سطحینگری سیاسی؛ مانع اصلی توسعه در ایران
ارشان اذری
در بسیاری از جوامع توسعهیافته، تفکر انتقادی و عادت به مطالعه از دوران کودکی به شهروندان آموزش داده میشود. این عادت، زیربنای شکلگیری جامعهای آگاه و توانمند است که میتواند میان واقعیت و تبلیغات، میان تحلیل و هیاهو تمایز قائل شود. اما در جامعه ما، کمبود فرهنگ مطالعه و گریز از خواندن متون عمیق باعث شده است که در مواجهه با مسائل سیاسی و اجتماعی، واکنشهای ما غالباً سطحی و احساسی باشد.
بحران مطالعه و پیامدهای آن
آمارها و مشاهدات اجتماعی نشان میدهد که سرانه مطالعه در ایران بسیار پایین است. نتیجه این وضعیت آن است که شهروندان نه تنها کتاب نمیخوانند، بلکه حتی حوصله خواندن یک مقاله تحلیلی را هم ندارند. در چنین فضایی، تیترها و جملات کوتاه جایگزین تحلیلهای جامع میشوند. رسانهها برای جلب توجه، به تولید محتوای هیجانی بسنده میکنند و حاکمان نیز به جای ارائه برنامه، تنها با چند شعار و جمله کوتاه مردم را با خود همراه میکنند.
این سطحینگری جمعی، ما را به جامعهای واکنشی تبدیل کرده است؛ جامعهای که بیشتر از آنکه بفهمد چه میخواهد، تنها میداند به چه چیزی عصبانی باشد یا در برابر چه چیزی خوشحال شود.
وقتی قضاوت ما بر اساس تیترها شکل بگیرد، سرنوشت سیاسی ما نیز با تیترها تغییر میکند.
نقش رسانهها و مسئولیت فردی
رسانهها به خوبی این نقطه ضعف را شناختهاند. آنها با انتخاب تیترهای جنجالی، احساسات را تحریک میکنند و ما نیز به جای پرسشگری و بررسی منابع، همان تیتر را مبنای قضاوت خود قرار میدهیم. این مسئله خطرناک است، زیرا قدرت تصمیمگیری آگاهانه را از جامعه میگیرد و آن را در اختیار گروههایی میگذارد که مهارت بیشتری در بازی با افکار عمومی دارند.
اما مسئولیت اصلی تنها بر دوش رسانهها نیست؛ هر شهروندی وظیفه دارد درک خود از رویدادها را ارتقا دهد. این مسئولیت یعنی:
-
مطالعه کامل مطالب پیش از اظهار نظر؛
-
شنیدن کامل سخنان پیش از موافقت یا مخالفت؛
-
بررسی چندین منبع برای اطمینان از صحت اطلاعات؛
-
فاصله گرفتن از واکنش فوری و دادن زمان برای اندیشیدن.
پیامدهای سیاسی سطحینگری
سطحینگری نه فقط یک عادت شخصی، بلکه یک مسئله ملی است. جامعهای که در تصمیمگیریهای سیاسی به عمق نمیرود، در برابر پوپولیسم و حکومتهای سرکوبگر آسیبپذیر میشود. تاریخ نشان داده است که بسیاری از انقلابها، شورشها و تغییرات سیاسی در ایران، بیش از آنکه نتیجه تحلیل عمیق و گفتوگوی عمومی باشند، محصول موجهای احساسی و تصمیمهای شتابزده بودهاند. همین امر باعث شده است که ما بارها هزینههای سنگین بدهیم، بدون آنکه به دستاورد پایدار برسیم.
ضرورت تغییر
اگر میخواهیم آینده ایران را از این چرخه تکراری نجات دهیم، نخستین گام تغییر در خود ماست. باید عادت کنیم بخوانیم، گوش دهیم و فکر کنیم. هیچ رهبر سیاسی و هیچ جنبشی نمیتواند جایگزین مسئولیت فردی ما در اندیشیدن شود. آینده ایران را تیترها و شایعات نمیسازند، بلکه اندیشه و انتخاب آگاهانه شهروندان است که آن را میسازد.
تغییر از همین امروز آغاز میشود:
پیش از قضاوت، متن را کامل بخوانیم؛ پیش از مخالفت یا موافقت، سخنان را تا انتها گوش دهیم؛ به جای واکنش فوری، مکث کنیم و اندیشه کنیم. تنها در این صورت است که رسانهها و سیاستمداران مجبور خواهند شد به جای فریب دادن ما با تیترهای هیجانی، تحلیل واقعی و برنامه عملی ارائه دهند.
آینده ایران وابسته به این انتخاب ساده اما حیاتی است. اگر امروز عادت سطحینگری را کنار نگذاریم، فردایی برای جبران باقی نخواهد ماند.

نمایندگان ترمزبریده مجلس

رفتار پیامبر با همسران و غیره! الله الله!