Monday, Oct 20, 2025

صفحه نخست » اقتصاد سیاسی مداحی حکومتی در ایران: پیش‌زمینه‌ها و پیامدها، احمد علوی

۱. مقدمهAhmad_Alavi.jpg

مداحان حکومتی در ایران، که در گذشته به عنوان نوحه‌خوانان و حاملان سنت‌های سوگواری سنتی و آئینی شناخته می‌شدند، در دهه‌های اخیر نقشی فراتر از فعالیت در عرصه مذهبی یافته‌اند. آن‌ها اکنون در میدان‌های سیاست، اقتصاد، فرهنگ و رسانه حضور فعال دارند و به‌عنوان بازیگران عرصه قدرت و سرکوب نرم رژیم ولایی فعال شده اند. تحول جایگاه آنان ریشه در سیاست‌های گفتمان ولایی دارد که در غیاب کاریزمای رهبری فعلی رژیم، نیازمند ابزارهای تازه‌ای برای بسیج سرسپردگان و مریدان و کنترل احساسات جمعی آنها بود. این پدیده در چارچوب نظریه‌های دولت رانتی و اقتصاد سیاسی دین قابل تبیین است. در چنین ساختاری، دین و نمادهای مذهبی نه صرفاً امر ایمانی بلکه ابزاری برای توزیع منابع، بازتولید مشروعیت و کنترل اجتماعی‌اند. مداحان از این منظر، کنشگرانی‌اند که در پیوند میان دولت، رانت و ایدئولوژی جای دارند.

۲. پیش‌زمینه‌های تاریخی و گفتمان مذهبی

۲.۱. تحول تاریخی مداحی

مداحی در گذشته، جایگاهی آئین و مناسبات سنتی داشت، اما پس از انقلاب ۱۳۵۷، به ابزاری سیاسی بدل شد. در دوره روح الله خمینی، مداحان نقشی حاشیه‌ای داشتند، اما با آغاز رهبری علی خامنه‌ای، که فاقد کاریزمای رهبر پیشین بود، حکومت برای بسیج عواطف سرسپردگان ولایی و مشروعیت‌بخشی جدید، به سازماندهی و تقویت مداحان پرداخت. در دهه ۱۳۸۰ با تشکیل نهادهایی چون «خانه مداحان تهران» و «سازمان بسیج مداحان»، مداحی به بخشی از ساختار رسمی قدرت تبدیل شد. دوره احمدی‌نژاد نقطه اوج این روند بود؛ مداحان از حمایت مالی و رسانه‌ای گسترده برخوردار شدند و از طریق شبکه‌های هیئتی در عرصه‌های انتخاباتی و فرهنگی نفوذ یافتند. به تعبیر فوكو (1978)، آنان به حاملان نوعی «قدرت زیست‌سیاست مذهبی» بدل شدند که از طریق زبان و عاطفه، فرمان‌پذیری اجتماعی را بازتولید می‌کند.

۲.۲. زمینه سیاسی

از اوایل دهه ۱۳۸۰، مداحان به مثابه ابزار «جهاد تبیین» در خدمت گفتمان رسمی نظام قرار گرفتند. خامنه‌ای آنان را بخشی از «قدرت نرم انقلاب» معرفی کرد. در انتخابات ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸، بسیاری از مداحان حکومتی به حمایت از احمدی‌نژاد برخاستند و پس از اعتراضات ۱۳۸۸، نقش فعالی در بسیج نیروهای سرکوب حاکمیت اعم از نظامی و شبه‌نظامی و تبلیغات ضداصلاح‌ات ایفا کردند. مداحانی چون منصور ارضی و سعید حدادیان با سخنرانی‌های تهاجمی و تهدیدآمیز، در فضای سیاسی کشور تأثیر گذاشتند و مصونیت غیررسمی از تعقیب قضایی یافتند. در سیاست خارجی نیز مداحان در قالب گفتمان ضدغربی و ضدآمریکایی، مواضع تهاجمی نظام را تقویت کرده‌اند. این امر آنان را به سخنگویان غیررسمی سیاست خارجی گفتمان ولایی بدل ساخته است.

۳. ساختار اقتصادی و سازوکارهای مالی

۳.۱. اقتصاد رانتی مداحی

مداحان حکومتی در ایران بخشی از شبکه اقتصاد رانتی‌اند که منابع خود را از منابع گوناگون رسمی و غیر رسمی نظیر بودجه‌های عمومی، بودجه شهرداریها، و حمایت نهادهای وابسته به حکومت تأمین می‌کنند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که دستمزد برخی مداحان مشهور برای هر مجلس بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان است و درآمد سالانه آنان در ایام محرم به چند میلیارد تومان می‌رسد. پرداخت‌ها اغلب به صورت نقدی، سکه یا ارز انجام می‌شود تا از نظارت مالیاتی مصون بمانند. بدین ترتیب یک شبکه مناسبات مالی و اقتصادی غیر شفاف، غیر پاسخگو و برای پولشویی فراهم میشود.

