Friday, Sep 12, 2025

صفحه نخست » در انتظار ظهور نواب صفوی نباشیم

arnz.jpgعلیرضا نوری‌زاده - ایندیپندنت فارسی

چالش بزرگ «دگراندیشان»؛ وقتی می‌گویی دگراندیش، دایره‌ را وسیع می‌کنی و تنگ‌نظری مدعیان روشنفکری شامل حالت نمی‌شود. نگفتم «روشنفکران»، مبادا خدای ناکرده متولیان روشنفکری در فرنگ و در ایران که علی‌رغم اشتباهات گاه در حد جنایت در حق مردم ایران، هنوز هم مرغشان یک پا دارد و اگر زبان بگشایی که پدر جان! در روزگار خوش «استبداد» آن پسر (عمر بعضی‌شان البته به پدر هم می‌رسد) حداقل کسی دهانمان را نمی‌بویید مبادا گفته باشیم دوستت دارم، یقه‌ات را می‌گیرند که بله... سلطنت‌طلب و پهلوی‌چی شده‌ای و نباید عملکرد ضدبشری این رژیم باعث شود عملکرد آن رژیم را از یاد ببری. بعد هم خط‌کش از کیسه در می‌آورند تا میزان روشنفکری‌ات را اندازه بگیرند.

گو اینکه به ‌اعتقاد من، طایفه روشنفکران و بعضا آزادی‌خواهان با همه اختلاف‌نظرها و تفاوت مشرب، می‌توانند (و به گمان من وظیفه دارند) در چارچوب پذیرش اصل جدایی دین از دولت (بدون بی‌حرمتی به جایگاه دین) حاکمیت ملی، تمامیت ارضی کشور، برابری همه شهروندان ایرانی با هم فارغ از جنس و نژاد و مذهب، در جبهه‌ای به وسعت ایران برای تحقق اصول مورداشاره هم‌عهد شوند، اما فعلا «من» آن‌ها، عامل لکنت زبانشان در سر دادن بانگ همبستگی شده است.

در عین حال، هر بار یک مسئله اساسی مثل برنامه اتمی، احتمال گرفتار شدن خانه پدری در جنگی نابرابر (مثل جنگ ۱۲ روزه اخیر) و گاه البته انتخابات (در همه وجوهش) پیش می‌آید، این مجموعه بزرگ دگراندیش چنان گرفتار اختلاف نظر می‌شود که گاه آرش دگراندیش به گونه‌ای می‌گوید و می‌نویسد که اگر اسمش را برداری و به جایش بنویسی حسین بازجو، نماینده سید علی آقا در کیهان، کسی شک نمی‌کند که این گفته یا نوشته از شریعتمداری نبوده است.

همینطور وقتی آزاداندیشان و تکنوکرات‌ها و نویسندگان و تحلیلگرانی در داخل کشور زیر تیغ امنیت‌خانه مبارکه نایب امام زمان، در باب قضیه اتمی و ضرورت گفتگوی مستقیم با آمریکا سخن به میان می‌آورند و مدعیات رژیم را نفی می‌کنند و سیئات و مصائب و خطرات رویای اتمی ولی‌فقیه و ذوب‌شدگان در او را بازگو می‌کنند، حس می‌کنی چقدر بین آن‌ها و تو که دیرسالی است چرنوبیل را در یاد داری و می‌دانی سید در اندیشه دستیابی به سلاح هسته‌ای است تا از حالا تا ظهور حضرت دل، آسوده باشد که نه ملت جرات مخالفت با او را خواهد داشت و نه عالمیان به ساحت مقدسش جسارت خواهند کرد، بدون اینکه یکدیگر را دیده باشید، نزدیکی بیشتری با آن‌ها حس می‌کنی تا با فسیل‌های چپ‌زده.

طی سال‌های گذشته در زمان انتخابات (شوراها، مجلس و ریاست‌جمهوری) مدعیان دگراندیشی چنان گرفتار اختلاف و نفاق می‌شوند که رژیم ولایت‌فقیه با شادمانی، تردیدی به دل راه نمی‌دهد که از این انتخابات نیز چون قبلی‌ها، بالاترین بهره‌ها را خواهد برد و در حالی که دگراندیشان مخالف آن سرگرم زدوخوردند، به سه شماره، اعضای شورا یا مجلس یا رئیس‌جمهوری تازه را جهت پابوسی و بیعت با «ولی امر مسلمانان جهان» به صف خواهد کرد.

من حیرت می‌کنم که صداهای حقیقت‌گو و گوش‌ها و دل‌های حقیقت‌جو در وطن بیشتر از آوارگان و به‌غربت‌نشستگانی است که مدعی مبارزه با رژیم جنایت‌پیشه ولایت‌فقیه‌اند. امروز شرایط خانه پدری با همیشه تفاوت دارد. اسرائیل با حمله اخیر به قطر و کشتن شماری از رهبران حماس، آشکار کرد که هیچ خط قرمزی را به رسمیت نمی‌شناسد و آنجا که پای امنیت و بقایش در میان باشد، نه عزیز و دوستش، شیخ تمیم، جلودار او است و نه حامی‌اش دونالد ترامپ. البته یادمان نرود زیر پا گذاشتن حاکمیت قطر نخستین بار به دست جمهوری ولایت‌فقیه صورت گرفت.

شگفت‌آور است که پزشکیان با دعای خیر سیدعلی، به نشست شانگهای می‌رود و با آنکه رئیسی در همین نشست دو سال قبل در جمع رهبرانی نشست که یک دست جام باده و دست دیگرشان به زلف یار بود، آقای دکتر پزشکیان وقتی فهمید در مراسم شام، شراب بوردو و شیراز‌ــ به حرمت حضورش‌ــ و انواع ویسکی‌ سرو می‌شود، سردرد و تاخیر را بهانه کرد و به نشست نرفت.

به گفته عباس عراقچی، وزیر امور خارجه‌اش، او دو ساعت با پوتین گفتگو کرد، اما من از یک دوست شنیدم که حداقل سه ساعت و نیم با حضور مهدی سنایی، مشاور روسی‌دان خود، با پوتین سرگرم چانه زدن بود.

سنایی تدریس در دانشکده حقوق و علوم سیاسی را از سال ۱۳۸۲ در گروه روابط بین‌الملل آغاز کرد و سپس با شکل‌گیری گروه مطالعات منطقه‌ای، دو دوره و تا سال ۱۳۹۲ عضو وابسته این گروه بود. او گروه مطالعات روسیه را در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۶ و مرکز مطالعات غیردولتی ایران و اوراسیا با عنوان ایراس را در سال ۱۳۸۳ بنیان گذاشت. او تا به حال چندین کتاب تالیف و ترجمه کرده و چند اثر نیز از او به زبان روسی منتشر شده‌ است.

چندی پیش دکتر محمد صدر، از مشاوران پزشکیان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در باب پوتین و البته زیرلبی، چین، سخنانی ادا کرد که رژیم ناچار شد برای ساکت کردن ارباب ولادیمیر، علیه او اعلام جرم کند. ابتدا بگذارید درباره خود محمد آقا یادآور شوم که در روزگار معاونت وزارت کشور، پدرش علامه وارسته مرحوم سیدرضا صدر، برادر امام موسی صدر، را به زندان بردند تا نتواند وصیت آیت‌الله سید کاظم شریعتمداری را مبنی بر نماز گزاردن بر جسدش به جا آورد و او نه‌تنها اعتراضی نکرد، بلکه به نوشته علامه صدر، برادر امام موسی صدر، به مجلس افطاری معاویه رفت و پدر را از یاد برد.

سیدمحمد صدر جزو جوانان دلبسته به انقلاب و خمینی بود. برخلاف عمویش، امام موسی، که همیشه می‌گفت با خمینی به بهشت هم نمی‌روم. محمد از سال‌های پیش از انقلاب در برپایی و تثبیت رژیم جهل و جور و فساد نقش کلیدی داشت. او معاون سیاسی وزارت کشور در دولت میرحسین موسوی بود و در حال حاضر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و بارها از ضرورت پیوستن به گروه اقدام ویژه مالی یا اف‌ای‌تی‌اف (FATF) حمایت کرده است.

او در تازه‌ترین اظهاراتش، گفته بود ترور سید ابراهیم رئیسی کار اسرائیل بود و روسیه اطلاعات پدافندی جمهوری اسلامی را در اختیار اسرائیل قرار داد! صدر قرارداد با روسیه را هم کشک خواند و گفت روسیه به ترکیه که عضو ناتو است، اس ۴۰۰ فروخته، اما به ایران که متحدش است، اس ۴۰۰ نداده است.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

صدر به واقعیت تحویل اس۳۰۰ از روسیه به ایران با یک تاخیر ۱۰ ساله هم اشاره می‌کند و می‌گوید مردم ایران خاطره خوشی از روس‌ها نداشتند و ندارند. علت این است که روس‌ها ۲۵۰ هزار کیلومترمربع از سرزمین‌های ایران را بلعیدند و روسیه دوران پوتین شش قطعنامه شورای امنیت به ویژه قطعنامه ۱۹۲۹ را که قطعنامه‌ای فلج‌کننده علیه جمهوری اسلامی بود، امضا کرد. مهم‌تر اینکه روس‌ها به ایران از پشت خنجر زدند و از ادعای امارات درباره جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی حمایت کردند.

در جنگ اخیر و جنگ قبلی که اسرائیل در واقع تمام مراکز پدافندی ما را زد، شک و تردیدهایی بود که چرا اسرائیل از این‌ها دقیق مطلع است. من تحلیلی به شما می‌گویم. روس‌ها اطلاعات را به اسرائیلی‌ها داده بودند. روسیه این است. البته اینکه به شما می‌گویم، معنایش نیست که روسیه نامرد و غربی‌ها مردند، ولی این‌ها اینجوری‌اند.

آمریکا اولین و روسیه دومین کشوری است که پس از تشکیل اسرائیل در سازمان ملل، با آن رابطه برقرار کرد، یعنی روسیه گرایش خاصی به اسرائیل داشت. البته حالا توجیهاتی می‌کنند که چند میلیون یهودی روس در اسرائیل داریم، ولی در این قضیه هم نشان داده شد که آن پیمان راهبردی با روسیه کشک است. می‌گویند ما خشنود نیستیم که اسرائیل به ایران حمله کرد، اما اینکه بخواهد کمکی بکند، این کار را نکرده است.

از آن مهم‌تر اینکه، ترکیه عضو ناتو و ناتو مقابل روسیه است. با این حال، روسیه حاضر شد اس ۴۰۰ به ترکیه بدهد اما به ما نمی‌دهد؛ به مایی که پیمان راهبردی با هم داریم. مدت‌ها است بحث خرید هواپیمای سوخو۳۵ مطرح است که روسیه به ما نمی‌دهد. حالا البته سوخو ۵۰ و بالاترش را هم ساخته است.

این‌ها که گفتم معنایش این نیست که نباید با روسیه رابطه داشته باشیم. همسایه ما است و باید با آن رابطه داشت، اما اعتماد نداشته باشیم. یعنی اینکه فکر کنیم در روز مبادا می‌آید و به ما کمک می‌کند و با آمریکا درگیر می‌شود، خیر، اصلا از این شوخی‌ها ندارد.

حالا پزشکیان ۲۴ ساعت هم با پوتین حرف بزند، در صورت و نتیجه معادله، تغییری نخواهد داد. همانطور که وزیر خارجه‌اش، عباس عراقچی، کوشید در قاهره با وساطت همتای مصری‌اش، بدر عبدالعال، با رافائل گروسی، دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، به مفاهمه برسد. البته عراقچی ذوق‌زده شده بود، اما فکر می‌کنید سید علی خامنه‌ای می‌تواند سه شرط اروپایی‌ها را برای جلوگیری عملی شدن مکانیسم ماشه عملی کند؟ اینکه غنی‌سازی به حال تعلیق درآید، ۴۵۰ کیلو اورانیوم غنی‌شده با درجه ۶۰ را تحویل دهد و در نهایت با ایالات متحده وارد گفتگوی مستقیم شود و در حاشیه حوثی‌ها را هم به امان خدا رها کند؟

وزیر کشور سوریه اعلام کرده است که حزب‌الله با تعلیمات رژیم حاکم بر ایران بر آن بود تا در سوریه آشوب به راه اندازد. با این سوابق، آیا اصولا توافق هسته‌ای و سیاسی با جمهوری اسلامی معنا دارد؟

من با همه تاسف و اندوهم، بر این باورم که اسرائیل با اندک بهانه‌ای، برای به اجرای فصل پایانی سناریو خود وارد میدان خواهد شد. تجربه تلخ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به اسرائیل آموخت که با همه حمایت‌های بین‌المللی، هنوز باید متکی به خود باشد. یک ۷ اکتبر دیگر در ابعاد کمی بزرگ‌تر می‌تواند اسرائیل را فروشکند. این را هم اسرائیلی‌ها دریافته‌اند، هم عرب‌ها. حتی خود فلسطینی‌ها هم از جنگ خسته‌اند و آرامش و پیشرفت و تسامح می‌طلبند، اما تا زمانی که رژیم صاحب‌الزمانی با ایدئولوژی مخربش و میلیاردها دلار پول، در صحنه است، رویای اسرائیل و ملت فلسطین و همسایگانش تحقق پیدا نخواهد کرد.

رژیم اگر مجال ماندن پیدا کند، پروژه‌های دیگرش را چون زلزال، طیرا ابابیل، فتح و... در منطقه برای به آتش کشیدن لبنان و مصر و فلسطین و اردن و مغرب و عراق از چهارسو و کشورهای حاشیه خلیج فارس را از درون اجرا خواهد کرد. در اتاق فکر «مقام معظم رهبری» و حلقه بسته مرکز مطالعات استراتژیک نظامی در دانشگاه امام حسین و دانشکده امنیتی امام محمد باقر، نیز طرح‌های مالیخولیایی تسخیر غرب، با به دست گرفتن قدرت در ترکیه و آلبانی و بوسنی و کوزوو و همسایه چین شدن در شرق با تسخیر قله‌های قدرت در آسیای میانه و افغانستان و همسایه شدن با سین کیانگ و... مطالعه می‌شود.

این حرف‌ها خیال‌پردازی یا شوخی نیست. اگر بدانید طی یک سال حسین‌ الله‌کرم، چاقوکش حرفه‌ای انصار حزب‌الله، در محل ماموریتش در زاگرب، پایتخت کرواسی، چه می‌کرده و سفر چند صد تن از بچه‌مسلمان‌های شرق اروپا را به ایران برای آموزش نظامی و ایدئولوژیکی ترتیب داده است، آن وقت ساده‌تر می‌پذیرفتید که چرا همه ما باید یک‌صدا برای جلوگیری از نابودی خانه پدری به دست مشتی مجنون و جمعی مرعوب، گروهی ماکیاولیست بی‌اخلاق جنایتکار و دسته‌هایی از ارباب عمائم و ریش و تسبیح با مافیای سپاه و مخدرات و پول‌شویی، به پا خیزیم.

اروپایی‌ها دیروز از سقوط بشار اسد نگران بودند، چون باعث می‌شد میلیون‌ها سوری از کشورشان فرار کنند و بنابراین معتقد بودند باید توی سر بشار زد، ولی او را نگه داشت. درباره رژیم خامنه‌ای نیز تا چندی پیش همین را می‌شنیدیم. اسد سرنگون شد و جانشینش ایده‌آل مردم سوریه نبود، ولی سوری‌ها زیادی تا امروز به خانه پدری بازگشته‌اند. حتی جمال خدام، پسر عبدالحلیم خدام که ۳۰ سال وزیر خارجه و معاون رئیس‌جمهوری بود، به دمشق بازگشت. همراه با هزاران روشنفکر و نویسنده و شاعر و روزنامه‌نگار.

با سقوط رژیم ولایت‌فقیه، میلیون‌ها ایرانی به خانه پدری بازخواهند گشت. من تردیدی در این امر ندارم. به نظر می‌رسد غربی‌ها این واقعیت را دریافته‌اند بنابراین الان وقت برخاستن است. ما برخلاف سوری‌ها، جولانی را پیش رو نداریم. ما شاهزاده رضا پهلوی را داریم که ناچار نیست بعد از ورود به تهران، ریش کوتاه کند، حرف‌های خوب بزند و کروات سبز اردوغان را به گردن ببندد.

احتمالا او همه آخوندها و پاسدارانی را که ریش به دور می‌ریزند و قیافه آدمی می‌گیرند، صاحب کراوات خواهد کرد. او به مترجم احتیاج ندارد. از دختران ایران با سعه صدر و مهر استقبال می‌کند و دستش را توی جیب پنهان نمی‌کند. او آداب‌دان است و با کسی جنگ ندارد. قصد بر پا کردن چوبه‌های دار هم ندارد. دوران گذار را به دموکراسی پیوند می‌زند.

نترسیم. یک‌دل و یک‌زبان، کندن شر ولایت فقیه و جمهوری جهل و جور و فساد تحقق پذیر است. نپالی‌ها را دیدید؟ بیایید ما نیز برای ملت‌های دربند، نماد سرفرازی، شهامت و آزادگی باشیم. کار سختی نیست. فقط کمی از خود گذشتگی می‌طلبد، وگرنه این بساط تا ظهور حضرت ادامه خواهد داشت. دو قرن و نیم یا بیشتر بعد از سرنگونی صفویه، هنوز سیدمجتبی میرلوحی می‌تواند مدتی بر حماقت و خرافه‌پرستی جمعی سوار شود و عمامه و لقب نواب صفوی را اختیار کند. نگذاریم تاریخ در شکل تراژدی آن تکرار شود.

عده‌ای هنوز در جستجوی رهبر بعدی، حسن خمینی و مجتبی خامنه‌ای را زیر نظر دارند. جایگاه فرزندان خامنه‌ای و نواده خمینی، ندامتگاه تاریخ است، نه مشاطه‌گری چهره ولایت.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy