علی رضا بختیار (فرزند حاج محمد باقر بختیار زندانی سیاسی و یکی از فرماندهان ارشد سپاه در دوران جنگ ایران و عراق)
طی درگیریهای اخیر در هنگام انتقال این زندانیان به زندان اوین مطالب مختلفی بخصوص از جانب حکومت مطرح شد ولی واقعیت چه بود.
حدود ۳۰۰ نفر از ماموران گارد زندان و زندانیان سیاسی، حین انتقال زندانیان از زندان فشافویه به اوین، به دلیل مقاومت زندانیان در نپذیرفتن دستبند برای تحقیر این زندانیان ، و درگیریهای دوباره در اعتراض و مقاومت زندانیان برای جلوگیری از جدا کردن زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، محمد باقر بختیار به همراه زندانیان دیگر در در چند نوبت مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند.
مخصوصا زمانی که نیروهای گارد ابوالفضل قدیانی هشتاد و چند ساله را بر زمین انداخته، وی را مورد ضرب و شتم قرار دادند تا به او دستبند زنند که منجر به مجروح شدن سر و جراحت دستان ایشان شد ، در همین حال پدرم بی مهابا به سمت ایشان میدوند تا ایشان را از روی زمین بلند کنند.
ماموران گارد در همین حین بارها پدر را با باتوم، و ضربات مشت و لگد مورد هدف قرار میدهند، با این حال ایشان با سختی تمام موفق به بلند کردن جناب قدیانی شده و سعی در ادامه دادن مسیر میکنند.
در طول مسیر حرکت و هدایت جناب قدیانی اما، نیروهای گارد در چند نوبت از سمتهای مختلف به این عزیزان هجوم آورده، پدر را بر زمین انداخته و در هر نوبت، در حالی که ایشان بر زمین افتاده بوده اند ایشان را به شدت مورد ضرب و شتم قرار میدهند.
و در زمانی که ایشان امکان بلند شدن پیدا میکرده اند تا جناب قدیانی را حمایت کنند، بارها با ضربات مشت و باتوم به کمر و قفسه سینه ایشان، و با لگد و پوتین به پاهای ایشان ضربه وارد کرده اند.
ضربات متعدد با پوتین و باتوم، در نقاط مختلف بدن ایشان باعث پارگی و جراحتهای متعدد، و ضربات باتوم و مشت بر کمر و قفسه سینه ایشان مزید بر جانبازی شیمیایی ایشان شده، باعث سرفههای ممتد و سختی در صحبت کردن شده است، طوری که هر از چندی باید بین صحبت کردن مکس کرده تا تجدید قوا کنند و ادامه صحبت بدهند.
ضمنا، به دلیل مقاومت در مقابل تحمیل دستبند و مضروب کردن دستان ایشان، پارگی و کبودیهای متعددی بر دستان پدر پیش آمده.
همچنین به دلیل فقدان دسترسی به کادر درمان مستقل، هنوز از میزان کامل آسیبها به پدر و دیگر عزیزان در بند در دسترس نیست.
قابل ذکر است که من به عنوان فرزند ایشان این صدمات را نیز به جانبازیهای جنگ ایشان اضافه میکنیم، چرا که ایشان این حاکمین را غاصبان این سرزمین میدانند، و از همین جهت زندانین سیاسی را " اسیر " و دوره زندان را " اسارت " میخوانند.
فراموش نکنیم این حملات کاملا برنامه ریزی شده بود به شکلی قبل از درگیری اقدام به عکاسی از این زندانیان کرده بودند تا در صورت هر گونه اعتراضی این عکس ها را دستمایه دروغ بودن ادعاهای آن ها کنند در حالیکه تشت رسوایی حامیان جمهوری اسلامی افتاده و دیگر کسی حرف آن ها را باور نمی کنید.