Tuesday, Aug 12, 2025

صفحه نخست » چاله چوله های قانونی، گیله مرد

Gileh_Mard.jpgآقا ! ما چهل و چند سال است نا سلامتی در ینگه دنیا زندگی میکنیم ؛ درس خوانده ایم ، کار کرده ایم ، به پیری رسیده ایم .
چهل و چند سال جان کنده ایم مالیات داده ایم ؛ دست از پا خطا نکرده ایم ؛ پند حافظ بگوش جان شنیده ایم که « جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است ».
اگر دروغ نگویم خیر سرمان هفت هشت بار این قانون اساسی امریکا را از بای بسم الله تا تای تمت خوانده ایم
اگر یکی از ما می پرسید یکی از امتیازات زندگی کردن در امریکا چیست باد در غبغب می انداختیم میگفتیم افتخار میکنم در سر زمینی زندگی میکنیم که چنین قانون اساسی جامع و فراگیر و مستحکمی دارد . قانونی که به زندگی انسان معنا میدهد ؛ قانونی که به حرمت انسانی ارج میگذارد ؛ قانونی که حقوق همه آحاد ملت از هر نژاد و رنگ و قوم و قبیله ای را تضمین میکند .
اما از روزی که این آقای ترومپت بر کرسی فرمانروایی امریکا نشسته و بصورت کاملا قانونی بر هر چه قانون اساسی و حقوق فردی است شاشیده است تازه فهمیده ایم ای آقا ! این قانون اساسی مان عجب سوراخ ها سنبه ها و‌چاله چوله هایی داشته است که نه تنها ما بلکه اعاظم حقوق دانان ینگه دنیایی هم از آن خبر نداشته اند !
ما تا همین دیروز پریروز نمیدانسته ایم در چار چوب همین قانون می توان شاه شد ؛ می توان امپراتور شد ؛ می توان ولی فقیه کره ارض شد و فاتحه هر چه آزادی و حقوق بشر را خواند .
نمی دانسته ایم می توان درهای دانشگاه‌ها را گل گرفت ؛ می توان به همه انسان های شریف و آزاده عالم توهین کرد و بر سیمای هر آنچه که رنگ و بوی انسانی و انسانیت دارد تف انداخت .
نمیدانستیم در پناه همین قانون می‌توان به اقالیم سبعه لشکر کشید و گلوی کودکان گرسنه عالم را فشرد و از غزه کویری ساخت و لاس وگاس نوینی در آنجا بنا کرد .
خیلی چیزهای دیگر را هم نمیدانستیم و بدا به حال مان که سال های سال در دنیای اوهام میزیسته ایم .
یک نفر میگفت : بابایم سناتور است
آن یکی پرسید : چیکار میکند ؟
گفت : قانون وضع میکند
این یکی گفت : بابایم پاسبان است
پرسید : کارش چیست ؟
گفت : پنج تومان میگیرد میشاشد توی قانون بابات!
حالا حکایت ماست



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy