Sunday, Oct 19, 2025

صفحه نخست » از نان خشک ولایتی تا عروسی دختر شمخانی در اسپیناس پالاس

velayati.jpgحمید آصفی

✏️ در سرزمینی که میلیون‌ها خانواده هنوز بین خرید نان و پرداخت اجاره یکی را باید انتخاب کنند، صدای ویولن از تالار اسپیناس پالاس تا عمق فقر در اسلامشهر و زاهدان می‌پیچد. این بار نه شعار، بلکه خنده‌ی داماد و نور چلچراغ‌هاست. عروسی دختر علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، دیگر فقط یک جشن خانوادگی نیست؛ آیینه‌ای است از تبعیض مقدس در جمهوری اسلامی، نظامی که از ساده‌زیستی می‌گوید و برای فرزندانش جام طلا می‌گیرد.

✏️ کدام نظام سیاسی را سراغ دارید که مسئول ارشد آن مردم را به ریاضت دعوت کند، اما خودش در تالار چندمیلیاردی جشن بگیرد؟ مگر علی‌اکبر ولایتی نگفت باید مثل مردم یمن با نان خشک مقاومت کرد؟ در برابر چه؟ در برابر دیدن شکم‌های سیر شما؟ مقاومت برای مردم معنا دارد، نه برای کسانی که از قصر به صبر پند می‌دهند.

✏️ در جامعه‌ای که شکم‌ها خالی است، اخلاق و ایمان معنایی ندارد. فقر در ایران از کمبود منابع نیست، از غارت سازمان‌یافته است. هر مدیر فاسد، هر آقازاده‌ی تازه‌به‌دوران‌رسیده، سهمی از نان مردم ربوده است. جمهوری اسلامی به‌جای نظام عدالت‌محور، به کارخانه‌ی تولید اشراف انقلابی بدل شده؛ اشرافی که پدرانشان شعار مرگ بر تجمل می‌دادند و فرزندانشان امروز با لباس برند در اسپیناس می‌رقصند.

✏️ دیگر نیازی به اسناد محرمانه نیست تا مردم حقیقت را بفهمند؛ کافی است یک موبایل در دست مهمان عروسی باشد. هر تصویر، سندی است از فاصله‌ی طبقاتی. از چهره‌ی خندان مقامات زیر لوسترها تا چهره‌ی مردی که در صف مرغ یارانه‌ای خم شده است. این تضاد نه سیاسی است، نه فرهنگی؛ واقعیتی است که هر روز در سفره‌ی مردم خود را نشان می‌دهد.

✏️ در ظاهر، جمهوری اسلامی با فقر می‌جنگد، اما در باطن، فقر را بازتولید می‌کند. اقتصادی که بر رانت و انحصار بنا شده، عدالت را فقط در سخن می‌شناسد. در این سیستم، ثروت از پایین به بالا مکیده می‌شود و وعده‌های عدالت، چک بی‌محل برای فقراست. آنچه «نظام اسلامی» می‌نامند، چیزی جز ماشین نابرابری نیست.

✏️ ریاکاری دینی، مکمل همین ساختار است. شمخانی از تصمیم‌سازان اصلی در برخورد با زنان بی‌حجاب بود، اما در عروسی دخترش زنان بی‌حجاب آزادانه رقصیدند. همان کسانی که مردم را به حجاب اجباری مجبور کردند، خود در خلوت از همان قید رها هستند. حالا که دوربین‌های مردم همه‌جا هستند، این دوگانگی پنهان‌کردنی نیست. دیگر هیچ‌کس باور نمی‌کند که حجاب اجباری نشانه غیرت دینی است، وقتی دختران مقامات در آزادی می‌رقصند و مردم در خیابان بازداشت می‌شوند.

✏️ سقوط اخلاقی از همین‌جا آغاز می‌شود؛ از فاصله‌ی گفتار و کردار حاکمان. هیچ حکومتی با دروغ و تظاهر دوام نمی‌آورد. نظامی که خود را پرچم‌دار مستضعفان می‌دانست، امروز در برابر چشمان همان مستضعفان عریان ایستاده است. عروسی اسپیناس پالاس فقط یک شب جشن نبود، بلکه سندی بود از فروپاشی اخلاقی قدرت، از بی‌اعتباری گفتار رسمی، از بی‌شرمیِ ساختاری.

✏️ روزگاری شعار «مرگ بر کاخ‌نشین» فریاد مردم بود. حالا همان شعار به سوی گویندگانش بازگشته است. دیگر نمی‌توان با واژه‌هایی چون «استکبار» و «دشمن خارجی» مردم را فریب داد. دشمن در خانه است، پشت میزهای قدرت، زیر چلچراغ‌های اسپیناس.

✏️ امروز در ایران، دو طبقه در برابر هم ایستاده‌اند: اقلیتی فربه و پرقدرت، و اکثریتی خاموش و فرسوده. این شکاف هر روز عمیق‌تر می‌شود. مردمی که روزی با نجابت صبر کردند، اکنون خسته‌اند. نمی‌خواهند با نان خشک ولایتی سیر شوند، وقتی شما در رفاه غلت می‌زنید. نمی‌خواهند از مقاومت بشنوند، وقتی خودتان از کاخ‌های‌تان بیرون نمی‌آیید.

✏️ عروسی اسپیناس نه یک اتفاق، که یک بیانیه بود؛ بیانیه‌ای از زوال اخلاقی، از تبعیض مقدس، از سقوط ارزشی نظامی که دیگر حتی تظاهر به عدالت هم نمی‌کند. و شاید تلخ‌ترین بخش ماجرا این است که مردم هنوز نجیب‌اند -- نجیب‌تر از آنچه شما لایقش باشید.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy