رحیم قمیشی
دوستم در یکی از بلاد کفر و فساد (!) زندگی میکند. همان بلادی که بیش از چهار دهه است جمهوری اسلامی تلاش میکند مسلمانش نموده و به راه راست هدایتش کند.
چندی پیش یکی از فرزندانم لازم بود به حساب دانشگاهی در آنجا ۱۲۰ دلار واریز نماید، تا امکان پذیرشش را بررسی کنند.
از همان دوست بلاد کفرنشینم خواستم لطف کند و بهجای ما، ۱۲۰ دلار را واریز نماید، تا در اولین فرصت بهطریقی تامینش کنم.
دوستم با خوشرویی پذیرفت و پول را برای دانشگاه واریز نمود.
میدانستم ما در کشوری زندگی میکنیم که ممکن است یک ماه طول بکشد تا بخواهم از طریق واسطهها ۱۲۰ دلار را به دست آن دوستم برسانم، اما جالب است بدانید، یک سال گذشته و این کار هنوز انجام نشده!
صرفنظر از بزرگواری دوستم که میگوید نیازی به آن ۱۲۰ دلار ندارد و آن را بهحساب یک دعوت شام از ما گذاشته، مانع مهم دیگری که او ذکر میکند این است؛
"- اگر این ۱۲۰ دلار به حساب من واریز شود و منشأ آن نامعلوم باشد، هزار دردسر برایم درست میشود، من به دولت باید پاسخگو باشم، این ۱۲۰ دلار از کجا آمده، برای چه واریز شده، آیا قبلاً مالیاتش پرداخت شده، آیا بعداً مالیاتش را میدهم، چرا آمده، کجا میخواهد برود، و گر نه من میشوم یک خلافکار، یک متهم، یک قاچاقچی پول، برای ۱۲۰ دلار من باید پاسخگو باشم!"
و من اخبار معمولی (و نه پشت پرده) را در کشور اسلامی میخوانم، همان که قرار است انقلابش را به همه جهان صادر کند؛
بانک آینده پانصد هزار میلیارد تومان بدهی داشته که ضمن ادغام در بانک ملی، تمام بدهیهایش حذف شدند!
نه هزار میلیارد تومان
نه ده هزار میلیارد تومان
نه پنجاه هزار
پانصد هزار میلیارد تومان!!
فساد تار و پود مملکت اسلامی را گرفته.
نه کسی جرأت دارد بپرسد این همه پول کجا رفته.
نه کسی جرأت دارد بپرسد چرا اتفاق افتاده؟
نه کسی قرار است به مردم پاسخگو باشد!
میگویند حاکمیت بابت فیلتر شدن اینترنت ماهیانه صدها میلیارد تومان به شرکتهایی پرداخت میکند.
و هزارها میلیارد تومان شرکتهایی ( شاید از همان شرکتها) از طریق فروش ویپیان به جیب میزنند.
نه کسی حق دارد بپرسد چرا فیلتر میکنید.
نه حق داریم بپرسیم چرا فیلترشکن میفروشید!
نه حق داریم بپرسیم پولش کجا میرود...
سرداری که حقوق سی چهل سال کار، با تمام پاداشهایش، حداکثر بشود پنج یا ده میلیارد تومان، حال معاملههایش هزار میلیاردی است!
کسی حق ندارد بپرسد از کجا آورده؟
مالیاتش را داده؟ چه کارش میکند؟
چه میخرد، چه میفروشد!
خانههای لاکچری هستند که در خارج ایران به پول این مردم بدبخت خریداری میشوند.
میلیونها دلار که انباشته میشوند.
عروسیها که گرفته میشوند...
و ما مردمی که باید در صف گوشتهای یخزده فاسد وارداتی پاهایمان خسته شوند.
اجارهخانههایی که قدرت پرداختش را نداریم.
داروهایی که امکان خریدش نیست.
فرزندانی که هیچ امیدی به تشکیل زندگی ندارند.
و قیمتهایی که هر روز بالاتر میروند!
از سرداری پرسیده بودند این همه داراییتان برای چیست، پاسخ داده بود اینها برای امام زمان است و من تنها امانتدار او هستم...
ما این امام زمان را نمیخواهیم.
این اسلام را نمیخواهیم.
اصلأ این خدای شما را نخواهیم
به که باید بگوییم؟
سر تا پای نظام را فساد برداشته
هنوز دنبال آن هستید دنیا را آباد کنید؟
فساد را از آن کشورها بردارید!
مردمشان را خوشبخت کنید؟
مسلمانشان کنید؟
آنها را هم منتظر ظهور امام زمانتان کنید؟
تا شما امانتدار میلیاردها دلار برای او شوید!؟
امام زمان بیاید چه ببیند؟
مشتی مفتخور که به اسم انتظار ظهورش پانصد هزار میلیارد تومان ناپدید شده را، خاک برویش میریزند؟
انتظار دارند آن را کش ندهیم...
چند میلیارد دلار ضرر ناشی از یک قرارداد مشکوک را نبینیم. حق نداشته باشیم بپرسیم چه بوده؟
شما که خودتان مجسمه فساد و دروغید
نه! غرب کعبه آمال ما نیست.
اما هر چه باشد در فساد به گَردِ پای شما نمیرسد.
ما با چشم خود دیدیم سارکوزی مرد اول سابق فرانسه، چطور دستبند خورد و زندان رفت.
دیدیم در اسرائیل تظاهرات برعلیه نخست وزیر و بالاترین مقام آنجا آزادانه انجام شد.
دیدیم در آمریکا علیه ترامپ راهپیمایی میلیونی برگزار شد.
دیدیم وزیرها و نخست وزیران دربلاد کفر جرئت یک تخلف کوچک مالی هم ندارند.
سکوت ما را، تعبیر به ندیدن نکنید!
نه! شما امکان درست شدن ندارید.
نطفه شما با دروغ بسته شده.
خدایتان شما را مجاز به هر کاری کرده.
به اسم ترویج دینش، هر ظلمی برایتان مجاز شده!
همین که جوانها دیگر ذرهای قبولمان ندارند.
و شما هنوز وعده میدهید.
منتظر باشیم!!
شاید
شاید
شاید در آینده درست شوید!
شاید اصلاح شوید!!!

















