Friday, Sep 26, 2025

صفحه نخست » "توهم پیروزی خطرناک است"

hijab.jpgزنان بدون حجاب در شهر؛ پایان راه یا آغاز فصل تازه؟

نعیمه دوستدار - ایران اینترنشنال

سه سال پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی»، خیابان‌های ایران چهره‌ای تازه به خود گرفته‌اند. زنان بسیاری دیگر روسری بر سر نمی‌گذارند و در کافه‌ها، پارک‌ها، مترو و حتی بازارها، بدون حجاب اجباری ظاهر می‌شوند.

آن‌چه تا پیش از شهریور ۱۴۰۱ کنشی پرخطر بود، امروز در بسیاری نقاط بدل به امری عادی شده است. این تغییر بزرگ، نه محصول اصلاح قانونی، بلکه نتیجه مقاومت روزمره زنان و هزینه‌های سنگینی است که در اعتراضات پرداخت شد.

این دستاورد اجتماعی، هرچند مهم و چشمگیر است، هنوز به معنای پایان مبارزه نیست. ساختار حقوقی و نهادی جمهوری اسلامی همچنان پابرجاست و در ادارات دولتی، دانشگاه‌ها، دادگاه‌ها و بسیاری از محیط‌های کاری، حجاب اجباری با سخت‌گیری اعمال می‌شود.

پرسش اصلی این است: آیا جنبش زنان با رسیدن به این پیروزی نسبی وارد مرحله‌ای از رخوت و رکود خواهد شد، یا می‌تواند دستاوردهای خود را به تغییرات نهادی و قانونی پیوند بزند؟

خیابان؛ نقطه عطف

جنبش «زن، زندگی، آزادی» در واکنش به کشته شدن مهسا ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد آغاز و خیلی زود به فراگیرترین اعتراضات چند دهه اخیر تبدیل شد.

اگر ویدیو بارگذاری نشد، مرورگر را رفرش کنید

***

در این خیزش، حجاب اجباری نه صرفا یک قانون پوشش، بلکه نماد سرکوب ساختاری و نابرابری شد. زنان در خیابان روسری‌هایشان را آتش زدند و شعار آزادی و برابری سر دادند.

هرچند حکومت با سرکوب شدید توانست اعتراضات خیابانی را خاموش کند، اما نتیجه معکوس هم گرفت: بی‌حجابی بدل به امری گسترده‌تر و ریشه‌دارتر شد.

امروز در بسیاری از شهرها زنان بدون حجاب ظاهر می‌شوند و این مقاومت به سطحی از «عادی‌سازی» رسیده است.

جنبش‌ها در برابر «توهم پیروزی»

برای درک وضعیت کنونی جنبش زنان ایران، چارچوب‌های نظری، نوری روشن بر پویایی این جنبش می‌اندازند.

سیدنی تارو، دانشمند علوم سیاسی، با مفهوم «چرخه‌های اعتراض» توضیح می‌دهد که جنبش‌های اجتماعی در دوره‌هایی از اوج و افول حرکت می‌کنند.

در ایران، مرگ مهسا ژینا امینی در سال ۱۴۰۱ موجی از اعتراضات را برانگیخت و بی‌حجابی را به یک کنش جمعی تبدیل کرد.

اما تارو هشدار می‌دهد بدون تبدیل این انرژی به تغییرات نهادی و حقوقی (مانند اصلاح قوانین مربوط به حجاب)، هر جنبشی ممکن است به رکود کشیده شود و دستاوردهایش در سطح نمادین باقی بماند.

آلبرتو ملوچی، جامعه‌شناس ایتالیایی، بر نقش «هویت جمعی» در بقای جنبش‌ها تاکید دارد.

او معتقد است که اگر هویت جنبش به یک دستاورد نمادین (در مورد جنبش مهسا، بی‌حجابی) محدود شود، در معرض فرسایش قرار می‌گیرد.

در جنبش زنان ایران، شعار «زن، زندگی، آزادی» هویت جمعی قدرتمندی ایجاد کرده است اما برای پایداری، این هویت باید فراتر از بی‌حجابی، به سوی مطالبات گسترده‌تر مانند برابری حقوقی و کرامت انسانی گسترش یابد.

محدودیت‌ها و فشارها؛ شکاف میان خیابان و نهاد

با وجود این پیروزی‌های اجتماعی، روایت‌های بسیاری نیز نشان‌دهنده ادامه محدودیت‌های نهادی است.

یک کاربر نوشته است: «تو دانشگاه تهران هنوز اگه بدون روسری بری، حراست تذکر می‌ده. تو خیابون آزادیم ولی تو محیط آکادمیک انگار هیچی عوض نشده.»

این شکاف میان «خیابان آزاد» و «نهاد رسمی بسته» همان جایی است که خطر رکود شکل می‌گیرد: زنان در خیابان دست بالا را دارند اما در دانشگاه، اداره و دادگاه، همچنان تحت کنترل هستند.

کاربری از تبریز به فشار فرهنگی اشاره کرده است: «مادرم می‌گه تو خیابون روسری نذار ولی تو جمع فامیل رعایت کن وگرنه حرف درمیاد. این یعنی هنوز کلی راه داریم تا آزاد باشیم.»

حتی برخی به‌صراحت از خطر «توهم پیروزی» نوشته‌اند: «دیگه خیلی‌ها فکر می‌کنن چون تو خیابون روسری نمی‌ذاریم، کار تمومه. ولی قانون هنوز همونه، گشت ارشاد هنوز هست. اگه ساکت بشیم، دوباره برمی‌گردیم به همون نقطه اول.»

این آگاهی نسبت به خطر «چرخه نزولی اعتراض» نشان می‌دهد که خود زنان هم نگران این رکود هستند. این‌که همبستگی نمادین کافی نیست؛ این همبستگی باید به ابزار فشار حقوقی و سیاسی علیه ساختار جمهوری اسلامی بدل شود.

خطر رکود: چرا توهم پیروزی خطرناک است؟

در ایران امروز، بی‌حجابی روزمره به امری طبیعی بدل شده است. این تغییر می‌تواند توهم ایجاد کند که «کار تمام شده» اما ساختار حقوقی و قانونی همچنان پابرجاست و حکومت بارها نشان داده که توانایی بازگرداندن سرکوب را دارد.

اگر جنبش زنان نتواند از این پیروزی اجتماعی عبور کند و آن را به مطالبه تغییر قانون و نهاد پیوند بزند، خطر آن است که جامعه در یک وضعیت «میان‌حال» گیر کند: خیابان‌ها آزادتر اما نهادها همچنان سرکوبگر.

این همان چیزی است که تارو آن را «چرخه نزولی» می‌نامد.

راه‌های عبور از رکود

برای عبور جنبش زنان از خطر رکود، چند مسیر کلیدی اهمیت دارد: نخست، نوآوری در شیوه‌های کنش‌گری ضروری است.

بی‌حجابی روزمره که در آغاز بار اعتراضی سنگینی داشت، امروز تا حد زیادی به امری عادی بدل شده است. بنابراین جنبش باید راه‌های تازه‌ای برای مقاومت مدنی پیدا کند تا پیام سیاسی‌اش همچنان شنیده شود.

فشار حقوقی در داخل کشور هم اهمیت دارد. هرچند شرایط سیاسی سخت است اما حتی تلاش‌های محدود برای تغییر یا به چالش کشیدن قوانین می‌تواند راهی برای نهادینه‌سازی دستاوردهای اجتماعی بگشاید.

فشار بین‌المللی نیز می‌تواند نقش مهمی ایفا کند. روایت‌های زنان ایران نباید صرفا در شبکه‌های اجتماعی بمانند بلکه باید به ابزارهایی برای فشار حقوق بشری و دیپلماتیک علیه جمهوری اسلامی تبدیل شوند.

بازتعریف هویت جمعی جنبش هم ضرورت دارد. اگر این هویت تنها به «نه گفتن به حجاب اجباری» محدود شود، در معرض فرسایش قرار می‌گیرد اما اگر بر مفاهیمی گسترده‌تر همچون برابری حقوقی و کرامت انسانی تاکید کند، می‌تواند همبستگی بیشتری به وجود آورد.

و در نهایت، پیوند با سایر جنبش‌های اجتماعی.

آینده جنبش زنان ایران به این بستگی دارد که آیا می‌تواند از «پیروزی نسبی» فراتر رود یا در دام «توهم پیروزی» گرفتار می‌شود. خیابان آزاد شده اما نهادها همچنان بسته‌اند؛ این شکاف اگر پر نشود، همه دستاوردها در خطر عقب‌گرد خواهند بود.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy