگار است؛ روز پاسداشت کسانی که با شهامت و صداقت، رسالت واقعی خود را به دوش میکشند: صدای مردم بودن و وجدان بیدار جامعه ماندن.
>
شادباش من به همهی خبرنگاران میهنم که در این مسیر پرخطر، بهای حقیقتگویی را با جان، آزادی، امنیت یا زندگی شخصی خود پرداختهاند و همچنان میپردازند.
>
طبق آمار بینالمللی، ایران در میان کشورهایی با بالاترین میزان سرکوب خبرنگاران، پس از چین و روسیه، قرار دارد. حتی گفته میشود اگر این آمار بر اساس نسبت جمعیت محاسبه شود، ایران در صدر جدول خواهد بود.
>
اما امروز، در قلب اروپای متمدن و در کشوری دموکراتیک که آزادی بیان یکی از چهار رکن اصلی آن است، گروهی به نام «مردم» و با تکیه بر قدرت فاندها و باندهایشان، همان شیوههای سرکوب خبرنگاران را در پیش گرفتهاند. سکوت در برابر آنها میتواند ضربهای مهلک به شجاعت خبرنگاران و ایستادگی آنان در برابر پرسشگری و مطالبهی شفافیت وارد کند
>
من نیز امروز، به عنوان یک خبرنگار در تبعید، این روز را با شرایطی خاص و تلخ تجربه میکنم. برای نخستینبار در زندگی حرفهایام به دادگاه کشیده شدم، نه به خاطر نقد یک حکومت دیکتاتوری در خاورمیانه، بلکه به دلیل پرسشگری و نقد باندهای قدرت در قلب دنیای مدرن، با دو شکایت قضایی مواجه شدهام.
متأسفانه امروز، بسیاری از واژگان و شعارهای زیبا همچون «خلق»، «آزادی بیان»، «برابری جنسی/جنسیتی»، «دموکراسی» و حتی «زن، زندگی، آزادی»، به دلیل سوءاستفادهی برخی گروهها که بیش از آنکه جریان حقوق بشری یا سیاسی-اجتماعی باشند به «باند» شباهت دارند، مفهوم واقعی خود را از دست داده و لوث شدهاند. این سوءاستفادهها از سوی کسانی صورت میگیرد که از مؤسسات غربی فاندهای کلان به نام مردم ایران میگیرند، اما در عمل، پایهگذاران همان تفکر ارتجاعیاند که جمهوری اسلامی را سر پا نگه داشته است؛ باندهایی که با روابط ناسالم، باندبازی و ارعاب، هر صدای منتقد را خاموش میکنند.
>
جرم من، سکوت نکردن در برابر فساد و باندبازی بود. پرسشگری و افشای عدم شفافیت مالی باعث شد که حتی در کشوری آزاد، در قلب اروپای متمدن، مرا به دادگاه بکشانند. این تجربه نشان داد که آزادی بیان، اگر پشتوانهی شجاعت و مقاومت نداشته باشد، حتی در امنترین کشورهای جهان هم میتواند در برابر قدرت و پول به زانو درآید.
>
من فقط یک خبرنگارم؛ وجدان بیدار جامعهام که برای دفاع از حقیقت بهای سنگینی میپردازد. تنها برای تکمیل پروندهی دفاعیام، تا امروز چند هزار یورو به وکیل پرداخت کردهام؛ و این جدای از هزینهها و فشارهای دیگر است.
>
دو شکایتی که امروز با آن روبهرو هستم، نه فقط علیه من، که علیه همهی آنهایی است که دل در گرو ایران و مردم ایران دارند و نمیخواهند اجازه دهند از نام ایران و فرزندانش سوءاستفاده شود. این شکایتها، حملهای است به حق پرسشگری و آزادی بیان؛ تلاشی برای خاموش کردن صدایی که نمایندهی مردم و حافظ حافظهی جمعی آنان است.
>
من صمیمانه سپاسگزار حمایت گستردهی شما در این مسیر هستم، بخصوص سپاسگزار حمایت های معنوی در تمام شبکههای اجتماعی و پیام های خصوصی که دریافت میکنم. اما از آنجاییکه من یک خبرنگار آزاد و مستقل هستم که
هیچوقت هیچگونه فاندی دریافت نکرده و عضو هیچ باند و گروهی نبوده، در این پروسهی شکایت، نیاز به کمک مالی شما نیز دارم و از اینرو خطاب به شما هموطنان خوبم میگویم:
>
اگر میخواهید صدای خبرنگارانی که صدای واقعی شما هستند خاموش نشود، اگر میخواهید پرسشگری و افشاگری ادامه یابد، در این مسیر سخت یار و یاور من باشید.
>
بگذارید خبرنگاران دیگر هم حمایت شما را از خبرنگاران صادق و صدای مردم ببینند تا مصممتر شوند. حمایت مالی شما از پروسهی حقوقی من، تنها حمایت از یک فرد نیست؛ پشتیبانی از حق شما برای دانستن حقیقت است. برای بیشتر دانستن در باره این شکایت ها میتوانید به شبکه توییتر من (ایکس جدید) و شبکه های اختر قاسمی مراجعه کنید.
لینک توییتر:
لینک سایت گوفاندمی برای کمک مالی:
پیپال:
>
با هم، دروغ و فساد را شکست میدهیم.
با هم، صدایمان را بلند نگه میداریم.
حقیقت همیشه پیروز است.
>
با مهر
اختر قاسمی