در کنار درآمدهای شخصی، نهادهایی مانند «خانه مداحان» با هزاران عضو، فعالیت‌های اقتصادی چون تعاونی مصرف و پروژه‌های ساخت‌وساز را پیش می‌برند. روابط میان برخی مداحان و مفسدان اقتصادی -- همچون ارتباط محمود کریمی با حسن رعیت -- نشانگر پیوندهای ساختاری آنان با شبکه فساد اقتصادی است. شهرداری‌ها نیز در دهه ۱۳۹۰ کمک‌های مالی

قابل توجهی به هیئت‌های مذهبی اختصاص دادند، که این امر جایگاه مداحان را در اقتصاد رانتی تثبیت کرد (Khosravi, 2020).

۳.۲. پیوند نهادی با قدرت

بر اساس نظریه عجم‌اوغلو و رابینسون (2012)، گروه‌هایی که در شبکه الیگارشی قدرت حاکم حضور دارند، با استفاده از رانت، مانع توسعه نهادهای شفاف می‌شوند. مداحان دقیقاً در چنین جایگاهی قرار دارند: آنان با تکیه بر حمایت‌های سیاسی و سازمانهای متولی گفتمان ولایی، در نظامی غیرمولد و غیرپاسخ‌گو از منابع عمومی بهره‌مند می‌شوند، بدون اینکه کارکرد اقتصادی واقعی داشته باشند.

۴. پیامدهای فرهنگی و اجتماعی

ورود مداحان حکومتی به عرصه سیاست و اقتصاد، مناسک مذهبی را به نمایش‌های پرهزینه و تبلیغاتی تبدیل کرده است. باور دینی، از یک تجربه معنوی جمعی به صنعتی احساسی و سودآور بدل شده است که در آن باور به کالایی فرهنگی تبدیل می‌شود. این پدیده که می‌توان آن را «بازار صنعت احساسات و شعائر» نامید، باعث سکولاریزاسیون درونی دین و از میان رفتن مرجعیت اخلاقی مقامات مذهبی سنتی شده است (Roy, 2004). از سوی دیگر، افزایش خرافات، تولید گفتمان‌های خشونت‌آمیز و عوام‌گرایی مذهبی از نتایج مستقیم این روند است. پرونده‌های اخلاقی و قضایی برخی مداحان مشهور -- از حوادث سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ گرفته تا اتهامات امنیتی -- موجب بی‌اعتمادی گسترده به نهادهای دینی رسمی شده است. در نتیجه، فاصله نسل جوان با باورهای دینی نیز افزایش یافته و دین حکومتی با بحران مشروعیت مواجه شده است.

۵. پیامدهای سیاسی و نهادی

در عرصه سیاسی، مداحان حکومتی به ابزاری برای بسیج سرکوب نرم و سخت اجتماعی تبدیل شده‌اند. نقش آن‌ها در اعتراضات ۱۳۸۸ و ۱۳۹۸ نشان داد که چگونه نهادهای امنیتی از هیئت‌های مذهبی برای کنترل خیابان بهره می‌گیرند. در عین حال، افزایش قدرت نمادین و اجتماعی مداحان گاه به چالشی برای روحانیت رسمی نیز بدل شده است؛ آنان که زمانی ابزار مشروعیت‌سازی بودند، اکنون خود به کنشگران مستقل سیاسی تبدیل شده‌اند.

از منظر نهادی، اقتصاد سیاسی مداحان حکومتی به گسترش فساد ساختاری-سیستماتیک و تضعیف نهادهای مدنی منجر شده است. توزیع رانت میان ۱۵۰ تا ۳۰۰ هزار مداح فعال کشور، در شرایط بحران اقتصادی و تورم فزاینده، موجب تشدید نابرابری و هدررفت منابع عمومی می‌شود. این امر به گفته آصف بیات (Bayat, 2013) از ویژگی‌های «پسااسلامیسم رانتی» است، جایی که وفاداری ایدئولوژیک با منافع مادی تثبیت می‌شود.

۶. نتیجه‌گیری

اقتصاد سیاسی مداحان حکومتی در ایران بازتابی از پیوند نظام‌مند میان گفتمان ولایی، رانت و قدرت است. مداحان از نوحه‌خوانان سنتی به سلبریتی‌های مذهبی تبدیل شده‌اند که در خدمت بازتولید گفتمان حاکم ومناسبات غیر شفاف، غیر پاسخگو و رانتی اقتصادی -سیاسی قرار دارند. این پدیده، هرچند در کوتاه‌مدت موجب بسیج سرسپردگان ولایی و انسجام ظاهری می‌شود، اما در بلندمدت به فرسایش سرمایه اجتماعی، تضعیف اعتماد عمومی و گسترش فساد منتهی خواهد شد. بدون جدایی تفکیک نهادهای مذهبی از ساختارهای قدرت و رانت، چرخه‌ی مشروعیت‌سازی ایدئولوژیک از طریق مناسک و احساسات مذهبی تداوم خواهد یافت و مسیر توسعه فراگیر- پایدار ایران را مسدود می‌کند.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy