Saturday, Oct 18, 2025

صفحه نخست » از حوّا تا مهسا، م.سحر

sahar.jpgاز حوا تا مهسا نام اثر تازه ای ست منظوم در بیش از 4000 بیت که اخیرا از سوی انتشارات «فروغ» در کلن آلمان انتشار یافته است!

برای آشنایی با این کتاب بد نیست آنچه را که صاحب اثر طی مقدمه کوتاهی در باره اثر منظوم خود بیان داشته است در اینجا بخوانیم:

سراینده در بارۀ منظومۀ «از حوا تا مهسا» چنین توضیح می دهد:

«این اثر با بیتی در باره «برادری» آغاز شد و همین بیت نخستین، سراینده را از طریق سلسلۀ تداعی ها به ماجرای برادریِ آغازین یعنی به اسطورۀ هابیل و قابیل و از آنجا به افسانۀ آفرینش -آنگونه که در مکتوبات مقدس ادیان سامی گزارش شده - سوق داد و به اندیشیدنی شاعرانه و طنزآلود و همدلانه در بارۀ سرنوشت ازلی حوّا در کنار جفت و همسرش «آدم» از بهشت تا کرۀ خاکی دعوت کرد!

book.jpg
بیش ازمدت کوتاهی از کار سرایش نگذشته بود که دریافتم محور اصلی سروده ، موضوع زن است و می باید گزارش دردناک ، اما رندانه وشوخ طبعانه رنجی باشد که در آسمان بنام او نوشته و در زمین به سرنوشت او الصاق کرده اند!

می بایست این منظومه در مسیر شکل گیری خود از سرنوشت محنت بار نیمی از بشریت زیر سیطرۀ دستورات و تحکمات سه مذهب سامی به ویژه اسلام سخن بگوید و درد و اندوه ازلی زنانی را توصیف کند که بر اساس افسانه های بنیادین دینی اسیر شایست و ناشایست هایی بوده اند که از آغاز روز افرینش تا امروز به آنان تحمیل شده است!

نزدیک 1500 بیت سروده شده بود که تراژدی مهسا و در پی او انقلاب « زن زندگی آزادی» در ایران رخ داد!

واقعه ای که آشکارا نشان از یک دگر گونی کیفی ، نه در سطح، بلکه در عمق جامعه ایران داشت. وطن پوست می انداخت و صور اسرافیل نوزایی فرهنگی و تمدنی به صدا درآمده بود!

صدای اعتراضی که زیر بیرق « زن ، زندگی ، آزادی» ، به ظاهر اوامر و نواهی شرع در قالب قانون حکومتی مستبد و خشونت ورز دینی را نشانه گرفته بود، در حقیقت ندای نفیِ آن نگرش برخاسته از افسانۀ افرینش بود که بنیان و سنگ بنای ادیانِ سه گانۀ ابراهیمی است! از این رو درخششی بود در قلب تیرگی و نوید بخش جنبشی نوین در تمدن و فرهنگ ایرانزمین!

این فریاد شکوهمند که پس از نزدیک نیم قرن فشار و تحقیر و سرکوب سازماندهی شده و تقدّس یافته از حنجرۀ زنان و دختران ایران برمی خاست ، آشکارا به برچیدن بندهای اسارت زنان فرمان می داد و ناقوس رهایی روان و پیکر آنان را از زنچیر های زنگار زدۀ شرع اسلامی به صدا درمی آورد!

اینک زنان ایران بودند که برای دست یابی و تسلط بر سرنوشت خود بر پا خاسته بودند.

آری ، این بار ، زن بود که سکّان هدایت کشتی تاریخ را در دریای طوفانی و پرآشوب وطنم به دست گرفته بود و آشکارا قهرمان منظومه من (حوّا / زن) اینک به زبان عطار «پردۀ پندار را دریده و حُقّۀ تزویر» تاریخ را شکسته بود!

در اینجا بود که در برابر عظمتِ این رستاخیز زنانه، دست و قلم و ضمیر شاعر از سرودن و نوشتن و اندیشیدن باز ماند و سکوتی حاکی از بُهت و حیرت بر او مستولی شد .

اینگونه مثنوی ناتمام او به تأخیر افتاد !

انگار، الهه ها ی الهام، از آشیانۀ تبعید ِنزدیک به نیم قرنی او پر زدند و دیگر به سراغ وی نیامدند !

این سکوت که آشکارا از فروبستگی دست و زبان شاعر در پی گیری سرایش منظومه حکایت داشت بیش از یک سال به طول انجامید!

پس از فرونشستن موقتی طوفان و آرام شدن ظاهری زمانه و پس از آشیان گزیدن آتشی که درجوف خاکستر پنهان شده - و هزگز نخواهد مُرد - ، دوباره به سراغ سروده ها رفتم و باز خوانی و بازنگری آن را از سر گرفتم!

اما این بار اسطوره آفرینش را به چشمی دیگر می دیدم و سرنوشت حوا و پسرانش را با نگاهی دگر گونه می نگریستم .

این بار گویی حوّا دوش به دوش مهسا و مهساها به میان زنان ایران باز گشته و در حیات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی جامعه حضوری زنده وفعال یافته بود و با آنچه که از ضمیر شاعر می گذشت همدلی و هم زبانی داشت!

شاید بتوان گفت که در مسیر شکل گرفتن این منظومه، حوّای اسطورۀ آفرینش، به الهۀ الهام شاعر بدل شده بود و باو ی برای بیان نکاتی باریک به نجوا می پرداخت !

نکاتی که سراسر تاریخ ، از گذشته های بسیار دورِ اساطیری تا دورانِ معاصر را در بر می گرفت!

در واقع حوّا در این سروده ، زبانِ گویای روح و وجدان شاعر و بیان کنندۀ درد های مشترک انسانهایی ست - از زن و مرد - که قرنها در اسارت بیداد و ستم و خرافه و جهالت به سر برده اند!

ظلمت و جهلی که گسترش و مداومت آن تا حد زیادی محصول ارباب دین و مدعیان شریعت بوده است!

این منظومه به واسطۀ تنوع مضامین و بسط موضوعات گوناگونی که به آنها می پردازد ، زمان را درمی نوَردد یعنی از افسانه و اسطوره آغاز شده و با واقعیت های موجود در دنیای معاصر و در جامعه و نقد مسائل اجتماعی، دینی - سیاسی ، فکری و فرهنگی امروز ایران پیوند می خورد .

اشاره کنم که ممکن است ، بعضی مضامین و گفته ها که در اثر حالات و عواطف گوناگون سراینده بر زبان و قلم رفته - و البته حاصل تداعی های موضوعی در لحظات سرایش بوده اند- ، تکراری به نظر رسند !

چنین تکرار هایی را می توان تأکیدی قابل پذیرش برای بیان برخی نکاتِ خطیر ، در چنین اثرمنظومی شمُرد !

نکات خطیر و مهم و دردمندانه ای که ، امید است محاسن حک شدن آنها در ذهن شنونده ، بتواند موجب چشم پوشی از ملال برخی تکرارها گردد. به ویژه آن که در عوالم کارِ شاعری گاهی تکرارها می توانند از ادوات تآثیر گذار شعر نیز محسوب شوند!

سرایش این اثر که حدود 4000 بیت را شامل است به دلیل وقفۀ یک ساله ای که در شکل گیری آن پیش آمد سه سال به طول انجامید!

سرانجام نامی که برای این اثر برگزیده شد « از حوا تا مهسا» ست زیرا این عنوان بازتابندۀ نقب و پیوند ی ست که میان اسطوره و واقعیت های چندلایۀ اجتماعی و سیاسی و فرهنگی روزگار ما برقرار شده است!

در پایان مناسب یافتم اثر نمایشی منتشر نشده دیگری به نام «شیطان و خدا» را هم با این کتاب همراه کنم.

«شیطان و خدا » نیز ملهم از افسانۀ آفرینش است و به لحاظ مضمون و زبان شعری ونگرش فکری با اثری که پیش رو دارید، بسیار همخوانی و هم آهنگی دارد اگرچه چند سالی پیش تراز آن در بیش از 1000 بیت سروده شده است!.

امیدوارم « از حوا تا مهسا» و نمایشنامۀ منظومِ همراه آن ، مقبول طبع اهل ذوق و درک و معنا واقع شود و رضایت خاطر دوستداران شعر و ادب فارسی را فراهم آورد!

در اینجا از مسئولان انتشارات فروغ سپاسگزارم که با کوشش های پیگر وشایستِه تقدیر خود به بهترین صورت ممکن اینگونه آثار ادبی و فرهنگی و اجتماعی را در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار می دهند! »

............................

کسانی که مایل به داشتن و مطالعه این کتاب هستند می توانند با انتشارات فروغ در کلن آلمان تماس بگیرند! یا از کتابفروشی های معتبر شهر خود خریداری کنند!

م.سحر

https://msahar.blogspot.com/



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy